ویکتوریا گیل
با شال همیشگی که روی شانههایش انداخته و موهای نقرهای که از پشت بسته، جین گودال حتی در تماس ویدیویی با تصویری تار هم، سرشار از آرامش است.
در اتاق هتلی در وین، تیم مطبوعاتی او و یک گروه کوچک فیلمسازی که آخرین تور سخنرانی او را مستند میکنند، در اطرافش مشغول کار هستند.
این نخستیشناس و فعال برجسته محیط زیست، روی صندلی بلندی نشسته که برای جثه ظریف او بزرگ به نظر میرسد.
روی صفحه نمایش، میتوانم ببینم که «آقای اچ»، میمون عروسکی او هم پشت سرش روی یک قفسه گذاشته شده است.
این عروسک را حدود ۳۰ سال پیش یکی از دوستانش به او هدیه داده و از آن زمان تاکنون در سفرهایش به سراسر جهان همراه او بوده است. دکتر گودال اکنون ۹۰ ساله است و همچنان با آقای اچ سفر میکند.
او میگوید: «کمی خستهام. از پاریس به اینجا آمدهام. بعد از اینجا به برلین میروم، بعد هم به ژنو. در این تور من درباره خطرات زیستمحیطی و بخشی از راهحلها صحبت میکنم.»
«ششمین انقراض بزرگ در حال وقوع است»
یکی از راهحلهایی که دکتر گودال امروز قصد دارد درباره آن صحبت کند، مربوط به یک پروژه احیای زیستگاه و کاشت درخت است که بنیاد او و یک شرکت فناوری غیرانتفاعی به نام اکوسیا در اوگاندا اجرا میکنند. طی پنج سال گذشته، با کمک جوامع محلی و کشاورزان خردهمالک، نزدیک به دو میلیون درخت کاشته شده است.
او در مصاحبه گفت: «ما در میانه ششمین انقراض بزرگ هستیم. هر چه بیشتر بتوانیم طبیعت را بازسازی کنیم و از جنگلهای موجود محافظت کنیم، بهتر است.»
هدف اصلی این پروژه بازسازی زیستگاه در معرض خطر ۵ هزار شامپانزه در اوگاندا است. دکتر گودال سالها است که برای حفاظت از این نخستیسانان مطالعه و فعالیت کرده است. اما این فعال محیط زیست همچنین میخواهد خطرات جنگلزدایی برای اقلیم حیات ما را نیز گوشزد کند.
او میگوید: «درختان باید تا اندازه خاصی رشد کنند تا بتوانند کارشان را درست انجام دهند. با این حال این پروژه [کاشت درخت] میتواند به جذب دیاکسید کربن کمک کند.»
«زمان برای نجات اقلیم در حال از دست رفتن است»
اخیرا رهبران جهان برای شرکت در کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، گرد هم آمدند.
دکتر گودال میگوید اقدام برای کاهش گرمایش زمین اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
او میافزاید: «ما هنوز برای کند کردن روند تغییرات اقلیمی و کاهش تنوع زیستی، زمان داریم. اما این فرصت رو به پایان است.»
او توضیح میدهد که تخریب جنگلها و سایر زیستگاههای طبیعی ارتباطی عمیق و ناگسستنی با بحران اقلیمی دارد.
«در طول عمر من، تغییرات زیادی رخ داده است. در جنگلهای تانزانیا، جایی که بیش از ۶۰ سال پیش در آن شروع به مطالعه شامپانزهها کردم، شما میتوانستید تقویم خود را بر اساس زمانبندی دو فصل بارانی تنظیم کنید. اما الان گاهی در فصل خشک باران میبارد و گاهی در فصل باران، خشکی داریم. این تغییرات باعث میشود درختان در زمان نادرست میوه دهند که این مسئله شامپانزهها، حشرات و پرندگان را دچار مشکل میکند.»
او میگوید طی دهههایی که او زیستگاه شامپانزههای وحشی را مطالعه و برای حفاظت از آنها تلاش کرده، شاهد تخریب جنگلهای آفریقا بوده است. «شاهد کاهش تعداد شامپانزهها هم بودم. اگر ما با یکدیگر همکاری نکنیم و مقررات سختی برای فعالیتهای مخرب زیستمحیطی اعمال نکنیم، اگر فورا از سوختهای فسیلی فاصله نگیریم و اگر به کشاورزی صنعتی که محیط زیست را تخریب میکند و به خاک آسیب میزند پایان ندهیم، آینده محکوم به نابودی است.»
«او در چشمان من نگاه کرد و انگشتانم را فشرد»
سخنان او به وضوح سرسختی درونی او را آشکار میکند که پشت رفتار آرام و بیان ملایمش نهفته است. وقتی جین گودال مطالعاتش روی شامپانزهها را در پارک ملی گومب استریم در تانزانیا آغاز کرد، یک پیشگام واقعی بود. پژوهشهای او که امروز تحولآفرین به شمار میآید، در آن زمان جنجالبرانگیز بود.
او نخستین کسی بود که این مسئله را مشاهده و ثبت کرد که شامپانزهها ابزار میسازند و از آن استفاده میکنند؛ آنها شاخهها را برای شکار موریانه آماده میکردند. پیش از مشاهدات او، تصور میشد که این ویژگی منحصر به انسان است.
او نشان داد که این حیوانات روابط خانوادگی قوی ایجاد میکنند و حتی برای قلمرو خود وارد جنگ میشوند.
اما روش او – نزدیک شدن به حیواناتی که مطالعه میکرد، نامگذاری آنها و حتی اشاره به آنها به عنوان «دوستان من» – مورد تمسخر برخی دانشمندان (عمدتا مرد) قرار گرفت.
اما پروفسور لوئیس لیکی، استاد و راهنمای او، ارزش روشی را که در پیش گرفته بود درک کرد. دکتر گودال توضیح میدهد: «او [پروفسور لیکی] به دنبال کسی بود که ذهنش تحت تاثیر نگرش تقلیلگرایانه علم نسبت به حیوانات قرار نگرفته باشد.»
«شما اگر یک سگ، گربه، خرگوش یا اسب دارید، برای آنها نامی انتخاب میکنید. وقتی بچه بودم و در باغ خانهام سنجابها را مطالعه میکردم، همهشان اسم داشتند.»
روشهای او و حس نزدیکیاش به نخستیسانانی که زندگی خود را به مطالعه آنها اختصاص داده، دیدگاه منحصر به فردی در اختیار او گذاشته است.
او درباره «لحظهای شگفتانگیز» با شامپانزهای به نام دیوید گریبرد میگوید؛ شامپانزه نری که برای نخستین بار ساخت و استفاده از ابزار را در او مشاهده کرد. «او اولین شامپانزهای بود که ترسش از من ریخت.»
«کنارش نشستم و روی زمین میوه قرمز رسیدهای از یک نخل افتاده بود. آن را به سمتش گرفتم، اما او سرش را برگرداند. دستم را نزدیکتر بردم. او برگشت، به چشمانم نگاه کرد، دستش را دراز کرد و انگشتانم را با ملایمت فشرد.»
«این همان روشی است که شامپانزهها برای اطمینان دادن به یکدیگر استفاده میکنند. ما کاملا یکدیگر را درک کردیم، با زبان بدن که به وضوح پیش از گفتار انسانی وجود داشته است.»
«باید قاطعتر عمل کنیم»
حرفه دکتر گودال اغلب چالشبرانگیز بوده است. او درباره سالهای اولیه همکاریاش با پروفسور لوئیس لیکی، دانشمند برجسته و کسی که تاثیر شگرفی بر زندگی حرفهای او داشت، نوشته است. لیکی بارها عشق خود را به او ابراز کرد و به شیوهای که امروز ممکن است آزار جنسی تلقی شود، به او فشار وارد کرد.
اما او این رفتار لیکی را رد کرد و تمرکز خود را بر کار و شامپانزههای مورد علاقهاش حفظ کرد. الان هم در سن ۹۰ سالگی، به نظر نمیرسد قصد داشته باشد فعالیتهای خود را کاهش دهد.
چه چیزی به دکتر گودال انگیزه میدهد؟ او در پاسخ به این پرسش با لحنی محکم میگوید: «مگر مردم، آیندهای برای فرزندانشان نمیخواهند؟ اگر میخواهند، باید قوانین محیط زیستی را سختتر کنیم. ما زمان زیادی برای کمک به محیط زیست نداریم. ما در نابودی آن نقش زیادی داشتهایم.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید