از شازده اسدالله میرزا پرسیدم اسدالله:ارتجاع یعنی چه و مرتجع یعنی کی؟ شازده دستی به محاسنش کشید و گفت ارتجاع یعنی بازگشت به عقب... دایی جان : وسط حرفش پریدم گفتم عقب؟ شازده گفت بله..دایی جان ادامه دادم بازگشت به عقب یعنی چه؟ ..شازده گفت یعنی در دوران قاجار دوچرخه سواری برای زنان آزاد نبود ولی در دوران پهلوی دوم آزاد شد و بعد که ارتجاع سرخ و سیاه همدست شدند و ایران را ویران کردنند باز دوچرخه سواری زنان ممنوع شد این یعنی انقلاب اسلامی سال پنجاه هفت یک عمل ارتجاجی بود دایی جان: پرسیدم مرتجع به کسی میگوید؟ شازده: به هر کسی که به هر دلیلی از این انقلاب ننگین حمایت میکنه...مش قاسم ای ولا
سالام
میشه پرسید، به چه دلیل
درمورد پیروزی تیراختور
چیزی ننوشته و اصلا
ازاین موضوع چیزی نمی نویسید؟
میشه دلیلش رابگویید؟
کین،نژادپرستی،دشمنی؟
تمام آزربايجان و دیگرمناطق
تورک نشین جشن است،
شماها واقعن خوابید؟
یا عقده های غیر ترمیم باعث کین است؟
ازآقای توکلی توقعی نیست،
از اژدربهنام،محققی،حیدریان،
جداری،وو،،،توقع است،
دراین باره جیزی بنویسند
این همه
پاسخ به هالو و برنامه نحسش؛ تناقض در استراتژی پادشاهی خواهان؛ علیه فضای دو قطبی
حزب اللهی میخواهد یک ولی داشته باشد مادام العمر تا در زیر سایه ی او کشور را بچاپد.
سلطنت طلب یا پادشاهی خواه یا هر اسم دیگری که اختراع کنند هم یک نفر میخواهند آن بالا و دور از دسترس بنشیند و دست زیردستان خود را برای چاپیدن کشور باز گذارد. یعنی هدف هردو یکی است. مثل این میماند که چند دزد به جائی دستبرد میزنند و میبینند یک گروه دیگر هم قبلا برای دزدی آنجا هستند. حالا لباسشان با هم فرق دارد همین.
سلطنت طلبها 50 سال چاپیدند (البته متمدنانه) بعد تحویل اسلامیست ها دادند. حالا میگن دوباره نوبت ما است و همانطور که ما بدون سروصدا تحویل شما دادیم شماهم لوطی گری کنید و فرمان را بدهید دست ما بروید با پولهای دزدی خود حال کنید.
هردو گروه عاشق این ملت هستند. چون راحت و مثل خمیر نرم میشوند.
چه کشور دیگری میشناسید که جون بده برای چاپیدن؟
غربی ها هم کیف میکنند. چون بدون اینکه اثرانگشتی در این چاپیدن داشته باشند ولی در نهایت پولها میرود در بانکهای غربی ها. بهمین سادگی. عاشق این ملت هستم. نرم چون خمیر مجسمه سازی.
دیدگاه هالو در مورد آقای توکلی بکلی مردود و از سر غرض ورزی است و حس میهن دوستی از آن گرفته نمیشود. یک اهل سیاست خیرخواه در انتقاداتش باید ببیند آن انتقاد تا چه حد به سرنگونی رژیم اسلامی کمک می کند. ایرادات هالو تابحال هیچ کمکی به سرنگونی رژیم نکرده و بیشتر بنظر میرسد ماموریت سرنگون کردن رضاپهلوی را دارد.
راستش بخشی از حرفهای هالو منطقی بود. آنجا که گفت عدم استقبال مردم از فراخوان به دلیل جلو افتادن آدم های افراطی بود. مردم به شاهزاده علاقه دارند اما به این ها علاقه ندارند و اینها را آدم حساب نمی کنند. به نفع شاهزاده است که از این گونه افراد برای سازماندهی هوادرانش استفاده نکند. برای امتحان پیشنهاد می کنم دوستان جمهوریخواه هوادار شاهزاده یک فراخوان بدهند و در آن از گروههای افراطی نام ببرند و از آنها بخواهند که از شرکت در این تظاهرات خود داری کنند. آنوقت مشخص میشود که مشکل کجاست. در اینجا حتا جمهوریخواهانی که هوادار شاهزاده نیستند اما مشکلی هم با او ندارند شرکت کنند تنها به این دلیل که نشان بدهند که آنها نیز از سلطنت طلبان افراطی بیزاند و آنها را بخشی از مشکل میدانند و نه راه حل. استفاده از صفت پادشاهی خواه در مورد آنها اشتباه است. آنها سلطنت طلب یا مونارکیست هستند. تفاوت دارند با مشروطه خواهان که کانستیتیوشنالیست هستند.
هالو هم مانند بسیاری دیگر آرزو داشت مشاور شاهزاده بشود. شاید اگر ده سالی زودتر از ایران خارج شده بود این امکان برایش فراهم میشد. اگر کسی مثل فخرآور بتواند آنقدر به شاهزاده نزدیک شود دیگر هالو جای خود دارد که میتوانست نزدیک شود. مشکل هالو این بود که شاهزاده به اندازه کافی از این قبیل مشاوران ضربه دیده بود که تجربه به او میگفت که استقبالی از هرکس که از راه میرسد نکند. و همین بسیاری را می سوزاند. شاهزاده ناچار است یک معیارهایی را رعایت کند که همه نحله ها را نمیتواند راضی کند. و چون ایرانی جماعت خوی سلطه طلبانه دارد و خود را عقل کل می پندارد تعجب میکند از این که چرا «ناصرالدین شاه» این «میرزاتقی خان» ها را به خدمت نمیگیرد و یا اگر میگیرد بخاطر زیاده روی هایشان آنها را پس میزند. میرزاتقی خان بسیار بی سیاست بود و نتوانست شاه را برای خودش نگه دارد. شاهی که خواهرش را به او داده بود. مشکل قبل از آن که شاهزاده باشد.. زیاده خواهی های ایرانیان اهل سیاست است. به چیزی بجز همه یا هیچ چیز راضی نمیشوند.
شرکت ایرانیان در برلین بخاطر عرق ملی بوده اما حامد اسماعیون در توام بود فکر کرد واتسلاف هاول هست و رهبری جنبش اعتراضی را بدست گرفته. یکی از بدبختی ها متوهم بودند این افراد است هالو هم یکی
اکبر گنجی بازنشستگی اعلام کرد چون دیده حنایش رنگی ندارد ،دیگر این شارلاتان های چون هالو میداندار شدند که وظایف اکبر پونز را پیش ببرند . سلطنت طلبان غوغاگر هم باندازه کافی بهانه می دهند .
دیدگاهها
کار کار انگلیساست
از شازده اسدالله میرزا پرسیدم اسدالله:ارتجاع یعنی چه و مرتجع یعنی کی؟ شازده دستی به محاسنش کشید و گفت ارتجاع یعنی بازگشت به عقب... دایی جان : وسط حرفش پریدم گفتم عقب؟ شازده گفت بله..دایی جان ادامه دادم بازگشت به عقب یعنی چه؟ ..شازده گفت یعنی در دوران قاجار دوچرخه سواری برای زنان آزاد نبود ولی در دوران پهلوی دوم آزاد شد و بعد که ارتجاع سرخ و سیاه همدست شدند و ایران را ویران کردنند باز دوچرخه سواری زنان ممنوع شد این یعنی انقلاب اسلامی سال پنجاه هفت یک عمل ارتجاجی بود دایی جان: پرسیدم مرتجع به کسی میگوید؟ شازده: به هر کسی که به هر دلیلی از این انقلاب ننگین حمایت میکنه...مش قاسم ای ولا
به چه دلیل در مورد پیروزی تراختور متنی نگذاشته اید؟
سالام
میشه پرسید، به چه دلیل
درمورد پیروزی تیراختور
چیزی ننوشته و اصلا
ازاین موضوع چیزی نمی نویسید؟
میشه دلیلش رابگویید؟
کین،نژادپرستی،دشمنی؟
تمام آزربايجان و دیگرمناطق
تورک نشین جشن است،
شماها واقعن خوابید؟
یا عقده های غیر ترمیم باعث کین است؟
ازآقای توکلی توقعی نیست،
از اژدربهنام،محققی،حیدریان،
جداری،وو،،،توقع است،
دراین باره جیزی بنویسند
این همه
از دیدگاه من سلطنت طلب و اسلام طلب هردو دو روی یک سکه هستند .
حزب اللهی میخواهد یک ولی داشته باشد مادام العمر تا در زیر سایه ی او کشور را بچاپد.
سلطنت طلب یا پادشاهی خواه یا هر اسم دیگری که اختراع کنند هم یک نفر میخواهند آن بالا و دور از دسترس بنشیند و دست زیردستان خود را برای چاپیدن کشور باز گذارد. یعنی هدف هردو یکی است. مثل این میماند که چند دزد به جائی دستبرد میزنند و میبینند یک گروه دیگر هم قبلا برای دزدی آنجا هستند. حالا لباسشان با هم فرق دارد همین.
سلطنت طلبها 50 سال چاپیدند (البته متمدنانه) بعد تحویل اسلامیست ها دادند. حالا میگن دوباره نوبت ما است و همانطور که ما بدون سروصدا تحویل شما دادیم شماهم لوطی گری کنید و فرمان را بدهید دست ما بروید با پولهای دزدی خود حال کنید.
هردو گروه عاشق این ملت هستند. چون راحت و مثل خمیر نرم میشوند.
چه کشور دیگری میشناسید که جون بده برای چاپیدن؟
غربی ها هم کیف میکنند. چون بدون اینکه اثرانگشتی در این چاپیدن داشته باشند ولی در نهایت پولها میرود در بانکهای غربی ها. بهمین سادگی. عاشق این ملت هستم. نرم چون خمیر مجسمه سازی.
دیدگاه هالو در مورد آقای…
دیدگاه هالو در مورد آقای توکلی بکلی مردود و از سر غرض ورزی است و حس میهن دوستی از آن گرفته نمیشود. یک اهل سیاست خیرخواه در انتقاداتش باید ببیند آن انتقاد تا چه حد به سرنگونی رژیم اسلامی کمک می کند. ایرادات هالو تابحال هیچ کمکی به سرنگونی رژیم نکرده و بیشتر بنظر میرسد ماموریت سرنگون کردن رضاپهلوی را دارد.
راستش بخشی از حرفهای هالو…
راستش بخشی از حرفهای هالو منطقی بود. آنجا که گفت عدم استقبال مردم از فراخوان به دلیل جلو افتادن آدم های افراطی بود. مردم به شاهزاده علاقه دارند اما به این ها علاقه ندارند و اینها را آدم حساب نمی کنند. به نفع شاهزاده است که از این گونه افراد برای سازماندهی هوادرانش استفاده نکند. برای امتحان پیشنهاد می کنم دوستان جمهوریخواه هوادار شاهزاده یک فراخوان بدهند و در آن از گروههای افراطی نام ببرند و از آنها بخواهند که از شرکت در این تظاهرات خود داری کنند. آنوقت مشخص میشود که مشکل کجاست. در اینجا حتا جمهوریخواهانی که هوادار شاهزاده نیستند اما مشکلی هم با او ندارند شرکت کنند تنها به این دلیل که نشان بدهند که آنها نیز از سلطنت طلبان افراطی بیزاند و آنها را بخشی از مشکل میدانند و نه راه حل. استفاده از صفت پادشاهی خواه در مورد آنها اشتباه است. آنها سلطنت طلب یا مونارکیست هستند. تفاوت دارند با مشروطه خواهان که کانستیتیوشنالیست هستند.
هالو هم مانند بسیاری دیگر…
هالو هم مانند بسیاری دیگر آرزو داشت مشاور شاهزاده بشود. شاید اگر ده سالی زودتر از ایران خارج شده بود این امکان برایش فراهم میشد. اگر کسی مثل فخرآور بتواند آنقدر به شاهزاده نزدیک شود دیگر هالو جای خود دارد که میتوانست نزدیک شود. مشکل هالو این بود که شاهزاده به اندازه کافی از این قبیل مشاوران ضربه دیده بود که تجربه به او میگفت که استقبالی از هرکس که از راه میرسد نکند. و همین بسیاری را می سوزاند. شاهزاده ناچار است یک معیارهایی را رعایت کند که همه نحله ها را نمیتواند راضی کند. و چون ایرانی جماعت خوی سلطه طلبانه دارد و خود را عقل کل می پندارد تعجب میکند از این که چرا «ناصرالدین شاه» این «میرزاتقی خان» ها را به خدمت نمیگیرد و یا اگر میگیرد بخاطر زیاده روی هایشان آنها را پس میزند. میرزاتقی خان بسیار بی سیاست بود و نتوانست شاه را برای خودش نگه دارد. شاهی که خواهرش را به او داده بود. مشکل قبل از آن که شاهزاده باشد.. زیاده خواهی های ایرانیان اهل سیاست است. به چیزی بجز همه یا هیچ چیز راضی نمیشوند.
شرکت ایرانیان در برلین بخاطر…
شرکت ایرانیان در برلین بخاطر عرق ملی بوده اما حامد اسماعیون در توام بود فکر کرد واتسلاف هاول هست و رهبری جنبش اعتراضی را بدست گرفته. یکی از بدبختی ها متوهم بودند این افراد است هالو هم یکی
اکبر گنجی بازنشستگی اعلام…
اکبر گنجی بازنشستگی اعلام کرد چون دیده حنایش رنگی ندارد ،دیگر این شارلاتان های چون هالو میداندار شدند که وظایف اکبر پونز را پیش ببرند . سلطنت طلبان غوغاگر هم باندازه کافی بهانه می دهند .
افزودن دیدگاه جدید