رفتن به محتوای اصلی

در کاروانسرای وطن

در کاروانسرای وطن

 

کاروان سرا .نمادی است کشیده شده از اعماق تاریخ این سرزمین تا امروز  .بسیار کاروان ها که بر این  سرا فرود آمدند  شبی آسودند و رفتند. اما کاروان خمینی این رهزن تاریخی بر کاروانسرائی بوسعت ایران زمین فرود آمد بیداد کرد ،ویران ساخت درخت دوستی بر کند !نهال دشمنی نشاند.بر تاریخ این سرزمین ازفساد ، نفرت پراکنی ،شکنجه ، کشتار  نقشی زد که چنگیز نزده بود."
"روسپی نامردمان بر کار نهاد و گرم رو آزادگان در بند."
حال زمان آن رسیده که این راهزنان تاریخی محمل بر چینند وکارونسرا بدست صاحبان اصلی آن دهند.
بدست کسانی که شهامت گشودن دروازه های بسته این کاروانسرا دارند. کسانی که "با خشت جان  دوباره این وطن را خواهند ساخت "
ساختمانی که زنان این سرزمین در ساختن آن نقشی اساسی داشته ودارند.تاریخ مبارزه زنان ایران تاریخ کوبیدن مشت است بر این دروازه های بسته .تاریخ مبارزه پرشکوه زنانیست که تلاش کردند تا" به عمق ریشه‌های ما بروند و ما را نجات دهند.
تا میراثی را زنده کنند که راهزنان زندگی
هزاران سال پیش از ما دزدیده بودند...
زنانی که کوشیدند ما را به یگانگی از دست رفته خود ،به شهامت کم رنگ شده در وجودمان باز گردانند.بیادمان بیاورند
شکوه انسان بودن،
شکوه نان را قسمت کردن، آفتاب را و مرگ را قسمت کردن
معجزه‌ی از یاد رفته‌ی زنده بودن را"پاز 
کنسرت خانم پرستو احمدی تداوم همین مبارزه است .باز گشت به شکوه ایران،به شکوه "سبز در سبزباربد"  به شکوه آن گردن بند نمادین  از سرزمین مادری که به آن تعلق داریم! به کارونسرائی که خانه پدریست! به ترانه و آوازهای خاطره انگیز که بخش جدائی ناپذیر از تاریخ مبارزه یک ملت است خوانده شده برای آزادی. 
ترانه هائی که شور مبارزه در دل می افکنند همراه با رقص  این نماد لذت بخش چرخش حیات که روح را صیقل می دهد وجسم را توان ایستادگی می بخشد.
"یک دست جام باده ویک دست زلف یار 
 رقصی چنین میانه میدانم آرزوست"
رقصی که شورومستی شراب نخورده بر جان می افکند. تا ملتی رنج دیده از همه تطاول از این همه هجران چون بلبلان جور کشیده از ستم سرما  نعره زنان تا سرا پرده گل بال کشند.
سرا پرده ای که خانم پرستو احمدی وگروه موسیقی او با هزاران گل امید آن را در این سرمای زمستان که امید! آخرین زمستان این حکومت بیداد گر باشد آراستند و این کنسرت را بیکی از ماندگار ترین نماد های  جنبش بزرگ "زن ،زندگی ،آزادی"بدل ساختند.کنسرتی که برکام ملت شهد شد و در کام مجلسیان و قانون گذاران حجاب اجباری زهر.ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

شازده اسدالله میرزا

بر تخت...غرّه‌ای که اجل چون بگیردت؟
خون ریختی... ببین که همین خون بگیردت
از دانه دانه کُشته که در خاک میکنی
دستی به انتقام چو قارون بگیردت
نفرین زنده‌رود و دماوند اگر نشد
خشم خزر... تلاطم کارون بگیردت...

ش., 14.12.2024 - 21:31 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید