رفتن به محتوای اصلی

دیاسپورای ایرانی، جامعه بی شکل و شمایل کلان سیاسی

دیاسپورای ایرانی، جامعه بی شکل و شمایل کلان سیاسی

 

ملت ایران به یک هویت سیاسی آلترناتیو، در برابر حکومت اسلامی و اشکال حکومتی آمرانه و ویرانگرانه نیاز دارد. هویت سیاسی که ثقل وفاق ملی و خرد جمعی جامعه شهروندی باشد و تناقض میان شکل و مضمون حکومت را از لحاظ سیاسی و فرهنگی با خود یدک نکشد. از الزامات سیاست در ایران، ایجاد یک دولت لاییک {سکولار) حامل ارزش های دمکراتیک و پیرو سیاست های کلان سوسیال می باشد تا اهداف فوری نهادینه سازی فرهنگ گفتگو، مدارا،تامین رفاه همگان، زندگی مسالمت آمیز و متمدنانه و کاربرد سرمایه و امکانات کشور برای آزادی، برابرحقوقی شهروند، ساختن جامعه سالم و آزادی و سربلندی میهن را در دستور کار قرار دهد.

برای مبارزه سیاسی در راستای یک استراتژی کلان ملی، نمی توان با تنگ نظری های حقیرانه، نقش سازنده تقبل کرد. رفتارهای مخرب کنونی و آب در شوره زار جنگ های فرقه ای، ناشی از عدم درک شرایط، تکالیف سیاسی شهروندی و الزامات پاسخگویی به وضعیت کنونی جامعه و کشور است.

واقعیت اینست که رسانه ها، افکار عمومی را سمت و سو می دهند و در اپوزیسیون یک اراده سیاسی آگاه وجود ندارد که خود بطور مستقل و بدون تاپیر از فضاسازی ها و اهداف رسانه ها، برنامه روشنی را پیش روی کنشگران سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بگذارد.

رفتار سیاسی کنونی کنشگران دیاسپورای ایرانی، متاثر از تحولات داخل کشور، سیاست های قدرت های جهانی و واکنش به اقدامات حکومت اسلامی شده است. اپوزیسیون ایران از یک برنامه روشن و اراده سیاسی ملی برای برچیدن حکومت اسلامی برخوردار نیست.

جمعیت دیاسپورای ایرانی تا ده میلیون نفر تخمین زده می شود. این سرمایه عظیم ایران است که با توجه به کیفیت و کمیت خود، می تواند پشتیبانی بزرگ برای آزادی ایران از استبداد، جهل و خرافات، و نیز نیرویی برای ساختن فردای بهتر باشد. متشکل شدن دیاسپورای ایرانی زیر یک سقف ملی و دمکراتیک، گام بزرگی برای حمایت همه جانبه از آزادی مردم و رهایی میهن عزیزمان است.

برای پذیرش و گام برداشتن دیاسپورای ایرانی جهت ساختن یک سامانه ملی، سکولار و دمکراتیک، نخست بایستی اشتراکات آنها در بستر گفتمان همگانی صیقل یابند. تجربه چهل و شش ساله ما نشان داد که بر بنیاد افتراق ها نمی توان ائتلاف دمکراتیک را سازمان داد و تمامی اقدامات بوروکراتیک، آمرانه، قیم مابانه، فرصت طلبانه و موج سوارانه، به دلیل نقص اسلوب کار دمکراتیک و اهداف کوته نظرانه، ناموفق بوده اند.

پرسش این است که کوشش های شکست خورده در اپوزیسیون که پیشاپیش محکوم به شکست بودند، چه ویژگی هایی داشتند؟

1-نمایندگی، قیمومیت ویا ادعای رهبری داخل کشور و دور زدن جامعه ایران در داخل و خارج از کشور 2- فقدان پشتوانه سیاسی و اجتماعی دیاسپورای ایرانی 3- ادغام اهداف حزبی، ایدئولوژیک، دینی، قومی، قبیله ای در استراتژی کلان آزادی شهروند، جامعه و میهن. 4- عدم توجه به بلوغ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه شهروندی می باشد و اینکه جامعه شهروندی (ملت ایران) یک تحول تاریخی را پشت سر گذاشته و از جایگاه “امت” رهبر دینی، “رعیت” شاه و عضوی از قبیله عبور کرده است.

چهره واقعی سیاسی دیاسپورای ایرانی، آن چیزی نیست که توسط فسیل های سیاسی در راهروهای سفارت های کشورهای دیگر معرفی می گردد. همانگونه که حکومت اسلامی معرف شعور سیاسی و فرهنگ جامعه ایران نیست. دیاسپورا نیرویی ست با تنوع سیاسی و خاستگاه های گوناگون که در جنبش اقدام در حمایت از انقلاب،  کف خیابان های شهرهای جهان صدای انقلاب “زن زندگی آزادی” بوده و پیام انقلاب سوم ایران را به گوش جهانیان رساند.

هدف، دعوت از کنشگران سیاسی، اجتماعی، فرهنگی برای به میدان آمدن جهت شکل دادن به چهره سیاسی جامعه بی شکل و مبهم دیاسپورای ایرانی است. جامعه ایرانی به یک تصویر روشن از خود برای خویش و نیز برای جهانیان نیاز دارد. تصویری که معرف انقلاب “زن زندگی آزادی”، ارزش های سکولار و دمکراتیک آن و همچنین در برگیرنده تنوع سیاسی مدافع ایران، آزادی و دمکراسی باشد. این نماد می تواند “مهستان دیاسپورای ایران” ویا ..  باشد.

اقیال اقبالی

17.01.2025

www.tribuneiran.org

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید