رفتن به محتوای اصلی

چه شد که محمد بن سلمان از ایران در برابر اسرائیل دفاع کرد؟

چه شد که محمد بن سلمان از ایران در برابر اسرائیل دفاع کرد؟

 کیوان حسینی

 

در فاصله‌ای نه چندان دور، دفاع همه جانبه محمد بن سلمان از «حاکمیت جمهوری اسلامی ایران» در مقابل حملات احتمالی اسرائیل ناممکن به نظر می‌رسید. عربستان نه تنها سعی می‌کرد جلوی ایران بایستد، بلکه در مسیر به رسمیت شناختن اسرائیل و تشکیل یک ائتلاف ضد ایرانی بسیار قدرتمند در خاورمیانه گام بر می‌داشت.
حالا اما ورق به کلی برگشته است. ولیعهد جوان سعودی به عنوان حاکم دوفاکتو یا غیر رسمی کشورش، روز دوشنبه در یک سخنرانی مهم در جمع سران کشورهای اسلامی از «جامعه بین‌المللی» درخواست کرد که نگذارند اسرائیل به ایران حمله کند.
به گزارش بخش فارسی خبرگزاری رسمی عربستان سعودی (واس) محمد بن سلمان گفت: «عربستان سعودی (...) جامعه بین‌المللی را به انجام مسئولیت‌های خود برای حفظ امنیت و صلح بین‌المللی و متوقف‌سازی تجاوزات رژیم اسرائیل علیه ملت‌های فلسطین و لبنان و ملزم ساختن رژیم اشغالگر برای محترم شمردن حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و عدم حمله به قلمرو آن، فرا می‌خواند.»
در متن عربی صحبتی از «رژیم اشغالگر» نیست، اما در عین حال او در بخش‌های دیگری از سخنرانی‌اش، به «اشغال غیرقانونی اسرائیل» اشاره کرد و این کشور را متهم کرد که به نسل‌کشی مشغول است. به طور کلی، لحن سخنرانی بن سلمان بسیار ضد اسرائیلی است و در آن به صراحت از فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها دفاع شده است.
اشاره کوتاه ولیعهد سعودی به ایران در حالی خبرساز شده که مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران در این نشست اضطراری حضور نداشت؛ تصمیمی عجیب از سوی ایران که هنوز دلایل روشنی نیز برایش اعلام نشده است.
لحظه‌ای مهم برای خاورمیانه
در یک دهه گذشته و با صعود محمد بن سلمان در ساختار قدرت عربستان سعودی، رابطه ریاض و تهران به کلی متحول شد. ولیعهد عربستان با تکیه به واشنگتن و رابطه تاریخی کشورش با ایالات متحده، به یکی از مهم‌ترین بازیگران منطقه تبدیل شد که هم و غمش را برای مهار ایران گذاشته بود.
اگرچه ایران و عربستان کمتر از دو سال پیش با میانجیگری چین، در مسیر دتانت (کاهش سخت‌گیری و عقب‌نشینی از برخی مواضع با هدف تنش‌زدایی و برقراری روابط دیپلماتیک) قرار گرفتند، اما این مذاکرات و نتایج بعدی آن، هیچ کدام رنگ و روی یک اتحاد استراتژیک و همسویی در سیاست خارجی تهران و ریاض نداشت.
عربستان سعودی به طور سنتی یکی از بزرگترین متحدان آمریکا در خاورمیانه است و در سیاست خارجی به شکل گسترده‌ای تلاش می‌کند تا منافع و خواسته‌های واشنگتن را زیر سوال نبرد. همزمان، سابقه رقابت منطقه‌ای عربستان و ایران حتی از عمر جمهوری اسلامی نیز بیشتر است.
در عین حال ابتکار عمل‌های دیپلماتیک خارق‌العاده و «برادری»‌های نوظهور در خاورمیانه پسا هفت اکتبر، به 
پدیده‌ای روزمره تبدیل شده‌اند. در همین مدت، ایران تلاش قابل ملاحظه‌ای برای نزدیکی به اردن و اسرائیل کرد و موفق شد در جریان زد و خوردهای نظامی‌اش با اسرائیل این کشور را منزوی کند. و حالا گویی نوبت عربستان است که در یک چرخش کلیدی، نقش خود را در موازنه قدرت خاورمیانه بازتعریف کند.
حملات گسترده اسرائیل و کشتار فلسطینی‌ها در کنار بمباران و پیش‌روی‌های نظامی این کشور در لبنان ادامه دارد. به رغم گزارش‌های مکرر سازمان‌های معتبر بین‌المللی و اعتراض‌ها و شکایت‌های رسمی در نهادهایی مانند سازمان ملل یا دادگاه لاهه، هنوز چشم‌انداز دقیقی برای آتش‌بس و پایان این درگیری دیده نمی‌شود.
به موازات حملات اسرائیل، در آمریکا نیز مردی در انتخابات پیروز شد که به حمایت همه جانبه از اسرائیل معروف است و وعده داده است که با ایران، برخوردی سخت‌تر داشته باشد. کم نیستند صاحبنظرانی که معتقدند از فردای حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید (۳۰ دی)، خطر زد و خوردهای نظامی در خاورمیانه افزایش می‌یابد.
اگر این پیش‌بینی‌ها درست از آب دربیایند، بسیاری کشورهای منطقه – به ویژه آن‌ها که مانند عربستان روابط خوب و نزدیکی با آمریکا دارند – با پرسشی بزرگ روبه‌رو خواهند بود: آیا از ایران حمایت کنند یا این‌که در این تنش نظامی، بی‌طرف باقی بمانند؟
در دورانی که میزان خشم عمومی از اسرائیل در میان جوامع مسلمان در سراسر جهان، به شکلی کم‌سابقه اوج گرفته، «بی‌طرفی» رهبران کشورهایی مانند عربستان، مصر، اردن و امارات در جدال ایران و اسرائیل، می‌تواند هزینه‌‌ای سنگین برایشان در پی داشته باشد و به مشروعیت و محبوبیت ‌آن‌ها ضربه بزند.
محمد بن سلمان در سخنرانی روز دوشنبه نشان داد که علاقه‌ای ندارد به عنوان یک پادشاه دست‌نشانده آمریکا و اسرائیل شناخته شود. این موضع‌گیری نه تنها می‌تواند بر موقعیت او در افکار عمومی منطقه اثر مثبت بگذارد، بلکه اصولا برای نقش و جایگاه عربستان در مناسبات قدرت در منطقه نیز مفید است. این کشور به جای این‌که «از ترس آقابالاسر»، سکوت کند و آتش‌بازی ایران و اسرائیل را نادیده بگیرد، به صراحت علیه اسرائیل و به نفع ایران وارد بازی شده است.
او با انتخاب یک استراتژی ارتباطی حساب‌شده، «جامعه بین‌المللی» را خطاب قرار داده و بر پایه گفتمان نظم موجود در سطح جهانی، عملا جهان غرب را به عنوان مخاطبان واقعی سخنرانی‌اش انتخاب کرده است. این کار در واقع ادامه کارزار گسترده او برای بازسازی چهره عربستان و بازتعریف موقعیت این کشور در سطح بین‌المللی است که چند سالی است آغاز شده است.
از این زاویه، سخنرانی روز دوشنبه محمد بن سلمان در واقع تاکیدی نانوشته بر موقعیت رهبری عربستان است که در ظاهر، در جریان مناقشه‌ای که گویی افراطیون دو طرف کنترل اوضاع را به دست گرفته‌اند، نقش یکی از عقلای قوم را برعهده گرفته است.
حالا دیگر او برای برقراری توازن در برابر جمهوری اسلامی ایران به دنبال نزدیکی به اسرئیل یا آمریکا نیست. بلکه برعکس، او این بار از قدرت گرفتن قابل توجه اسرائیل نگران است؛ روندی که هنوز ادامه دارد و اگر تغییر عمده‌ای در آن شکل نگیرد می‌تواند سلطه اسرائیل بر منطقه را افزایش دهد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید