
رسانهها از اعلام رهبری “انقلاب ملی و دوران گذار” توسط آقای رضا پهلوی گزارش دادهاند:
بیانیه «اصول و چارچوب همکاری احزاب، سازمانها و افراد آزادیخواه و میهنپرست»، یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ فوریه ۲۰۲۵:
«بر پایه خواست گسترده مردم ایران که در سالهای اخیر در شعارها و پیامهای آنان تجلی یافته است، ما شاهزاده رضا پهلوی را رهبر انقلاب ملی و دوران گذار، تا زمان تشکیل نخستین مجلس ملی و آغاز به کار دولت دموکراتیک از طریق انتخابات آزاد میدانیم و با تمام توان از ایشان در این مسیر پشتیبانی خواهیم کرد.» (برگرفته از: کیهان لندن)
با توجه به فرهنگ، منش و سیاستهای پادشاهیخواهان در میان دیاسپورای ایرانی که در شبکههای اجتماعی نمایش داده میشود، و همچنین سنت دیکتاتوری در دوران پهلویها، سازماندهی، کنترل و جذب آنها به یک حزب واحد، میتواند اقدامی بزرگ برای انزوای گرایشات دیکتاتورمنشانه، خشونتطلبی، چماقداری و در خدمت گسترش دموکراسی، فرهنگ گفتگو و مدارا در میان دیاسپورای ایرانی باشد.
از آنجا که برخی اقدامات خشونتآمیز زیر پرچم شاهپرستی انجام میگیرد، مهمترین و فوریترین وظیفه آقای رضا پهلوی، هدایت و رهبری همین اقشار در برونمرز و آشنایی آنان با اصول آزادی، دموکراسی و حقوق بشر است.
نشست مونیخ با حضور آقای رضا پهلوی و گروههایی که هنوز از هویت سیاسی آنها آگاهی کاملی نداریم، برگزار شد. شیوه و سبک تدارک این نشست، تکرار روشهای کهنه و شکستخوردهای است که تا کنون پیامدهای نامطلوبی بهدنبال داشتهاند.
در میان مخالفان حکومت اسلامی، مدعیان پیشین “رهبری دوران گذار” به دلیل فقدان پایگاه اجتماعی و اهداف فرقهای شکستخورده، به محافلی بیثمر تبدیل شدهاند که فعالیتهایشان به نمایش در شبکههای اجتماعی محدود است.
البته آقای رضا پهلوی به دلیل سیاستهای ایراندوستانه خود، بر این محافل فرقهای برتری دارد. سیاست آقای پهلوی، برخاسته از سنت ایراندوستی خاندان پهلوی است، اما به دلیل عدم گسست کامل از فرهنگ و سیاستهای دیکتاتوری پیشینیان، ایشان نمیتواند نماد یک ملت، نسل انقلاب “زن زندگی آزادی”، دموکراسی، سکولاریسم، رفاه همگانی و رفع فساد و تبعیض در ایران باشد. رفتار و گفتار سیاسی ایشان و شبکههای وابسته به او نیز همواره زیر ذرهبین جامعه ایرانی قرار دارد.
جامعه ایرانی پس از آغاز انقلاب “زن زندگی آزادی”، افراد و احزاب سیاسی را نه بر اساس ادعاهای شان، بلکه بر مبنای عملکرد حزبی و سیاسی آنها قضاوت میکند. شهروندان بلوغ سیاسی یافته امروزی، معیار انتخاب و قضاوت خود را نه تاج، نه عمامه، نه نژاد، نه دین و نه ایدئولوژی قرار میدهند، بلکه برنامه سیاسی را مبنای تصمیمگیری خود میسازند و میخواهند جایگاه و نقش خود را در تحولات سیاسی و تعیین سرنوشت کشور، شفاف بدانند. هیچ حرکت سیاسی بدون توجه به ملاحظات اجتماعی و سیاسی کنونی، نمیتواند همراهی بخش آگاه جامعه را بهدست آورد و خرد جمعی جامعه را در جهت اهداف سیاسی بکار گیرد.
به نظر میرسد نشست مونیخ، به دلیل ترکیب نیروها، خصلت سیاسی و پتانسیل آن، در چارچوب اقدامی برای تشکیل حزب رستاخیز قابل تفسیر باشد.
اما اگر این تشکل داعیه رهبری انقلاب ملی و دوران گذار را داشته باشد، به دلیل محفلی بودن، فقدان ظرفیت سیاسی و عدم ارتباط با انقلاب «زن زندگی آزادی» به سرنوشت تلاشهای شکستخورده پیشین دچار خواهد شد. دوران «رهبری» فردی و وکالتدادن به یک فرد، شکست خورده و به پایان رسیده است و کنشگران بسیاری در ایران و در ارتباط ارگانیک با سیاست و مردم حضور دارند که جمعی از آنها و البته حمایت دیاسپورا، میتوانند مدیریت برچیدن حکومت اسلامی و انتقال قدرت به ملت را بر عهده بگیرند. نشستن بر جایگاه «رهبری» ملت ایران، بدون پشتیبانی اجتماعی گسترده (در جریان “وکالت می دهم، ظاهرا تعداد وکالت دهندگان به آقای رضا پهلوی حدود 350 هزار تن بودند)، تنها به حمایت محدود محافل سلطنتطلب ختم خواهد شد.
ای کاش در چند دهه گذشته، آقای رضا پهلوی با توجه به امکان مالی کلان، تریبون های بیشمار و حمایت کشورهای بزرگ، حزب رستاخیز را تشکیل میدادند و به عنوان نماینده پادشاهی خواهان، به شکلی سازمانیافته و با برنامه مدون و شفاف در معادلات سیاسی نقشی مفید و سازنده ایفا میکردند.
در ایران دموکراتیک آینده که ما از آن دفاع می کنیم، صندلیهای کافی در مجلس برای تمامی گروههای سیاسی منتخب مردم، از مونارشیستها تا آنارشیستها، وجود خواهد داشت.
دموکراسی و فروتنی سیاسی حکم میکند که کنشگران دیاسپورای ایرانی با حقوق برابر و یک رأی برای هر فرد، مجلس دیاسپورای ایرانی را تشکیل دهند و از تمامی توان دیاسپورا برای پشتیبانی از انقلاب «زن زندگی آزادی» جهت برچیدن حکومت اسلامی و انتقال قدرت به مردم استفاده کنند.
ایران به یک حزب رستاخیز برای پادشاهی خواهان نیاز دارد و شایستهترین فرد برای ایجاد حزب بر بنیاد رهبری موروثی، آقای رضا پهلوی است. به نظر می رسد که یک بدفهمی از نقش رهبری وجود دارد. رهبری سیاسی مقولهای است که در پیوند ارگانیک با جامعه شکل میگیرد. «رهبری» برخاسته از دل جامعه ایرانی، با رهبری انتصابی تفاوت دارد. خمینی یک استثنا بود که با کمک غرب به قدرت رسید و به دلیل پایگاه اجتماعی اسلامگرایان در مساجد، مدارس، محلات و بازار، به سرعت به رهبری دینی خودسر تبدیل شد. سرکوب دستاوردهای انقلاب مشروطه و اسلامیزاسیون دوران پهلوی دوم به حکومت اسلامی منجر شد و این حکومت اسلامی بخشی از میراث دوران پهلویها می باشد.
در هنگامی که آقای ترامپ و آقای پوتین پشت درهای بسته، مرزهای کشورها را تعیین میکنند و ایران در یکی از حساس ترین شرایط تاریخی قرار دارد، بایستی با احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت ملت و آینده ایران، برای ایجاد یک ائتلاف دموکراتیک از اپوزیسیون رنگارنگ براستی آزادی خواه، سکولار، ملی و دمکرات اقدام نمود، تا اشخاصی نظیر آقای رضا پهلوی در بخش روابط بینالمللی با پذیرش مسئولیت اجرایی از سوی جمع، بتوانند به مردم و میهن خدمت کنند.
هنگامی مردم، میهن و انقلاب “زن زندگی آزادی”، به جلب بزرگ ترین طیف آزادی خواه و ایران دوست برای برچیدن حکومت اسلامی نیاز دارند، پذیرش واقعیت تنوع سیاسی، تفاوت در نظر و اتحاد در عمل برای ساختن جامعه و میهن، نشانه بلوغ دمکراتیک جامعه ایرانی می باشد. تنها مدافعان دیکتاتوری دیروز، امروز و فردا، با ایجاد تشنج و درگیری و پشت پا زدن به کنشگران انقلاب، و راه اندازی “شور حسینی” (پوپولیستی)، بیگانگی خود با آزادی، دمکراسی و لائیسیته را اثبات می کنند و اتفاقن در عمل، مرزهای دوستان و دشمنان ازادی و دمکراسی برای ایران صراحت می دهند.
سخن پایانی
ایران ما به تعدد احزاب نیاز دارد. نماد سیاسی ایران نه یک فرد، بلکه یک اندیشه و ارزش هایی هستند که توسط یک جریان سیاسی نمایندگی می شوند و تبلور برآیند گوناگونی احزاب و جامعه شهروندی آزادی خواه در کشور است ولاغیر!
انقلاب ایران، انقلاب ملی برای برچیدن حکومت اسلامی، رهبران خود را که عصاره دستاوردهای چهل و شش سال مبارزه برای برچیدن حکومت اسلامی هستند، پرورش داده و از متن مبارزات ملت ایران سربلند کرده و می کنند. “رهبر” و به بیان امروزی، مدیریت سیاسی جامعه بر بنیاد خرد جمعی، جلوه های درخشان سیاسی، فرهنگی و اخلاقی انقلاب “زن زندگی آزادی” را با خود دارد و بذر امید، همبستگی ملی، زندگی بهتر و برابرحقوقی شهروندان در کشوری عاری از تبعیض و حقوق ویژه (حتا برای یکنفر)، خواهد پاشید.
برای آزادی شهروند، برای ساختن جامعه سالم و برای نجات میهن از دیکتاتوری، وظیفه شهروندی مان برای ایجاد جبهه بزرگ ملی و میهنی جهت به نتیجه رساندن انقلاب “زن زندگی آزادی” را دریابیم.
اقبال اقبالی
18.02.2025
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
محسن کردی
نوشتی که من همان محسن کردی هستم.
نوشتی که من همان محسن کردی هستم. من نزدیک یک سال است که ایران گلوبال را دنبال میکنم و دلیل آن هم این بود محسن کردی تبلیغ این سایت را روی پروفایلش در کلابهاوس داشت و میگفت اینجا مقاله می نویسد. میگفت من با چپ ها گفتمان دارم و آنها از شاهزاده حمایت می کنند. آمدم دیدم اینجا ببینم چه خبر است دیدم اینقدر که اینجا دشمنی نسبت به شاهزاده هست در سایت های دیگر نیست و شماها هم این بابا را اسکل کرده اید. البته بدم نیامد که شما پنجاه و هفتی های مفلوک به هم گند بزنید. محسن کردی هم یک 57ی مفلوک مثل بقیه شما 57ی های پیر خرفت است. فقط همینقدر بدانید که محسن کردی هیچ جایی در میان پادشاهیخواهان ندارد و اگر باور ندارید بروید بپرسید. محسن کردی یک خائن به شاهنشاه و ایران است و مرا با او مقایسه نکنید. البته من هم بچه تهرون هستم و برای همین هم فحش هایمان طبیعتا به هم شبیه فقط من دوازده سالی از محسن کردی جوانتر هستم و تکه های باحال تری میتوانم بیایم. فحش دادن هم ظرافت و شعور میخواهد و شماها اینقدر چپ و راست فحش داده اید که قبح فحش را برده اید. در مجموع.. من آمده ام اینجا دهن هرکس که توهین امیز بنویسه را از دم بگ.. بگ.. بگرام یک پایگاه آمریکایی در افغانستان است... و از هیچ کسی هم باکی ندارم. مثل جلاد بالای سر تورک اوغلوی ایستاده ام و کوچکترین توهینش را با سهمگین ترین عبارات خواهم داد تا آدم شود و مثل آدم بنویسد. و آدم مودبی مثل تو اول حواست به تورک اوغلی باشه. نمی دانم تو کی هستی اما از این پس هرگاه تورک اوغلی توهین آمیز بنویسه من هردوی شما را به یک گاری خواهم بست و هر پاسخ من به توهین به تورک اوغلی شامل جنابعالی هم خواهد شد. فقط یک چیز مثبت را در مورد محسن کردی میدانم.. مرد و مردانه آدم خایه داری است و تابحال چند بار فحش های رکیک و آبدار نثارتان کرده و اگر بخواهد برایش کاری ندارد. هفته قبل که خایه هایش را دیدید... واقعیتش فحش دادن به امثال تورک اوغلو یک امتیاز و مایه مباهات است من میتوانم بسیار دریده تر از این هم باشم اگر کسی رویش را زیاد کند.
ناشناس مودب عزیز نوشته اند…
ناشناس مودب عزیز نوشته اند:آقای محسن کردی که رفت، خوشحال شدم که ادبیات در نوشته های ایرانگلوبال افزایش می یابد و نوشته ها آموزنده خواهند شد.
ناشناس مودب عزیز نوشته اند:آقای محسن کردی که رفت، خوشحال شدم که ادبیات در نوشته های ایرانگلوبال افزایش می یابد و نوشته ها آموزنده خواهند شد. آقای ناشناس مودب، مشخص است که شما ایران گلوبال را خوب رصد می کنید. شما فرد بی ادب و فحاش دیگری را ندیدید و فقط آرش کیانی را دیدید؟ نظر شما در مورد حرفهای زشت و رکیک آقای تورک اوغلی خطاب به ژاله توکلی چیست؟ که نوشته :
خانم توکلی تفکرشما خارج ازمحدوده فکری مردم ایران است،درعالم هپروت سیرمیکنی،مثل اینکه بیکاری، گرکسی بافکرتو درایران بقدرت برسد، مطمئن باش،یا باید،پینوشه باشد،یا هیتلر،یااستالین،
حتی درایران بااینکه رضا پالانی از طرف انگلیس بانظامیگری گری حاکم شد،توان تفکرتورا ندارد، نمی دانم، چه مشروبی میخوری که به این افکار دچارمیشی، حرف دیگری بخاطر گل روی بابات نمی زنم،
آقا یا خانم ناشناس مودب.. حتما دفعات قبلی که تورک اوغلی اینچنین به ژاله توکلی توهین آمیز نوشت را دیده ای. چرا اعتراض نکردی؟ خیلی راحت دلیلش این است که خود تو یکی از فحاش ها هستی و از فحش های تورک اوغلو لذت میبری. لذت میبری که تورک اوغلو این توهین ها را به ژاله توکلی کرد. من اگر به تورک اوغلی توهین کردم شروع کننده اش او بوده. او بود که به ژاله توکلی توهین کرد و تو ساکت نشستی. و حالا که آرش کیانی حساب تورک اوغلو را رسیده آمده ای اظهار فضله میکنی. میخوای بچه خر کنی؟ پاسخ شایسته را در کامنت بعدی میدهم امیدوارم قبل از آن که آقای توکلی آن را پاک کند برسی بخوانی
REALITY
Such an idea and person belong to past.
آقای محسن کردی که رفت،…
آقای محسن کردی که رفت، خوشحال شدم که ادبیات در نوشته های ایرانگلوبال افزایش می یابد و نوشته ها آموزنده خواهند شد و نه صحنه های جدال فردی و آنهم در این سطح مبتذل و چاله میدانی آن. اما افسوس که این خوشحالی دیری نپایید. مثل این می ماند که این آقای آرش کیانی همان محسن کردی باشد!!!
تورک اوغلی نفهم که زشت ترین…
تورک اوغلی نفهم که زشت ترین صفت ها را به ژاله توکلی نسبت داد این وقاحت را از کجا آورده که به آقای توکلی از چاله میدانی حرف میزند؟؟
تورک اوغلی نفهم که زشت ترین صفت ها را به ژاله توکلی نسبت داد این وقاحت را از کجا آورده که به آقای توکلی از چاله میدانی حرف میزند؟؟
تورک اوغلی نفهم که به دیگران درس ادب میدهی، به ژاله توکلی که جای دخترت هست و هدف ترور قرار گرفته بود بجای پشتیبانی این گونه نوشتی:
خانم توکلی تفکرشما خارج ازمحدوده فکری مردم ایران
است،درعالم هپروت سیرمیکنی،
مثل اینکه بیکاری،
اگرکسی بافکرتو درایران بقدرت برسد،
مطمئن باش،یا باید،پینوشه باشد،یا هیتلر،یااستالین،
چه مشروبی میخوری که به این افکار دچارمیشی،
حرف دیگری بخاطر گل روی بابات نمی زنم،
آیا تفکرت فکرنمی کنی،تفکر
هپروتی است؟
خوب.. آقای مودب که به توکلی درس ادب میدهی و به دختری که از آداب و رسوم مترقی تو سر در نمی آورد این توهین ها را میکنی.. الاغ!!! الااااااااااااااااااغ!!! تو چطور به خودت جرات میدهی به دیگران درس ادب بدهی؟ مردیکه نفهم تو خودت چی میزنی ساقی تو کدام قرمساقی هست که عرق کشمش رو با شیشه قاطی بهت میده اینجور خورد تو مغز پر از پهن ات. تورک اوغلی الاغ!! وقتی میری طویله بخوابی اون پهن ها که میریزی برای خوردن نیست که میخوری دوباره اینجا بالا میاری مردیکه نفهم الااااغ. بیکار شدی یک پات ایران و یک پات اروپا خریت خودت رو اینجا به نمایش میگذاری. تو آخه چقدر خری مردیکه نفم هرکجا بحثی درست میخواد در بگیره مثل آفتابه مسجد شاه میایی کرم میریزی. مردیکه مریض نفهم. ریدم به عقاید گه بار ات. فدرالیسم نیازی به گه تبلیغی مثل تو نداره و نظریه پردازهای خودش رو داره. تو خودت گهی مفهوم فدرالیسم رو به گه کشیدی. اگر کسی اینجا حرف از آبیاری در کشاورزی بزنه تو میچسبونیش به فدرالیسم. تو که فرق عن و سکنجبین رو نمیدونی قاطی سرمیکشی از این گه ها نخورد مردیکه الدنگ. بازهم گه زیادی بخوری اینجا میرینم بهت تا نزد اونهایی که تو را می شناسند گه مال بشی حرومزاده پست فطرت.
In reply to تورک اوغلی نفهم که زشت ترین… by آرش کیانی
توهین کنی،بنویسند،منهم مجبورمیشوم
آرش تخمی ،بچه شهرنو،
یک مادر وهزارپدر،
باورکن،پیدات خواهم کرد،
همانطورکه خلخالی استخوانهای دروغین رضاپالانی را به انبار توالت عمومی انداخت،
تورا مثل او هم همچون جایی باید انداخت،
جاکش پدرت برای مادرت بوده،
تو همان شهرنوزاده ایی بیش نیستی،
امثال تو درجمع انسانها نباید باشند،
الاغ، وگاوی مثل تو هرکجا باشند،آنجارا طویله
خواهندکرد.
ژاله ،ژاله کم بکن،
من را یاد میدان ژاله می اندازی که محمد رضا ی
جاکش آنجارا خون کرد،
تو مگر وکیل و وصی او هستی،
مگر به دهان مادرت و پدرت ریدم که
این همه جاکشی میکنی،
توکلی جاکش نمی خواد،
تو جاکش با این ادبیات ازهرکس دفاع کنی،
اوراهم پشمان ازخود میکنی،
تورا باید به همان انبار توالت عمومی شاه عبدالعظیم انداخت تا با همبازی مادرت
یکجابخوابی،
اگر پر دهه فجر نگاه کنی ،من را درانداختن
مجسمه های رضا، محمدرضا پالانی در تهران
راخواهی دید،
برای خودت هم باید چنین روزی راتصورکنی
دو بار کنفرانس مونیخ دعوتش…
دو بار کنفرانس مونیخ دعوتش را از رضا پهلوی پس می گیرد. با این وجود ایشان به مونیخ می رود و یک کنفرانس موازی چند ساعته میان اصحاب خویش تشکیل می دهد.
من این اعمال را چنین تحلیل می کنم:
یک. با آمدن ترامپ، رضا پهلوی یا بعبارت دیگر رضا اورشلیمی بوی کباب شنیده است و همانند پدرشان برای رسیدن به قدرت به بیگانگان متوسل می شود.
دو. ایشان تا کتون در فرصتهای مغتنم خواسته که نان را به تنور داغ بزند. برنامه «وکالت می دهم» را راه می اندازد و حداکثر چهارصد هزار امضا جمع می کند. و ... .و ... و.... .و ... ... و ...
سه. هر فرد عاقل و متین دیگر اگر جای ایشان بود، می فهمید که ما نه در دوران گذار هستیم و نه ایران به رهبری از خارج و آن هم رهبر تعیین شده از سوی اسرائیل و آمریکا نیاز دارد!!!!!!
چهار. افراد و اطرافیان و حتی خانواده و همسر ایشان را که بنگیرید، می فهمید که تنها به دنبال حذف دیگران هستند و شعبان جعفری ها در دور ایشان جای دارند.
پنج. من از این رفتارها و گفتارها و کردارها صدای پای فاشیسم را می شنوم.
وای به حال و روز ما و شما اگر چشمانمان را باز نکنیم و بار دیگر با احساسات و پریشان فکری دچار دجال بعد
جناب ع.ب.تورک اوغلی /
جناب ع.ب.تورک اوغلی /
روز ۲۱ فوریه (۲ اسفند) از طرف یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری (به انگلیسی: International Mother Language Day) نامگذاری شدهاست.[۱] نامگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شدهاست. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبانها اعلام کرد.
In reply to جناب ع.ب.تورک اوغلی / by کیانوش توکلی
بلی شماهم درست میفرمایید
سالام
جناب توکلی،فلسفه روز جهانی زبان مادری،
همه بایدبدانیم،
که بنگلادش و پاکستان جز هندوستان بودند،
هردو بنام پاکستان از هند استقلال گرفتند،
ولی متاسفانه زبان اردو زبان رسمی واجباری
زبان پاکستان شرقی وغربی شد،
درسال ۱۹۵۲ میلادی مردم پاکستان شرقی،بنگلادش بخاطرزبان بنگالی خیابان آمده و اعتراض کردند،که سربازان تعدادی راکشتند،
بهمین دلیل مردم بنگلادش باراهپیمایی های خود
استقلال گرفتند،
درسال ۱۹۹۹ سازمان ملل به همین جهت روز
۲۱ فوریه را روزجهانی زبان مادری اعلام کردند،
توقع بود،سایت ایرانگلوبال بخاطرتورک بودن بیش ازنصف ازمردم ایران و بیش از ۸۰ درصدمردم ایران باداشتن زبانهای غیردری زبان
حداقل بخاطر اجرای عدالت اتینیکی و اجرای دموکراسی برای آینده بجای شاهقلی بازی
دراین موردسه روز اختصاص میداد،
ما باید،با آموزش الفبای ابتدایی دموکراسی
میدان راازاین نژادپرستان و هتاکان وباستانگراهای متوهم بگیریم،
چندبار دراینجا نوشته ام ،که در آلمان و ایتالیا و
درتمام دنیا،آنارشیست ها و فاشیست ها تحت
کنترل هستند،
ولی دراینجا این فاشیست ها بنام ایران ازداعش
هم بدتر عمل میکنند،
فقط اسم عوض میکنند،
In reply to بلی شماهم درست میفرمایید by ع.ب.تورک اوغلی
آقای عن اوغلی، پهن خور نفهم…
آقای عن اوغلی، پهن خور نفهم.. اینجا سخن آقای اقبالی چیز دیگری است. گه زیادی چرا میخوری؟ آفتابه مسجد شاه حتما باید خودی نشون بده که همه بدونن کونشونو با چی بشورن. گه تو روحت.
موضوع روز
سالام
امروز روزجهانی زبان مادری است،
متاسفانه ،ایرانگلوبال به
..............گلوبال تبدیل شده است،
ازیک سایت گلوبال توقع بود،
به مسائل روز ،مدرن،مترقی،
حقوق بشری،سعادت انسانی،
مسائل شادی آفرین،مسائل
دوستی،تساهل،تعامل ،منطقی علمی ،عقلانی بپردازد،متاسفانه اینجارا تبدیل به تفکرات نفرت،تفرقه
شاهقلی بازی،باستانگرای،
تفکرات هپروتی،چاله میدانی
ساواکی های حنایکار که امتحان خودراپس داده اند،
تبدیل کرده اند
حلبی ابادها،دروازه غار،شهرنوهای مختلف در تمام شهرهای ایران،جوخه های اعدام زندان اوین، کودتای انگلیسی فراماسونها،
کودتای اردشیر زاهدی،
اعدام دکترفاطمی،تپه های اوین ،بمباران لرستان بتوسط
رضا انگلیسی و تیمساراحمدی،کشتار ۲۵ هزار
آزربایجانی بتوسط محمدرضا آمریکایی، کشتار
عربهای خوزستان، ویرانی های بلوچستان، کشتار تورکمنها و تقسیم سرزمین های تورکمنها بین تیمسارها،
آوردن زابلی ها برای سرکوب تورکمنها،
دادن جزیره بحرین،وو، هزار
جنایت یادشان رفته ،
چرا این سایت به این نام زیبا بدست ابوالفضل محققی، حیدریان افتاده دلیلی نمی بینم،
واقعن جای تعجب است،
که مسائل مترقی و قوانین
گلوبال چرا به این روز گرفت
به میلیونها نوادگان از شماها و ساده لوحی تان تعریف ها خواهیم کرد
جناب کیانی درست میفرمایند، همه برای این که شما نگران دمکراسی بودید و پشت رضاپهلوی را خالی کردید. منهم به نوادگانم از شماها و ساده لوحی تان تعریف ها خواهم کرد.
دموکراسی خواهان پس مانده و مفعول فتنه اسلامی ، دلخوشند که پس از 46 سال برای تکمیل انقلاب ناکام 57 شان ، البته خودشان که نه، ولی دستپروردهایشان ، در رویای آنند که انقلاب ملی برای برچیدن حکومت اسلامی، رهبران خود را که عصاره دستاوردهای چهل و شش سال همان پس مانده های مفعول فتنه اسلامی و در حال رشد آن دوران بوده اند، آماده مبارزه برای برچیدن حکومت اسلامی هستند، پرورش یافته و از متن مبارزات ملت ایران بدور از چشم و خشم خلافت آخوندی بدون توسری ، سر بلند می کنند. تا بتوانند در 46 سال آینده ملت چند ده میلیونی زیر ستم خلافت آخوندی ایران را از دیکتاتوری که در فهم و شعورشان نقش بسته رهایی ببخشند.
بابا دیگه سن و سالی از همه ما گذشته تا به کی میخواهیم با شعار و شعر و شرمساری و در رویای رسیدن به آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی خود را مبارز قلم داد کنیم و چوب لای چرخ کنشگران فعال و ایران دوستان مبارز در میدان بگذاریم؟
ویزا برای نوادگان شما
کشور را میلیونها افغان و عرب اشغال کرده اند. هواداران ولایت فقیه. انها نسل شما را از ایران فراری خواهند داد. به این هشت میلیون امروز میلیونها دیگر اضافه خواهند شد. شما و نسل شما و نسل ما از دنیا خواهیم رفت. نوادگان ما اما به یادشان خواهد ماند که آنها از ایران آمده اند. روزی ویزای ایران را میگیرند.. شاید 50 سال دیگر. وقتی به ایران وارد میشوند ایران امروز نیست. نوادگان پاسداران و آخوندها قدرت را در دست دارند. در ولنگاری و هرزگی دست تایلند را در کشور از پشت بسته اند. نه حجابی و نه اخلاقی. رستوران ها مشرووب فروشی ها درست مثل تایلند. همه برای این که شما نگران دمکراسی بودید و پشت رضاپهلوی را خالی کردید. به نوادگانم از شماها و ساده لوحی تان تعریف ها خواهم کرد.
افزودن دیدگاه جدید