
جواب به یک اصول گرا ویک اصلاح طلب
"سرنوشت سوریه برای ایران تکرار نمیشود؛ بویی که میشنوید بوی کباب نیست: خر داغ میکنند"
ابله !
آقای محمد مهاجر و آقای فیاض زاهد.درست حدس زدید بوی کبابی در کار نیست آنچه که در سوریه گذشت و آنچه که در ایران خواهد گذشت"بوی داغ کردن خر" است در آینده توسط مردمی عاصی وکینه گرفته از حکومت و حکومت یانی که سال هاست که در خانه های اعیانی ساخته شده از غارت ثروت های ملی مردم به کباب خواری مشغولند.
حکومتی که طی 48 سال چیزی جز فساد،رانت خواری ، دروغ ،توهین ،زندان ،شکنجه واعدام هائی که نظیر آن در تاریخ کمتر کشوری دیده شده،ارمغانی برای مردم نداشت .حکومتی نالایق که روسپی مردمان متملق، بی هویت و بی مسئولیت را برسر کار ها نهاد.
48 سال دروغ ،سرکوب مداوم ،تحمیل عقب مانده ترین تفکر بر شیوه زندگی مردم ،حتی در خصوصی ترین عرصه های زندگی آنها ! از حجاب اجباری تا فیلترنگ انترنت ،تحمیل هزینه کمر شکن نیرو های نیابتی که حاصل تفکر مالیخولیائی خامنه ای برای ایجاد سپر دفاعی از حکومت خود بود .
تحمیل جنگی هشت ساله بر ملت که نهایت آن چیزی جز خوراندن جام زهر نه به خمینی بلکه مردم بود . خمینی چه جام زهری نوشید؟ زهر تلخ جنگ 8 ساله را ملتی نوشید! که صد ها هزار کشته وزخمی داد .زیر ساخت های اقتصادیش ویران شد .میلیون ها انسان تحصیل کرده ،فرهیخته ،صاحبان صنایع ،هنرمندان ،ورزشکاران،پزشکان.... به تلخی راه مهاجرت در پیش گرفتند تا از بلای جمهوری اسلامی در امان بمانند.
حال نیم قرنی بر عمل کرد این حکومت کودک کش ،جوان کش، حتی پیر مرد کش گذشته است . طشت رسوائی این رژیم با چنان افتضاحی از بام افتاده که نیاز به هیچ تبلیغ غیری نیست.
اما آنچه در نوشته مشترک شما آقای زاهد و آقای مهاجردیده میشود! نه تکیه بر واقعیت هاای که منجر به سرنگونی اسد گردید.بلکه تکیه بر گفته های بی پایه خامنه ای و دستگاهای تبلیغاتی اوست که واقعیت حکومت کشتار وبی پایه بودن دلایل اصلی سقوط بشار اسد را توجیه می کند و شما بشیوه خود آنها را تکرار میکنید.
" سوریه قبل از آنکه سقوط دولت بشار اسد را شاهد باشد، شکستی مهمتر را تجربه کرد و آن باخت در جنگ روانی بود." شما که هنوز نمی خواهید باور کنید نزدیک به نود درصد مردم ایران مخالف این نظامند.نظامی که وجاهت ومشروعیت خود از دست داده ومیزان مشارکت مردم در انتخابات به حداقل خود رسیده است.انتخاباتی که از اول هم با وجود شورای نگهبان هرگزانتخابات مردم نبود بل انتصابات حکومتی بحساب می آمد اما شما وقیحانه از حکومت مبتنی بر مردم سالاری جمهوری اسلامی می نویسید." نقطه افتراق جدی ایران و سوریه، اتکا به مردم است. قانون اساسی جمهوری اسلامی، حکومتی مبتنی بر مردمسالاری است و در طول چهل و اندی سال از عمر خود بهطور متوسط تقریبا در هر سال یک انتخابات برگزار کرده است. چنین خصوصیتی در سوریه و بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه وجود ندارد. اگر مردم سوریه در کوتاه زمانی پشت دولت حاکم بر دمشق را خالی کردند، بدان سبب است که میزان مداخله و نقش خود را در حکومت موثر نیافتهاند.".
آقایان غمخوار دروغین وطن! آیا واقعیت این است که نوشته اید؟ اسد در آخرین انتخابات فرمایشی زیر سایه سرنیزه با 98درصد آرا از صندوق حکو متی بیرون آمد با این حساب حکومت او بسیار مردمی تراز جمهوری اسلامی بوده. بس کنید! این گونه تحلیل ها را که خاک در چشم مردم می پاشد.
من در این بیانیه شما جز دروغ ،ترس ونفرت ندیدم.نفرت از دست اپوزیسیون! که در آینده نه چندان دور سیستم حکومت گران در هم خواهد کوبید با اتکا بر همین مردم قدرت از شما خواهد گرفت.
نه ،نه شما قادرنیستید یک بیانیه درست مبتنی بر واقعیت امروز جامعه بدهید. قادر نیستید ونبودید که میزان نفرت مردم از این حکومت را دریابید. دریابید که اگر زبانم لال جنگی میان اسرائیل وجمهوری اسلامی در گیرد ،دیگر مردمی بر افروخته از عشق وطن بمقابله با اپوزیسیون جمهوری اسلام و اسرائیل بر نخواهد خواست و مردم هلهله کنان به خط جبهه اپوزیسیونی خواهندپیوست که خوشنامندوغم وطن ،غم آزادی و غم سفره مردم دارند.
اپوزیسیون زحمت کش که پیوسته کار کرده و استقلال اقتصادی وسیاسی خود را داشته وآویزان هیچ نیروی خارجی نبوده است.مردم این را خوب می دانند.
هم چنین ماهیت اصول گرا ،اصلاح طلب ،اعتدالی ،جبهه پایداری و ده ها تشکل های ریز درشت ارتزاق کننده از سرمایه دزدیده شده مردم را.
ازمتولیان مشهدی، تا متولیان بارگاه طلائی امام ،از مداحان تاحوزه های مفت خور !از قداره کشان وساندیس خوران تا بسیجیان ! همه وهمه را خوب می شناسندوکارنامه همه را در دست دارند.
گمانم 48 سال برای شناختن چنین جرثومه ای کافی بوده تا مردم بدرستی شعاردهند:" اصلاح طلب،اصولگرا ،دیگه تمومه ماجرا" ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
Freshteh Haghighatjoمردم…
Freshteh Haghighatjo
مردم بعد از امتحان اصلاح طلبان در جریان میرحسین دیگر گول بازی جناحهای رژیم را نمیخورند و از ان گذر کرده اند. سگ زرد قاتل برادر شغال دزد است. ایران با دیدن سرنوشت اسد بزودی شعله خواهد کشید و اخوند و نظام اهریمنی اش را میسوزاند.
نادر:
نادر:
محققى گرامى با درود گرم ممنون از روشنگرى و روشن نويسى و درست توجيه انها و بهانه هاى شكست و ناتوانى انها را نشان گرفته اى . طبق روال هميشگى اين كل رژيم از أصول و اصلاح گرش در يك چيز اتحاد خود را حفظ كرده اند " پاسدارى و نگهبانى " رژيم از پرتگاه سقوط درست عكس اپوزيسيون خارج كه در گسست و خود زنى و نه دشمنى زنى و نه در جمع شدن و يك ائتلاف گذار و موقت . هر بار اين رژيم ضعيف مى شود و در حال زمين خوردن است اپوزيسيون كارى ديگر ميكند و تجربه اى نمى گيرد و متاسفانه چند قدم عقب تر نسل جوان ايرانى است متاسفانه با تمام امكانات مالى و معنوى و ازادى در غرب مى مى بايست " پيش اهنگ " اين مبارزه باشد با خود زنى و انگ و دشمنى و بهانه جوي هاى كودكانه در بهم ريختن و از هم پاشيدن را در جلو هم ديگر را يادگفته اند و چنان كه بصورت مضحك و تلخى در امده است
از قدیم گفتن خوابیده را میشه بیدار کرد ولی خود بخواب زده را نه.
بدید من بحث و ادله آوردن برای مقامات رژیم آب در هاون کوفتن است.
چون من تجربه دارم که عوامل رژیم خود بخوبی میدانند جریان چیست ولی منافعشان حکم میکند خود را به ندانستن بزنند و در این خود بخواب زدن پافشاری هم بکنند. بنابراین کل دانشمندان جهان هم جمع شوند و دلیل بیاورند که راهی که شما میروید به ترکستان است قبول نخواهند کرد. چرا قبول کنند؟ که بعد برگردی و خطاب بآنها بگوئی خوب حالا که متوجه راه درست شدی پس اقدام درست را انجام بده. آنجاست که خیلی مردانگی میخواهد که دست از کلی منافع و مقام بگذرد و براه راست در آید. پس بحث کردن با ایشان را همچون آب در هاون کوفتن میدانم که تنها از آدم های خیلی ساده برمیاید.
مومنت مومنت
مش قاسم... یک تنه به جنگ انگلسیا (آمریکا) میرود
...کم کم صحنه بگو ومگوهای عرصه دیپلوماسی ایران به سریال تاریخی دائی جان ناپلئون شباهت مییابد...! پس از شنیدن و بررسی سخنان حاکمان درمانده رژیم شیعه میتوان اقرار کرد که آقای ایرج پزشکزاد خصوصیات شخصیت های داستان خویش را بدرستی بیان کرده است ... چرا که حاکمان اسلامی ایران تاکنون خود را مانند قهرمانان کتاب دائی جان ناپلئون... به جهانیان معرفی نموده اند.
مش قاسم و دائی جان... همواره با نوستالژی ساختگی... از قهرمانی های خود در جنگ کازرون و ممسنی... با اشرار و انگلیسی های چشم چپ... برای فامیل اشرافی خود داستان های مختلفی میساختند تا احترام دائی جان را نزد خاندان پوسیده حفظ نمایند.... به هر حال هر چه که بود... عمو جان.. فرخ... وارث مرحوم (آقای بزرگ) نورالدین کیانوری بود...! ...( نوه ای شیخ فضل الله نوری که با نوه ای فتحعلی شاه قاجار با مرحوم مریم فیروز (مارلین دیتریش) آبگوشت بز باش نوش جان کرده بود...البته (با ترشی اسلام سیاسی همان سوسیالیسم علمی ست)
اگر دائی جان از گذشته های خیالی خود داد سخن میداد... تا جایگاهش را در میان فامیل و دور قاپ چین ها حفظ نماید... اما رهبران جمهوری اسلامی با پیروزی های کودکانه خویش در جنگهای خیالی.. برای آینده ناروشن حکومت شان و عاقبت تاریک مردم ایران... به لج بازی ...دررویای کاذب ظفرمندی نقشه های شوم پیاده مینمایند!
ازشعار های پوشالی... راه قدس از کربلا میگذرد..! هنوز سالهای طولانی سپری نشده وطعم تلخ جام زهری که برای پذیرش آتش بس جنگ ایران و عراق نوشیده شد همچنان چشیده میشود.. اما درس گرفتن از آن شکست ها دیده نمیشود..! فرخ نگهدار.. یکی از بسیجی ها ببخشید (اکثریتی های) سابق است که اینک بعنوان دبیر شورا
ی جمهوری خواهان لندن در حکومت اسلامی بکار با حاج اقا لاجوردی به کار گمارده شده بود و این باید برای کشور تاریخی ومردم ایران بطور جدی نگران کننده باشد که همچون شخصی مانند .... امنیت ملی کشور را سیاست گذاری نماید.
یا آمریکا را باید دست کم گرفت یا آنکه این کشور چنان به ورشکستگی وبن بست رسیده است که رهبران اسلامی اینگونه به کرکری خواندن روی آورده اند ویک حاج قاسم سلیمانی! را برای نبرد با آمریکا حواله می کنند!؟
یك حاج قاسم سلیمانی كافی است كه شما را سر جایتان بنشاند ..مشرق
حکومت اسلامی ... سلیمانی ..یک عمله...! اهل کرمان را که هنوز بنا نشده بود به درجه سرداری سپاه رساند، او هم با پخش دلار های نفتی آدمکش اجیر کرده و به جان مردم عراق و سربازان آمریکایی انداخته است.
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی در مراسم 13 آبان؛
شکست های تاریخی حاکمان ایران از دوره اسکندر، حمله اعراب، مغول، جنگ چالدران و جنگ های ایران با امپراتوری روسیه که به مردم ایران تحمیل گردید، هنوز جای آن زخم ها التیام نیافته است که رهبران جمهوری اسلامی باردیگر با هل من مبارز خواندن های مکرر به استقبال یک شکست مفتضحانه دیگر می روند!
جنگ پیش روی آینده، جنگ کازرون و ممسنی نیست و حتی جنگ با عراق هم نیست که بر اساس ایمان و بسیج میلیونی مردم پی ریزی شده باشد.
شعار های سرلشکر بسیجی فیروز آبادی ″ سردار مستطیل ″ و لاف و گزاف هایش در بکار گرفتن سلاح های مخوف، محرمانه و برتری نظامی و تکنولوژی حکومت اسلامی هم بنظر می رسد بیشتر فرمایش چلوکباب هایی است که ایشان بلعیده و زیاد جدی گرفته نمی شود. به قول مرحوم مش قاسم ؛ شما هنوز فرق گاومیش را با کمانچه نمی توانید تشخیص بدهد
افزودن دیدگاه جدید