حکم اعدام تتلو‌ و توهین به مقدسات اسلام ؛ او به رکوردهای موسیقی جهان دست یافت بود

« تنلو زدایی فرهنگی - اجتماعی »

او ( تتلو ) نماد فرهنگی - اجتماعی ، بخشی از جامعه نابسامان و ناهنجار ما ، و جهان آشفته و گم کرده ره و بیمار و در اختلال ماست.

او بخشی از خود ماست .
پر واضح است که در تبیین ناهنجاریهای اجتماعی - فرهنگی ، نبایدجامعه و نمادهایش را در هر حوزه زیستش ، به صفر و صد وزشت و زیبای مطلق و سیاه و سفید تعریف کرد، که جامعه نماد های فرهنگی والا و با ارزش فراوان دیگری نیز دارد و نه فقط یک مناسبات میرا .

او نماد قشر گسترده فرهنگی - اجتماعی جامعه در احتضار ماست که بدرستی موجب بروز نگرانی های بسیار بزرگی در میان دلسوزان و اندیشمندان صادق کشور شده است .
او خودش قربانی یک مناسبات تراژدیک اجتماعی و فرهنگی شده است و نباید فکر کرد که با حذف و کنار زدن او ، آن مناسبات از بین می‌رود، که آن « مادر مناسبات » ، باز هم زایش فراوان چون تنلو خواهد داشت .

حکومت ها در پیدایش این مناسبات نقش بسیار اساسی دارند و در واقع باید نقطه اصلی این بلای اجتماعی باشند و خودشان اگرذره ای سلامت فرهنگی و …. دارند ، بایدکمر همت برای درمان هم اختلال خود و هم چنین اختلال اجتماعی ببندند .
تنلو زدایی فرهنگی ، پروژه بسیار سخت و دراز مدت می باشد ولی این بیماری قابل درمان است .

تتلو ، تنها قربانی یک اختلال و یک ابتذال فرهنگی و کاملن جاافتاده در میان پوزیسیون و اپوزیسیون کشور است و باید گفت که ما با درد و تاسف ، تتلوهای فراوانی بر بستر یک اختلال و ناهنجاری مزمن و هولناک فرهنگی زایش کرده ایم !
تتلوها را نباید به سخره و استهزا گرفت و تحقیرشان ساخت ، که تحقیر خودمان است و یک خودزنی ملی .
تتلوهای فراوان در کشور و حتی برون مرز ، نتایج چند دهه تحقیر و عقده و شکست ها و بن بست ها و خفقان و فضای بسته داخل کشور هستند و نیاز به یک کالبدشکافی عمیق کارشناسان و روان شناسان و جامعه شناسان حاذق ملی و درمان جمعی دارند ، این بیمار ملی ، نیاز به درمان و تراپی ملی دارد .
آثار تلخ و ضایعات ناشی از محرومیت ها و کمبودها ، فقط همین یک نوع تتلیستی ان نیست و کاش میهن گرفتار فقط یک چنین تراژدی جمعی بود ….
تتلو فرزند ماست
تتلو برادر و رفیق و همسایه ماست
تتلو هموطن ماست
نگاه ما به پدیده تتلو ، نگاه ویرانگر حاکمان ما نباید باشد !
تتلوی متجاوز با تتلوی تجاوز شده ، هر دو یکی هستند ، هر دو ما هستند .
ج-ع - ۱۳۹۹
————————

ج-ع

ادامه کامنت فوق را در ذیل درج می‌کنم. البته این مطلب را در همان زمانی که او می‌خواست در آلمان کنسرتی برگزار کند و هجمه‌ گسترده‌ای علیه او آغاز شد، نوشتم 🔻
🟥 وقتی می‌بینم که فراخوان برای تحت فشار قرار دادن دُوَل دخیل در پرونده اسدالله اسدی جهت افشای اسامی و جزئیات مندرج "دفترچه سبز" وی که توسط پلیس آلمان کشف شده است و انتشار آن، گامی بلند و مؤثر در جهت پالایش صفوف اپوزیسیون و تفکیک سره از ناسره است و می‌تواند نقش مهمی در برچیدنِ بساط باندهایِ مافیایی – تروریستی سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات در همۀ این کشورها داشته باشد، در طی چند ماه فقط می‌تواند 155 امضا را در ذیل خود ثبت کند اما فراخوان برای جلوگیری از کنسرت امیر تتلو که حتی می‌تواند به یک تجمع بزرگ اعتراضی علیه باندهای جهل و جنایت حاکم بر ایران بدل شود و مورد بهره برداری جنبش زن، زندگی، آزادی قرار گیرد، در کوتاهترین زمان، به بالای 15 هزار نفر می‌رسد، " درد در رگان و حسرت در استخوان و چیزی نظیر آتش در جانم می‌پیچید." 😭
✅ می‌دانم که بر خلاف آب شنا کردن، کار راحت و آسانی نیست و حتی می‌تواند عواقب خطرناکی را در پی داشته باشد اما وجدان بیدار حکم می‌کند که شهامت آن را بیابیم و به آن‌چه‌که باور داریم، علناً بیان کنیم و عمل نمائیم. لذا، پیه هر تهمت و افترایی را به تن می‌مالم و برخلاف فضایی که علیه این "کنسرت" به راه افتاده است و هر لحظه بر شتاب آن افزوده می‌شود، حرکت می‌کنم.
✅ باندهای مافیایی- تروریستی سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، از طریق سایبری‌ها و همچنین نفوذی‌های رنگارنگ خود در صفوف اپوزیسیون، سعی دارند که با بهانۀکنسرت امیر تتلو در آلمان، تنش گسترده‌ای ایجاد کنند و تاکنون توانستند حتی افراد صادقی را هم با خود همراه سازند. چون >🔻
1- می‌ترسند که شرکت چند ده هزار نفری در آن کنسرت، به حمایت جنبش زن، زندگی، آزادی و بزرگترین تجمع اعتراضی علیه باندهای جهل و جنایت حاکم بر ایران بدل شود.
2- از این طریق می‌توانند یأس در دل ایرانیان و همچنین دول خارجی ایجاد نمایند.
3- دیگر هنرمندان را از این کار بازدارند و آنان را به سمت نگه داشتن همین نظام و یا بی‌تفاوتی و سکوت، سوق دهند.
4- از سرعت روز افزون ریزش نیروهای سنتّی نظام بکاهند و آن را متوقف سازند.
5- از پیوستن قشر خاکستری به جنبش زن، زندگی، آزادی که می‌رود تا انقلاب نوین مردم ایران را به ثمر و پیروزی برساند، جلوگیری کنند.
و ..............
✅ باید به این نکته توجه داشته باشیم که اکثر افرادی که در کنسرت امیر تتلو شرکت می‌کنند، افراد غیر سیاسی و یا همان قشر خاکستری جامعه هستند که خیلی راحت می‌شود آنان را با جنبش زن، زندگی، آزادی همراه ساخت و از توان‌شان در جهت به ثمر رساندن این جنبش و انقلاب، بهره گرفت. لذا، نباید ابزار دست دشمن شد. باید از این فرصت استفاده کرد و آن کنسرت را به یک تجمع اعتراضی علیه باندهای جهل و جنایت حاکم بر ایران بدل ساخت. باشد که چنین کنیم.
🔰 شاید لازم باشد که در این مورد، فکتی از گذشته‌های دور را خاطر نشان سازم تا موجب تأمل گردد. 🔻
در عصر روز شنبه، 27 نوامبر 1993 ، برای آقای شهرام ناظری، کنسرتی در بزرگترین و همچنین گران‌ترین سالن مرکز شهر روتردام تدارک دیدند. "فدراسیون سراسری شوراهای پناهندگان و مهاجرین ایرانی " که یک تشکّل وابسته به حزب کمونیست کارگری است و در آن زمان بزرگترین تشکل ایرانیان در خارج کشور محسوب می‌شد و می‌توانست تظاهرات دو - سه هزار نفری در این کشور کوچک که آن زمان‌ها تعداد ایرانیان این کشور شاید به اندازۀ یک ششم الان بود، برگزار کند، اطلاعیه‌ای علیه این کنسرت و برگزار کنندگان آن داد و برای جلوگیری آن فعالیت گسترده‌ای داشت. من علاوه بر صحبت با مسئول این فدراسیون که در آن زمان آقای "محمود بیان" بود، نامه‌ای هم به آقای فرهاد بشارت و اندکی بعد به آقای منصور حکمت نوشتم و در آن متذکر شدم که به جای جلوگیری از این کنسرت، می‌توانیم از آن در جهت منافع جنبش و انقلاب بهره گیریم.
برای این‌که عامل برگزار کنندگان این کنسرت نشوم، چهار بلیط، یکی برای خودم و سه تا برای سه تن از دوستانم تهیه کردم و وارد عمل شدم. قبل از شروع کنسرت، خودم را به آقای شهرام ناظری و همراهانش رساندم و طی صحبتی که با هم داشتیم، از ایشان خواستم که برای جلوگیری از تنش و همچنین ادامۀ این روند، شما قبل از شروع برنامه، علیه نظام هنر ستیزی که در ایران حاکم است، موضع قاطع بگیرید تا دیگر هنرمندان کشورمان هم از از این موضع شما درس لازمه را بگیرند و به آن‌چه از شما آموختند، عمل کنند. ایشان از پیشنهادم استقبال کردند و حتی با فروتنی، از من تشکر هم نمودند. ایشان قبل از شروع برنامۀ آواز، صحبت‌های خوبی داشتند و به نکات مهمی هم اشاره کردند. صحبت‌های ایشان مورد تشویق همۀ حاضرین در کنسرت قرار گرفت و این همانی بود که ما در پی آن بودیم. یک سال و اندی بعد از آن، اسناد و مدارک زیادی از شبکۀ جاسوسی برادران جعفری کشف و ضبط شد و این مدارک نشان می‌داد که وزارت اطلاعات به رئیس این شبکه فرمان داده بود که "ماهرانه" و بدون علنی ساختن موضعِ صریحِ خود، موجب تنش در بین طرفین گردد و حتی مخالفین و موافقین آن را به سمت درگیری فیزیکی سوق دهد.
🟥 آری، سه دهه از آن شب بسیار سرد و تاریک گذشت اما حکایت همچنان باقی است.