
✍️ علیرضا آخوندی نماینده ایرانی تبار حزب مرکز در مجلس ملی سوئد ، امکان اینکه مبارزه برای آزادی به نمایش تاتر تقلیل یابد را مورد پرسش قرار داد .
آنچه من را نگران می کند ، تقلیل خود هنر تاتر است، که میتواند یک نگاه دین پسندانه باشد . حال بگذریم ببینم چه چیزهای در این «تاتر» خیابانی علیه مبارزه است و آنرا تقلیل میدهد .
- حمل کتیبه حقوق بشر کوروش
-حمل درفش کاویانی ، سمبل مبارزات تاریخی آزادیبخش ایرانیان علیه ضحاک پادشاه ستمگر
-حمل فرهوهر, نماد اندیشه نیک ، گفتار و کردار نیک و راهگشای اشو زرتشت
- نمایش لباسهای فاخر ایرانیان
- نمایش لباس نگهبانان این مرز وبوم در تاریخ گذشته ایران
- عکسهای از شاهزاده رضا پهلوی
سمبل های به نمایش گذشته در این «تاتر» خیابانی ، افتخارات مبارزاتی سرزمین خویشاوندان کهن تاریخ ایرانیان است . همگان میدانیم که کتیبه حقوق بشر کوروش بسیار نمادین است . یعنی پیام به بیرونی غیر ایرانی بویژه سیاستمداران بسیار شفاف است .
▪️آخوندی به دلایل سیاسی یا شاید عدم آگاهی وارد موضوع تاریخی فرهنگی ایران و ایرانی شده است، که در نگاه اول اگر ناشیانه تلقی نشود، نوعی مقابله گری نمود پیدا می کند. پرسش این است با چه هدفی ، چرا ؟
آیا مخالفت پنهان و آشکار او با آقای پهلوی او را عصبانی کرده است ؟ که البته صراحتا شجاعانه می تواند نقد کند .
آیا او نمیداند که دموکراسی این حق را برای طرفداران پادشاهی میدهد که عکس منتخب خود را حمل کنند ؟
من به موصوع نمادهای نمایشی می پردازم که مورد توجه ام است نه عکس آقای پهلوی .
پرسش او می تواند در بهترین حالت ناشی از عدم آگاهی او در مورد نماد ها و تاریخ ایران باشد.
▪️ احتمالا اکراه پنهان او از نمادها و تاریخ گذشته ایرانیان را، من زندانی سابق سیاسی در دوران خامی جوانی با اندیشه چپ داشته ام. بدلایل ایدئولوژیک با همه ارزشهای تاریخی ایران عناد داشتم، و امروز به ساده لوحی و بی دانشی نسل خود تاسف می خورم، روی این اصل نمی توانم در تردیدها و اظهارات اینگونه آخوندی ها ساکت بمانم.
▪️ او بهدرستی از مفهوم خرد استفاده کرده است ، اما برای من این پرسش مطرح است که چگونه میتوان انواع و اشکال مبارزه را در چارچوب خرد و خردگرایی گنجاند.
▪️ شاید جامعهشناسان و متفکران تاریخی بتوانند در این زمینه نظر دهند که چگونه در مبارزات علیه نژادپرستی ، علیه کولونیالیسم ، علیه ستم و اختناق در طول قرنهای متوالی از انواع هنر ها و نمایشها استفاده شده است.
استفاده از نماد ها به پژواک اعتراضات مردم تبدیل شده است.
▪️ رقص ها و دیگر هنرهای تاریخی سنتی علاوه بر حفظ هویت فرهنگی، همواره کارکردی انگیزشی در تقویت روحیه مبارزهجویانه و به چالش کشیدن دشمن داشتهاند.
▪️ اما اینکه چگونه برخی سیاستورزان و کنشگران، با ادعای خردورزی، دیگر اشکال مبارزه را در تناقض با خواست ها و حرکت های مردم میدانند، جای تأمل دارد. قضاوت اینگونه که احتمالا خرد چیزی دیگری است، و در تناقض با رفتار نمایشی اعتراضی یک نوع سطحینگریِ در سیاستورزی است
▪️ هنر، در تمامی اشکالش—از اپرا و آواز گرفته تا موسیقی، نمایش خیابانی، نقاشی و دیگر جلوههای هنری—همواره ابزاری مسالمتآمیز برای بیان اعتراض بوده و هست. در استکهلم نیز بارها شاهد اجرای نمایشهای خیابانی در مناسبتهایی همچون اول ماه مه، پراید و دیگر مراسم بودهایم؛ جایی که پرچمها و نمادها به نشانه همبستگی و هویت به کار گرفته میشوند. حتی لباسهای تاریخی بارها در میدان باغشاه سوئد به نمایش درآمدهاند و هر ساله در شهرهای مختلف این کشور، به منظور حفظ حافظه تاریخی و ارزشهای فرهنگی، تکرار میشوند. در یک جامعه دموکراتیک، چنین اقداماتی نهتنها پذیرفتهشده، بلکه امری ضروری برای حفظ پیوند تاریخی مردم با گذشتهشان است.
▪️ در مقابل، مردم ایران در اسارت فرهنگی رژیمی قرار دارند که چه در تلویزیون داخلی و چه در رسانههای غربی، آنها را به پوشیدن چادر و لباسهای مورد پسند حاکمیت مجبور میکنند. زنان ما در خیابانهای ایران تحقیر میشوند، اما در برابر این تحمیل، ما با نمایش هنر و پوشش خود، اعتراضی عملی علیه تبلیغات این رژیم ارائه میکنیم—تا نشان دهیم که چه بودهایم و این رژیم نماینده واقعی ما نیست.
▪️آقای آخوندی شما بهتر است بر کار خود تمرکز کنید و بهعنوان یک سیاستورز، دستکم بیتفاوت از کنار اشکال مسالمتآمیز مبارزهای که آسیبی به شما نمیرساند، عبور کنید.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید