
فیلمی از گردهمایی واشنگتن دی سی
اسماعیل مرادی:
دعوت به تظاهرات در حمایت از رضا پهلوی در روز ۱۳ آوریل در شهرهایی چون استکهلم و واشنگتن دیسی، در حالی صورت گرفت که دو ماه تبلیغات گسترده و بهرهگیری از همه ظرفیتهای رسانهای صورت گرفته بود. اما میزان مشارکت اندک در این فراخوان، حباب توهم جایگاه اجتماعی را ترکاند. در برابر این وضعیت، سازمان مجاهدین خلق توانست بار دیگر قدرت بسیج خود را با گردهمایی دهها هزار نفری در پاریس و سایر نقاط، به نمایش بگذارد.
فرصتی که به تهدید تبدیل شد
رضا پهلوی میتوانست نقش مهمی در شکلگیری یک جبهه همبسته از نیروهای جمهوریخواه، مشروطهخواه، چپ، اقوام، زنان، کارگران، و روشنفکران ایفا کند. سرمایه نمادین وی، به شرط درک درست از موقعیت خویش و پرهیز از حذف سایر نیروها، میتوانست به سرمایهای برای گذار دموکراتیک تبدیل شود.
اما متأسفانه، مشاورههای نادرست، اعتماد بیش از حد به حلقههای محدود و ناتوانی در پذیرش گفتمان ائتلافی، عملاً ایشان را از یک شخصیت موثر، به چهرهای منزوی و بیاثر در معادلات سیاسی بدل کرده است. جمهوری اسلامی با مهارت، این فرصت را به تهدیدی علیه اتحاد اپوزیسیون تبدیل کرد.
راه نجات: تشکیل شورای رهبری فراگیر
تجربهی چند دههی گذشته نشان داده است که حذف نیروهای سیاسی، حتی در صورت سقوط رژیم، تنها یک مشکل را با مشکل دیگر جایگزین میکند. ساخت آیندهای دموکراتیک، نه از مسیر تکصدایی، بلکه از دل گفتگو، مشارکت و احترام به تنوع سیاسی و اجتماعی ایران میگذرد.
اکنون زمان آن فرارسیده است که نخبگان اپوزیسیون، با عبور از اختلافات دیرینه و شکافهای هویتی، در مسیر تشکیل یک شورای رهبری فراگیر و شفاف گام بردارند. شورایی که نه بر اساس قدرت رسانهای یا سابقه خانوادگی، بلکه بر پایه توان تشکیلاتی، پشتوانه اجتماعی و برنامه مشخص سیاسی شکل گیرد. تنها در این صورت است که میتوان به گذار موفق، صلحآمیز و پایدار به سوی ایرانی دموکراتیک و آزاد امیدوار بود
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
دیدگاهها
ایرج اروجی:
ایرج اروجی:
سلام، من جواب این سئوال را در طرفداران شاهزاده می بینم که اورا یه انحصار خود در آورده و از کیسه او و پادشاهان پهلوی برای امیال و خواسته فردی و یا گروهی خود خرج میکنند.
- عده ای از کیسه او میخواهند به نوعی از نظام حکومتی پادشاهی برسند.
- عده ای با پیشینه مجاهد از کیسه او مجاهدین و مسعود و مریم را آماج حمله خود قرار میدهند.
- عده ای با پیشینه چپی جنگ پنجاه و هفتی و غیر پنجاه و هفتی راه اندخته اند.
- عده ای از کیسه شاهزاده خواستار اقدام نظامی امریکا برای بر انداختن نظام اسلامی در ایران هستند.
- عده ای از کیسه شاهزاده به نفع اسرائیل و آقای نتانیاهو موضع میگیرند.
- عده ای از کیسه شاهزاده برای دولت آینده نقشه می چینند.
- عده ای از کیسه شاهزاده سر هر جنبنده دیگر از گرایش سیاسی دیگر را بر سنگ می کوبند.
- عده ای از کیسه شاهزاده زندانیان و مبارزین را به خودی و غیر خودی تقسیم کرده اند.
- عده ای با پیشینه کاسه لیسی در محضر دیگران ، از کیسه شاهزاده کاسه لیسی از نوع جدیدی را رایج کرده اند.
- عده ای از کیسه شاهزاده ملی گرایی و پرچم شیر و خورشید نشان را به انحصار خود در آورده اند.
- عده ای ………. .
شاهزاده در گفتارهای متعدد میخواهد یک شخصیت صرف ملی برای همه ایرانیان باشد و ایرانیان زمانی در پشتیبانی از او قرار خواهند گرفت که او بتواند خودش را از هوادارانی که از کیسه او و پادشاهان پهلوی خرج مطرح شدن خود می کنند، آزاد بکند !!!
تک تک ایرانیان باید حق خرج کردن از کیسه یک شخصیت ملی را فقط برای اهداف ملی و خیر ایران داشته باشند و نه برای منفعت فردی و گروهی خاص!
پایگاه انتشار دروغپردازی ها و تبلیغات مجاهدین نشوید
آقای توکلی عزیز،
شما دو بار این متن تبلیغی مجاهدین را در بالای صفحه اول خود گذاشته اید. یک بار جداگانه، و یک بار هم اینجا برای پاسخ دادن.
حس می کنم که توانسته اند شما را به موضع تدافعی بکشانند تا در برابر تهاجمات مبتذلی که به شما می شود از خود دفاع کنید و کم کم به خودتان شک کنید و سایت خود را به پایگاه دروغ پراکنی های مجاهدین تبدیل کنید.
آیا از خود نپرسیده اید که چرا این همکار جدید شما مرتبا علیه رضا پهلوی می نویسد و از این طرف و آن طرف مطلب در تبلیغ همکاران صدام و قاتلان و اسیر کنندگان سربازان وظیفه ایرانی که به زور به مرز فرستاده شده بودند می گذارد؟
اگر رضا پهلوی پایگاهش این اندازه ضعیف است این تلاش مداوم همکار جدید شما علیه او برای چیست؟ به آدمی با پایگاه ناچیز و ضعیف این همه پرداختن لازم نیست.
می دانید که چرا دادگاه مربوطه در سوئد پذیرفت که صلاحیت رسیدگی به پرونده را دارد؟ برای آن که علی رغم تمام تلاش های وکیل بسیار زبده مجاهدین، سرانجام قبول نکرد که حملات مجاهدین چیزی جدا از جنگ ارتش صدام بوده است.
این دادگاه قانونا فقط صلاحیت جنایات جنگی و جنگ میان ارتش های دو کشور را دارد.
قدرت بسیج کنسرت گذاران بیشتر از مجاهدین است
اگر قدرت بسیج کردن برای سفر تفریحی ـ سیاسی در خارج از ایران را ملاک قرار دهیم، کنسرت گذاران قطعا موفق تر از مجاهدین هستند با این تفاوت که نه تنها پولی نمی پردازند بلکه پول بلیط هم می گیرند و شرکت کنندگان جدا جدا و به تنهایی و به خرج خود می آیند، و ایرانی هم هستند نه مخلوطی از ایرانی و اوکراینی و پناهندگان خارجی اردوگاه ها که برای تفریح یک هفته ای از همه طرف به اروپا آورده می شوند.
رضا پهلوی فراخوان به آن تظاهرات نداده بود و یکی از هواداران او مقداری تبلیغ (نه آنطور که در نوشته ای که مجاهدین در سایت شما گذاشته اند) روی آن کرده بود.
از تعداد شرکت کنندگان به فراخوان شخصی ایشان اطلاعی ندارم، ولی طبیعی است که بسیاری از دوست داران رضا پهلوی به دلیل تفاوت های سیاسی و دسته بندی های متعدد حاضر نشده باشند که در یک فراخوان شخصی حاضر شوند.
قدرت بسیج مجاهدین را می خواهید بدانید؟ دو سال اول دهه شصت را ببینید که رجوی هزار ها نفر (هزار ها نفر) را به کشتارگاه فرستاد و هیچ کاری هم نتوانست بکند.
کشته شدن موسی خیابانی و بالا ترین افراد غیر فراری مجاهدین فقط در کمتر از هشت ماه اول بود.
تا به کی میخواهیم خودمان را و نا جامعه جهانی و خلافت آخوندی را ف
جناب توکلی
فرمایشات تمام درست و مو لا درزش نمیره، از طرفی هم ضرورت و نیاز تشکیل شورای رهبری ، با توجه به بیماری ذهنی کنشگران سیاسی به نام اپوزیسیون های فردی تا چند نفره حتا لشگر مجاهدین که منتظرند فرمانی از جایی صادر شود تا دست بکار شوند،
با توجه به توصیه ها و شناخت شما از کنشگران راست و چپ، شرق و غرب و شمال و جنوب، صلاح نمیدانید با معرفی و یا تبلیغ، شماری از ایران دوستان که تمایل دارند در شورای رهبری و مدیریتی و پشتیبانی از کنشگران درونمرزی ، برای آشنایی و کسب اعتماد به جامعه ایرانی درون و برونمرز بپردازید تا در مدت معینی از ما، حتا از شما بهتران ، شمار مورد نیاز برای تشکیل شورای مدیریتی و پشتیانی را برگزینند؟ البته با توجه به حساسیت زمانی ، و از دست ندادن زمانی بیشتر از 46 سال و پیش از ویرانی ایران !
با احترام
خيلي ساده هستان سالهاي قبل…
خيلي ساده هست
ان سالهاي قبل قشر خاكستري غرب نشين كه با ايران مراوده داشتند با ان گستردگي تظاهرات داخلي اميد وار به… بودند
اما الان كه ترامپ امده براي معامله و ان قشر عظيم خاكستري غرب نشين نااميد شده اند و ريسك قطع رفت وامد شان به ايران زياد شده مسلما ملاحظات خودشان را دارند
وگرنه در وزن كشي تغيري حاصل نشده
مارگریت:
مارگریت:
من واقعا متوجه نمیشوم چطور گروهی که ثروتهای بادآوردهشان را از پولشویی و قاچاق مواد مخدر تأمین کرده، با اتوبوسهای رایگان، وعده غذا و اسکان و حتی رشوه به روزنامهنگاران و سیاستمداران، هزاران نفر را به خیابانهای واشنگتن و پاریس میآورد و بعد دم از «مردمیبودن» میزند. آنها حتی با دعوت از اتحادیهها و تشکلهای غیرایرانی—مثل صدها اوکراینی که در تظاهرات پاریس شرکت کرده بودند سعی میکنند حجم حمایتهای خود را بزرگنمایی کنند و افکار عمومی را فریب دهند.
در مقابل، ما پادشاهیخواهان با تکیه بر منابع شخصی و حمایت مردمی محدود، صرفاً از انگیزه و باور خالص به ایران آزاد الهام میگیریم. وقتی بسیاری از هموطنانم حتی برای پرداخت ۲–۳۰۰۰ کرونی بلیت هواپیما برای ژنو شکست خوردند، باز هم پای آرمان خود ایستادند؛ آرمانی که نه با پول قابل خرید است و نه با شوی تبلیغاتی قابل جعل.
حملونقل رایگان و دعوت از اتحادیهها و اقشار غیرایرانی در تظاهرات مجاهدین، بیشتر یک شوی تبلیغاتی است تا نمایش واقعی قدرت اجتماعی یا سیاسی. اگر ما هم چنین منابع مالی عظیمی در اختیار داشتیم، نیازی نبود با وعدههای مالی و هماهنگی با احزاب خارجی جمعیت را دستکاری کنیم. اما همین که تعداد ما کم بود، گواه صداقت و اصالت باورمان است؛ باور به استقلال ایران و حق تعیین سرنوشت بدون هیچگونه معامله پشتپرده.
در پایان، حضور اندک ما در واشنگتن نشانه ضعف نیست، بلکه بهترین شاهد بر این است که اصول ما قابل معامله با هیچ رشوه و تبلیغات پرزرقوبرق نیستند. من همواره معتقدم که صدای ریشهدار ما، صدای واقعی آزادی و هویت ملی است، نه فریبی که با پول و قدرت رسانهای ساخته میشود.
جهانگیر علیزاده : کیانوش جان…
جهانگیر علیزاده : کیانوش جان من دارم خفه میشم از حرفات
این قدرت مجاهدین هست که میرن ادم اجاره می کنن با پول نوکری و مزدوری عربستان و اسراییل و …..؟؟!!
یعنی تو چنین کثافت و لجن زاری را تایید می کنی و ناشی از قدرت یک جریان میدونی ؟
جاسوسی کردن و هزار داستان علیه کشور خودت را ؟؟!!
دیگه ادامه حرفات را نمیشه گوش داد
ادم ….
رضا برومند: کیانوش گرامی،در…
رضا برومند: کیانوش گرامی،
در تحلیل شما در مورد عدم استقبال از فراخوان ۱۳ آپریل ،علیرغم برشمردن دلایل متعدد که بیشترین آنها به باور من بیشتر جنبه توجیه داشت تا واقعیت های عینی،چراکه شما به مهمترین دلیل که همانا نقش خود شاهزاده در قهر بچه گانه و غیر
مسئولانه وی از پیمان مهسا بود که
شما سهوا یا عمدا از مطرح کردنش
طفره رفتید که خود این حرکت
سرآغاز پخش فضای نا امیدی و ایجاد تفرقه دربین کل جنبش زن زندگی و آزادی گردید.
شاهزاده اگر به درستی ایفای نقش
کرده بود و برای اجماع اپوزيسيون
تلاش میکرد، امروز نه تنها هواداران سامانه پادشاهی بلکه اکثریت ایرانیان دموکراسیخواه در این تجمعات شرکت می کردند.
به نظر من فراخوان ناموفق ۱۳ آپریل میتواند بهانه مناسبی برای
بررسی تفرقه وحشتناک کنونی باشد و چه کانالی بهتر از ایران گلوبال که میتواند این وظیفه مهم را انجام دهد.
شاد ،تندرست و پیروز باشی.
ارادتمند
رضا برومند
منشور مهسا
جناب آقای توکلی گرامی،
با سپاس از توجه و نقد شما نسبت به مقاله » از فرصتسوزی تا نیاز به بازسازی«، نکتهای که درباره "منشور مهسا" و مشارکت نکردن برخی نیروها مطرح فرمودید، قابل تامل است. اما به باور نگارنده، مسئله اصلی نه عدم تمایل سایر نیروها، بلکه شیوهی شکلگیری و نوع نگاه ارادهگرایانه و فردمحورانهای بود که در طراحی این پروژه حاکم بود.
»ائتلاف» در معنای واقعی کلمه حاصل گفتوگوی واقعی، احترام متقابل و فرآیند مشارکتی میان نیروهای متکثر است، نه دستچینی از چهرههای شناختهشده یا سلبرتیهایی که بیشتر در مناسبات تبلیغاتی یا انتخاباتی مورد استفاده قرار میگیرند. منشور مهسا، هرچند از نظر رسانهای قابل توجه بود، اما فاقد پایگاه اجتماعی واقعی و درکی ساختاری از الزامات یک ائتلاف ملی بود.
برای یک ائتلاف موفق، چند اصل بنیادین ضروری است:
1. فرآیند مشارکتی از پایین به بالا:
نیروهای سیاسی و مدنی، باید در روند تدوین و تصمیمگیری نقش فعال داشته باشند، نه اینکه در برابر یک طرح آماده، صرفاً «دعوت به امضا» شوند.
2. توافق بر سر اصول پایه و منشور مشترک:
اصولی چون دموکراسی، حقوق بشر، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی، برابری قومی و جنسیتی، و پذیرش تنوع دیدگاهها باید مبنای این اتحاد باشد.
3. سازوکار تصمیمگیری شفاف و دموکراتیک:
باید مکانیسم مشخصی برای انتخاب شورای رهبری، تقسیم مسئولیتها، و پاسخگویی وجود داشته باشد، نه تکیه بر اتوریته فردی.
4. احترام به سرمایههای نمادین در چارچوب جمعی:
رضا پهلوی یا هر چهره دیگری، اگر بخواهد نقش مثبت ایفا کند، باید خود را در خدمت فرآیند جمعی و غیرانحصاری تعریف کند، نه به عنوان محور یا صاحباختیار.
5. طراحی ساختار باز و قابل توسعه:
ائتلاف موفق باید امکان جذب نیروهای جدید، گفتوگو با مخالفان و ارتقاء خود از درون را داشته باشد.
در نهایت، مسئله شکست یا موفقیت در منشور مهسا، صرفاً به «عدم همکاری دیگران» تقلیل نمییابد، بلکه به شکل و شیوه طراحی آن پروژه بازمیگردد. راهحل، بازگشت به گفتوگوی گسترده، اعتمادسازی و پرهیز از پروژههای زودبازده است.
با احترام و آرزوی تداوم گفتوگوی سازنده
اسماعیل مرادی
افزودن دیدگاه جدید