رفتن به محتوای اصلی

بحران یک دورنما و انسجام نظری در اپوزیسیون ایران

بحران یک دورنما و انسجام نظری در اپوزیسیون ایران

 

بحران‌های سیاسی و اجتماعی ایران در دهه‌های اخیر، زمینه را برای ضرورت شکل‌گیری یک آلترناتیو سیاسی قوی فراهم کرده است. با این حال، نبود اجماع نظری در میان اپوزیسیون ایران یکی از مهم‌ترین دلایلی است که مانع تحقق این ضرورت شده است. تلفیقی از استبدادزدگی، خودبزرگ‌بینی، نوعی شوونیسم ملی و عدم درک ظرفیت‌های واقعی جامعه، شرایطی ایجاد کرده است که به‌جای همگرایی نیروها، تفرقه و پراکندگی حاکم شود. این وضعیت، نه تنها فرصت‌های تاریخی برای ایجاد یک تغییر اساسی را از بین می‌برد، بلکه در نهایت به تقویت موقعیت جمهوری اسلامی نیز منجر می‌شود.

استبدادزدگی و سایه‌های آن در اپوزیسیون
یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که اپوزیسیون ایران با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند، استبدادزدگی در تفکر و عمل است. بسیاری از جریان‌های سیاسی مخالف، حتی در شرایط تبعید و مبارزه با نظامی استبدادی، خود از الگوهای رفتاری و فکری اقتدارگرایانه تبعیت می‌کنند. این رویکرد باعث می‌شود که اختلاف نظرهای طبیعی به جنگ‌های فرسایشی میان گروه‌ها تبدیل شود و فضای همکاری و تعامل از بین برود. در چنین شرایطی، هر گروه خود را تنها منجی کشور می‌داند و حاضر به پذیرش دیدگاه‌های دیگران نیست. این استبدادزدگی به‌ویژه در ساختارهای رهبری اپوزیسیون دیده می‌شود؛ جایی که بسیاری از رهبران، به‌جای تمرکز بر منافع ملی، درگیر حفظ موقعیت شخصی خود هستند. این رفتارها نه تنها مانع از شکل‌گیری یک اجماع نظری می‌شود، بلکه اعتماد عمومی به اپوزیسیون را نیز خدشه‌دار می‌کند.

خودبزرگ‌بینی و شوونیسم ملی: موانع اصلی اتحاد

یکی دیگر از چالش‌های اساسی اپوزیسیون ایران، خودبزرگ‌بینی و نوعی شوونیسم ملی است که در میان برخی از جریان‌های سیاسی به چشم می‌خورد. این نگرش، به جای پذیرش تنوع فرهنگی، قومی و سیاسی ایران، بر یکسان‌سازی و برتری یک ایدئولوژی خاص تأکید می‌کند.

این تفکر نه تنها موجب بی‌اعتمادی اقلیت‌های قومی و مذهبی به اپوزیسیون می‌شود، بلکه امکان ایجاد یک اتحاد گسترده و همه‌شمول را نیز از بین می‌برد. در شرایطی که جمهوری اسلامی از تنوع، پراکندگی و چندگانگی جامعه ایران برای حفظ قدرت خود بهره می‌برد، اپوزیسیونی که نتواند به این تنوع احترام بگذارد، عملاً قدرت رقابت با نظام حاکم را از دست می‌دهد.

عدم درک ظرفیت‌های جامعه: شکاف میان مردم و اپوزیسیون

اپوزیسیون ایران در بسیاری از مواقع نتوانسته است ظرفیت‌های واقعی جامعه ایران را به‌درستی درک کند. این امر باعث شده است که برنامه‌ها و استراتژی‌های اپوزیسیون با نیازها و اولویت‌های جامعه هم‌خوانی نداشته باشد. برای مثال، در حالی که مطالبات مردم در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شدت افزایش یافته است، بسیاری از جریان‌های اپوزیسیون همچنان بر مسائل ایدئولوژیک یا اختلافات تاریخی متمرکز هستند. این فاصله میان مردم و اپوزیسیون، فرصتی طلایی برای جمهوری اسلامی فراهم می‌کند تا خود را به‌عنوان تنها گزینه موجود معرفی کند و از نارضایتی‌ها به نفع خود بهره‌برداری کند.

فرصت‌های از دست رفته و منافع جمهوری اسلامی

نبود یک اجماع نظری در میان اپوزیسیون، فرصت‌های بسیاری را برای ایجاد تغییرات اساسی از بین برده است. اعتراضات گسترده در سال‌های اخیر، از جنبش «سبز» تا جنبش «زن، زندگی، آزادی»، نشان داده‌اند که جامعه ایران آماده تغییر است. با این حال، نبود لااقل یک آلترناتیو سیاسی قوی و قابل اعتماد، باعث شده است که این اعتراضات به یک نتیجه مشخص و پایدار نرسند جمهوری اسلامی به‌خوبی از این شکاف‌ها در میان اپوزیسیون بهره می‌برد. نظام حاکم با تقویت تفرقه و ایجاد بی‌اعتمادی میان گروه‌های مختلف، توانسته است موقعیت خود را تثبیت کند و از تبدیل شدن اعتراضات به یک حرکت منسجم جلوگیری کند.

راه‌حل‌ها و آینده اپوزیسیون

برای خروج از این بن‌بست سیاسی، اپوزیسیون ایران نیازمند یک بازنگری اساسی در رویکردها و استراتژی‌های خود است. این بازنگری می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

1. پذیرش تنوع و احترام به تکثرگرایی: اپوزیسیون باید تنوع فرهنگی، قومی و سیاسی ایران را به رسمیت بشناسد و به جای تلاش برای یکسان‌سازی، به دنبال ایجاد یک اتحاد گسترده و چندجانبه باشد.

2. تمرکز بر منافع ملی به جای رقابت‌های شخصی: رهبران اپوزیسیون باید منافع شخصی و گروهی را کنار بگذارند و بر اهداف مشترک تمرکز کنند.

3. برقراری ارتباط موثر با جامعه: برنامه‌ها و استراتژی‌های اپوزیسیون باید با نیازها و اولویت‌های جامعه ایران همخوانی داشته باشد. این ارتباط می‌تواند از طریق گفت‌وگوی مستقیم با مردم و پذیرش انتقادات سازنده تقویت شود.

4. ایجاد ساختارهای دموکراتیک در درون اپوزیسیون: تنها زمانی که اپوزیسیون خود به ارزش‌های دموکراتیک متعهد باشد، می‌تواند اعتماد عمومی را جلب کند و به یک آلترناتیو سیاسی قوی تبدیل شود.

نتیجه‌گیری

اپوزیسیون ایران در شرایطی قرار دارد که می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده کشور ایفا کند. اما این امر تنها در صورتی ممکن است که اختلافات کنار گذاشته شود و یک اجماع نظری در سپهر سیاسی آینده ایران در بستری منجسم، کارامد و متناسب با واقعیت های عینی جامعه شکل گیرد. در این سپهر سیاسی نباید صرفا به براندازی یا گذار از حکومت جمهوری اسلامی اکتفا شود، که هدف نهایی ایجاد جامعه ای دموکرات، قانونمند و مرفه برای شهروندان است. در غیر این صورت، این پراکندگی همچنان به نفع جمهوری اسلامی خواهد بود و فرصت‌های تغییر یکی پس از دیگری از دست خواهند رفت. اکنون زمان آن رسیده است که اپوزیسیون مسئولیت خود را بپذیرد و به جای رقابت، برای اتحاد و همکاری تلاش کند.

::::

* داوید پارسیان، متولد ایران، تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی، تاریخ معاصر، شرق شناسی و علم اطلاعات، ارتباطات و اسناد، در شهرهای گراتس و وین اتریش انجام داده و از سال ۱۹۹۲ در دانشگاه وین مشغول به کار است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
اميل رسيده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

Fereydon Shams

عنوان مقاله
بحران دورنما و انسجام نظری اپوزیسیون

یکی از چالش های این نوشته، بحث از منافع ملی و سیاست های هویتی است. در بحث از «موانع اصلی اتحاد» تنها یک جریان و «ایدئولوژی» را مقصر می داند و البته کنایه اش به رویکرد ملی اندیشانه به ایران، دولت و حقوق شهروندی است که آن را «نوعی شوونیسم ملی» می نامد. اما منافع ملی از نگاه نویسنده کدام اند؟ به نظر می رسد نویسنده «منافع ملی» را با براندازی حکومت اسلامی و «ایجاد جامعه دمکراتیک» برابر گرفته و در آن نشانی از فرهنگ ملی، تمامیت ارضی، دولت ملی، و حاکمیت ملی ( حاکمیت شهروندان) و زبان فارسی دیده نمی شود.
«راه حل» نویسنده آمیخته ای است از پند و اندرز، اندر نکوهش «منافع شخصی و گروهی» رهبران اپوزیسیون و ترغیب آن ها به «ایجاد یک اتحاد گسترده تر و چند جانبه»، که البته می توان حدس زد اشاره ای آقای رضا پهلوی است و اعلام آمادگی ایشان برای پذیرش رهبری مخالفان حکومت. اما این «اپوزیسیون» ( که هر مخالف، از لیبرال و چپ ایرانگرا گرفته تا چپ ضد ملی ، نیروهای مذهبی ، تجزیه طلب و حتا آقایان تقی رحمانی، گنجی و عالی پیام)، چه باید بکند تا به «آلترناتیو سیاسی قوی تبدیل شود»؟ می گوید: «اپوزیسیون باید تنوع فرهنگی، قومی و سیاسی ایران را به رسمیت بشناسد».
«پذیرش تنوع قومی و فرهنگی» به معنای پذیرش نسبی گرایی فرهنگی و «برابری قومی» است که بارزتر تجلی آن منشور مهسا بود. گفتار آقا مهتدی در باره مفاد منشور «مهسا» روشن ترین پیام ِ سیاست های هویتی ِ «تنوع فرهنگی و قومی» است. می گفت در آن منشور هیچ نکته ای، هیچ واژه و هیچ چیز که بویی از ایران بدهد، نیامده بود ( نقل به معنی). با پذیرش چنین راهکاری، بازگشتی به دوران پیشارضاشاهی است.

اما «هدف نهایی» چیست؟ «هدف نهایی ایجاد جامعه ای دمکرات، قانونمند و مرفه برای شهروندان است.» «جامعه ی دمکرات» در باره حاکمیت ملی، دولت ملی، در باره نهادهای ملی، مجلس، زبان رسمی، سازمان اداری و قضایی کشوری هیچ چیز نمی گوید. قانونمند بودن نیز مشکلی را نمی گشاید. هر جامعه ای، حتا جوامع استبدادی قانونمند هستند. اصولن بدون میزانی از قانون، هیچ اجتماعی سامان نمی گیرد و پایدار نمی ماند. قانونمند بودن با «دولت ِ قانون» تفاوت ماهوی دارد. دولت قانون، تفکیک قوای چندگانه است، حقوق و آزادی های فردی و امنیت قضایی شهروندان را تضمین می کند، از اقدامات خودسرانه حکومت ممانعت می کند و آزادی های سیاسی را به رسمیت می شناسد. بنا بر این سخن از جامعه ی قانونمند، گرهی را نمی گشاید.
با توجه به نکات کلید مقاله ایشان مانند «چندگانگی جامعه ایران» و «تنوع قومی و فرهنگی» آن، و با توجه به سیاست هویتی که مضمون این مقاله است، جای تردید است که پسوند «دمکرات» صفت جامعه ی ایرانی در کل، به مفهومی ملی و کشوری باشد. منطقی تر آن است که آن را در همان کنتکست مقاله، «جامعه دمکرات» را مقوله ای «چندگانه» و درون قومی بدانیم تا مفهومی ملی، کشوری. کاربرد واژه ی چند باره ی «مردم» به جای شهروند، در رابطه با اپوزیسیون و «مطالبات اقتصادی و اجتماعی» نیز به این تردید می افزاید. تنها باری که کلید واژه ی شهروند بکار رفته سخن از «جامعه ای ... مرفه برای شهروندان» است. کمترین چیزی که در این باره می توان گفت، ناروشن بودن و گنگ بودن این گونه عبارت هاست که بدون این که سخنی از مفهوم حقوقی و سیاسی شهروند در میان باشد از رفاه «برای» شهروندان سخن به میان آمده. در چنین وضعیت ناروشن و گنگ، سخن از رفاه هیچ گونه مبنای نظری و واقعی ندارد. دولت ملی و ملت یگانه بستری هست که هر گونه برنامه ی اقتصادی و پیشرفت اجتماعی، رفاه و دمکراسی و حقوق و آزادی های شهروندی امکان پذیر می شود. آورد مدرنیته و مدرنیسم و کارکرد تاریخی و کنونی دولت ملی ( Nationalstate) در همین جاست. به نظر می رسد که نویسنده در مخالفت با «یکسان سازی» (نهادها، فرهنگ، دیوانساری و آزادی های فردی) و تاکید بر «تنوع قومی و فرهنگی» و «چندگانگی جامعه ی ایران»، هنوز از منشور مهسا و یا چیزی شبیه آن، دل بر نکنده است.

پ., 28.11.2024 - 16:42 پیوند ثابت
هوشنگ اسدی

هوشنگ؛

تحلیلی بشدت غیر واقعی ، نتیجه گیری های متناقض البته با بیان برخی از فاکت های غیر قابل انکار . این تحلیل، اپوزیسیون ایران را با چشم‌بند خود «می نگرد» . نویسنده توجه ندارد بخش قابل توجه ای از اپوزیسیون قابل مشاهده که در فضای مجازی / رسانه ای و یا در خیابانهای خارج کشور دیده می شوند ، جمهوری خواهان یا جریاناتی هستند
که علت وجودی و یا دلایل اصلی شکل گیری شان رقابت و یا «بود» تشکل ها و گروههای طرفدار سلطنت و بویژه نقش رضا پهلوی به عنوان میراث‌دار نماد پادشاهی می باشد ، نه نیاز واقعی ملی برای جمهوری خواهی.
▪️آنها هویت جمهوری خواهی را واکنشی برگزیده اند که به نیاز ایدئولوژیکی آنها در ضدیت و عمدتا پهلوی ستیزی پاسخ دهد، نه نیاز یک مبارزه در مسیر آزادسازی ایران . البته
گروهها یا احزاب متعلق به اقوام بحثش جداگانه است .
▪️حال چگونه از نیروهایی که علت وجودی شأن نفی دیگری است می توان توقع داشت که بروند به سراغ «دشمن » خود و در پی اتحاد باشند. جالب اینجاست حال که این اتفاق نمی افتد ، رضا پهلوی و دیگر نیروهای جانبی پادشاهی خواهان متهم می شوند ، که راه را برای شوونیسم باز کردند و مقصر عدم شکل گیری این اتحاد ها، شوونیسم موجود است، البته تا چه حد را نویسنده مشخص نکرده است .

▪️ اتفاقا اگر این بنام جمهوری خواهان، مشترکا از رضا پهلوی بخواهند که سخنگوی جمع پادشاهی خواهی و جمهوری‌خواهی بنا به موقعیت تاریخی خود بشود ، بسادگی بخش افراطی یا بقول نویسنده شوونیسم (که اعتقادی به تشکلی با این گرایشات ندارم ) خنثی و یا بی اثر می شود .
▪️یکی از دلایل مهم رشد و نمود بیشتر غوغاگران سلطنت طلب، می تواند نوعی پاسخ و یا واکنش باشد, به تخریب نیروهایی که همدستی با ارتجاع سیاه برای براندازی نظام سابق عمل کرده اند، و هنوز هم علیه پهلوی زنده و مرده در مبارزه هستند.
▪️ پاسخ به نیاز ایدلوزبکی در رفتار واکنشی سیاسی این جماعت آشکار است که عملا علیه هرگونه اتحاد است . خانه تکانی در جمهوری خواهان اگر صورت گیرد ، شاید یک بخش مهم موانع اتحاد حل گردد ، اگرچه من چنین امیدی ندارم

د., 25.11.2024 - 06:14 پیوند ثابت
نظرات رسیده

صابر؛

ملوك الطوايفي اپوزيسيون خارج از كشور در حال حاضر نمى تواند در تغير و تحولات مورد نظر تو هيچ نقشى ايفا كند ! هركدام از اين گروههاى چند ده نفره ساز خود را مى زنند . بخش پرهياهوى آنها كه به شكلها و نامها ى گوناگون ٬باصطلاح فعاليت مى كنند
عملا رژيم آخوندى را همراه و رفيق خود در مبارزه با آمريكا مى داند و براى شكستن شاخ امپرياليسم همديگر را كامل مى كنند و نميشود آنها را اپوزيسيون ناميد . مثال بارز ومشخص آن عدم شركت آنها در مبارزات قهرمانانه همميهنان ما زير پرچم زن زندگى آزادى بود كه آنها تا همين امروز از هيچ اتهام و تخريبي نسبت به فعالين آن كوتاهي نكرده اند .بخش ديكرى از اين جماعت نه خود را لايق به دست گرفتن قدرت ميدانند و نه شهامت نزديك شدن و ائتلاف با ديگران را براى حتى شركت در يك تظاهرات بى خطر خارج از كشور را دارند !مى ماند آقاى پهلوى وتعدادى كه حول و حوش ايشان جمع شده اند .اين مجموعه با تمام توان در جهت پايان بخشيدن به وضع موجود هستند( البته با اهداف خاص خود كه سلطنت طلبى خالص تا مشروطيت و غيره را در بر ميگيرد ) . اين افراد عمدتا تحصيل كرده ، داران تخصص و آگاهى سياسى بوده و يقيناً همين اكنون هياًت دولت موقت خودرا تشكيل داده و مشغول برنامه ريزى هاى خود هستند ! قطعا با وجود چنين احوالى آقاى پهلوى دنبال فلان جريانى كه نسل جديد اصلا اسمش را هم نميداند بگردد و درخواست همكارى و يا مشروعيت براى پيشبر
د فعاليت هاى سياسى مورد نياز را بكند ( اين گروهها معمولا همديگر را قبول ندارندتا چه رسد به ديگران ! ).بنابراين بنظر من كارى كه بايد بشود خواهد شدو اپوزيسيون از كره مريخ آمده ما مثل هميشه دن كيشوت وار به نق زدن و فحاشى به امپرياليسم ادامه خواهد داد !

د., 25.11.2024 - 06:02 پیوند ثابت
مش قاسم

دروغ چرا تا قبرآآآآ ما که با گوش خودمان نشنیدیم ولی یه ضرب المثلی تو غیاث آباد قم داریم که میگه: به شتر مرغ گفتند بپر... گفت من شترم گفتند بار ببر گفت من مرغم به قول مرحوم آقای بزرگ که با مارلین دیتریش آبگوشت بزباش نخورده دهانیش سوخته..آقا.(.دایی جان ناپلئون.).می‌فرماید که ما امروز بانسلی طرف هستیم که جیزی برای از دست دادنن ندارد نسلی که به ملت خویش نمیاندیشد و فقط در اندیشه بقا و یا در قدرت ماندن هست..شازده اسدالله میرزا..اضافه میفرمانده ...میگویم انقلاب چاره کار است متحد شود .... کفن پوشان به خیابان‌ها مجازی سرازیر می‌شوند که من شوشیال دموکراتم و رفرمیسم.. میگویم برای عبور از این طوفان (کشتی اپوزیسیون و مردم ایران) را به شاهزاد رضا پهلوی بسپاریم همانها فریاد یا مصیبتا سرمدهند که مصدق چی شد کشته شد! پس خاک بر سرما میگویند...ما چریک فدایی خلقیم و برای جانمان چانه نمیزدیم این داستان از آن ضرب المثل است.

ش., 23.11.2024 - 19:53 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
بحران یک دورنما

ب

چنانچه میخواهید یک حرکت مقاومتی و مبارزاتی به نتیجه نرسد، این مقاله را برای انتخاب استراتژی انتخاب کنید. این مطلب پر از مسائلی که پرداختن به آنها به تنهایی برای به جان هم انداختن مردمان یک کشور کفایت می کند. نویسنده با یک حضور شرم مشخصی مقولات تفرقه برانگیز را در پاراگراف زیر مطرح می کند:
برای خروج از این بن‌بست سیاسی، اپوزیسیون ایران نیازمند یک بازنگری اساسی در رویکردها و استراتژی‌های خود است. این بازنگری می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

1. پذیرش تنوع و احترام به تکثرگرایی: اپوزیسیون بایدتنوع فرهنگی، قومی و سیاسی ایران را به رسمیت بشناسد و به جای تلاش برای یکسان‌سازی، به دنبال ایجاد یک اتحاد گسترده و چندجانبه باشد.

معنای شماره یک این است که اول بپذیرید که ایران کشوری کثیرالملله است و مردمانی ترک و کرد و عرب و فارس است و این مردمان مثل هم نیستند و تفاوت دارند. تنوع سیاسی دارند یعنی حق دارند از ایران جدا شوند.
یکی از سرداران ناپلئون در جنگی شکست خورد و برگشت. ناپلئون از او پرسید چرا شکست خوردی؟ گفت به هزار و یک دلیل، اول این که باروت نداشتیم که توپ های مان شلیک کند. ناپلئون گفت آن هزارتای دیگر را درز بگیر همین یک دلیل کافیست.

ش., 23.11.2024 - 12:58 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید