رفتن به محتوای اصلی

باخت رسانه‌ای رژیم و سوگواری نیروهای برانداز

باخت رسانه‌ای رژیم و سوگواری نیروهای برانداز

سوگواری از احتمال حل مشکل؟

 

نیروی براندازی که تمام سرمایه‌اش شرط‌بندی بر روی اجرای زورکی لایحۀ عفاف و حجاب به امید بروز ناآرامی در جامعه و عدم مذاکره با دولت ترامپ با سودای وقوع جنگ باشد، روشن است که از تعلیق لایحه و آغاز مذاکره به قدری از خود ناراحتی و عصبانیت نشان دهد که نیت واقعی خود را از براندازی نیز عیان سازد!

برخی از مدعیان براندازی نشان دادند که قصدشان آزادی و آسایش زنان و یا آشتی کشور با جهان نیست، نیت تصرف قدرت به بهای زجر مردم و نابودی کشور است! وگرنه چطور ممکن است افرادی از تعلیق اجرای لایحۀ حجاب و عفاف و مذاکره با ترامپ تا این اندازه خشمگین و سوگوار باشد؟

باخت رسانه‌ای!

قبل از این بارها نوشته‌ام که جمهوری اسلامی "بازی رسانه‌ای" را به رقبا و دشمنان خود باخته است؛ چون از یک طرف، ده‌ها شبکۀ تصویری داخلی را به انحصار جماعتی در آورده که حرف منطقی و متقاعدکننده‌ای برای افکار عمومی ندارند و به جای جذب مخاطب، آن را فراری می‌دهند و یا به واکنش خصومت‌آمیز می‌اندازد! و از طرف دیگر، شمار بسیاری از اهل رسانه را چنان آزرده و محدود کرده که مجبور به ترک کشور شده‌اند و در دیار غربت اغلب به دلیل فشارهای اقتصادی با شبکه‌هایی به همکاری برخاسته‌اند که هیچ دغدغۀ بی‌طرفی و انصاف در نشر خبر ندارند و گاه تا حد زردترین رسانه‌های عالم تنزل پیدا می‌کنند. روشن است که مخاطبان بیزار از صدا و سیما، جذب این شبکه‌ها می‌شوند و تحت تأثیر آنان قرار می‌گیرند.


این معادله چگونه قابل تغییر است؟


اول، از طریقِ تغییر ساختار صدا و سیما و مدیران آن به گونه‌ای که در خبررسانی و تحلیل به صورت سازمانی آزاد و حرفه‌ای در آید؟ دل بستن به چنین تغییری فعلاً خیال خام به نظر می‌رسد!


دوم، اجازۀ تأسیس یک شبکۀ خصوصی مستقل و حرفه‌ای که این هم فعلاً خیال خام‌تری است.


سوم، سپردن اختیار و مدیریت یک شبکه از شبکه‌های صدا و سیما به قوۀ مجریه که قادر به ایجاد تحول و جذب مخاطب باشد. این هم که به مثابۀ خرما بر نخیل است!


چهارم، اعلام عفو عمومی برای تمامی روزنامه‌نگاران و اهل رسانه و تضمین امنیت و تسهیل رفت و آمد آنان به کشور تا لااقل ضریب خشم آنان از وضعیت کنونی کاهش یابد و به صورتی متوازن‌تر خبرها را پوشش دهند. این هم که فعلاً خارج از تصور است.


پنجم، رفع ممنوعیت روزنامه‌نگاران و صاحب‌نظران داخلی برای مصاحبه با شبکه‌های خارج از کشور به طوری که صداهای منصف و متوازن هم در سطح وسیع‌تری در ایران شنیده شود. این یکی واقعاً کار ساده و پیش‌افتاده‌ای است اما دریغ از همین هم!


بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که خودکرده را تدبیر نیست! خودشان شکست رسانه‌ای را انتخاب کرده‌اند!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید