آقا! گردن بگیر!

حدود ۴۰ سال است که سر گاو حکومت اسلامی در کوزه غنی سازی گیر کرده است . در تمام این چهار دهه ، گاو کوزه به سر، خودش را به در و دیوار کوبیده و خرابی به بار آورده است. می گویند که حجم خرابی ها تا اینجا سر به دو هزار میلیارد دلار زده است. گاو اما، به تدریج خسته و فرسوده شده است. هر لگدی که در غیاب چشم بینا، به جایی پرتاب کرده و هر شاخی که خواسته به جایی حواله کند،  جز درد و رنج برای ایران و زخمی بر زخم های تنش،  حاصلی در بر نداشت. حالا گاو پیر، نالان و فرسوده گاه خرناسه ای هم سر می دهد و راه نجاتی میجوید تا شاید کسی، کاوه ای، اسکندری پیدا شود. هم دمش را از لای تله و هم سرش را از کوزه برهاند. 
گاو سرگشته، با زبان بی زبانی می خواهد به کابوی شلاق بدست حالی کند که اصلا از کره گی دم نداشته ، در کوزه دنبال بمب نبوده، با غنی سازی می خواسته مریضان مستضعف را درمان کند و برای کشاورزان کوخ نشین گندم بکارد، اما صدایش در کوزه می پیچد، محو می شود و به جایی نمی رسد 
واقعیت اما، این است که غنی سازی بدون دندان نظامی چیزی در حد آن صدای مشکوک در مجلس دایی جان مرحوم است و اصلا لازم نیست که بخاطر آن، آبروی اهالی غیاث آباد به خطر انداخته شود! فقط یکی باید گردن بگیرد و چه کسی بهتر از ریئس جمهور محترم که هم گردن مرغوبی دارد و هم بار ها گفته که گردنش را گرو می گذارد! این کار برای او می تواند از اعتراف فرزند گناهکار در نزد کشیش، ساده تر و کم خطرتر باشد. او اگر گردن بگیرد، هم سر مقام معظم را از کوزه در میآورد، هم ایران را از شاخ و جفتک گاو  و شلاق کابوی دیوانه در امان میدارد و هم خود به مقامی بالاتر از ستار خان می رسد. به هیچ قانون، قرار، فرمان، طرح و لایحه ای هم نیاز نیست. فقط کافی است که دم علی شمخانی ، پدر خوانده مافیای نفت را بگیرد، او را از روی پرونده اتمی بلند کند و پرونده را طبق قانون و عرف به سازمان انرژی اتمی و وزارت نیرو تحویل بدهد. 
یک سازمان و وزارت خانه سیویل، بدور از سردار و سر عمامه دار ، می تواند درهای نطنز، فردو ، کوفت و زهرمار را به روی آژانس باز کند. گوزه را بشکند . گاو را با «غنی سازی صلح آمیز»  محبوبش «آبرومندانه!!» رها کند و ملت را هم خلاص! 
کاش اندکی از جربزه همشهری محصورش را داشت و به خاطر آبروی اهالی غیاث آباد، خطای رهبر معظم را گردن می گرفت!
احمد پورمندی