
مایکل گودوین
بالاخره لحظهای که بسیاری انتظارش را داشتند، فرا رسید و دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، اعلام کرد که شبهنظامیان حوثی یمن پرچم سفید را بالا بردهاند.
با تسلیم شدن آنها، ایالات متحده هم موافقت کرد بمباران ویرانگر مواضع این شبهنظامیان تحت حمایت جمهوری اسلامی را متوقف کند. ترامپ روز سهشنبه به خبرنگاران گفت: «آنها نمیخواهند بجنگند و تسلیم شدهاند. ما بمباران را متوقف خواهیم کرد.»
رئیسجمهوری آمریکا تاکید کرد که یک تعهد غیررسمی هم وجود دارد مبنی بر اینکه حوثیها کشتیهای آمریکایی را در دریای سرخ هدف قرار ندهند. او افزود: «ما حرفشان را باور خواهیم کرد.»
این گفتههای رئیسجمهوری آمریکا بیش از هر چیز، بیانگر این است که او چگونه از طریق اعمال قدرت، قصد و توانایی این را دارد که صلح بیافریند. در عین حال، در بطن این گفتهها پیامی هم خطاب به جمهوری اسلامی شنیده میشود مبنی بر اینکه «ما جدی هستیم و نفر بعدی شما هستید؛ مگر اینکه برنامه هستهای را کنار بگذارید».
اینکه آتشبس با حوثیها درست قبل از سفر ترامپ در هفته آینده به عربستان سعودی اتفاق میافتد، اعتبار رهبری او را در بین متحدان بالا میبرد و نشان میدهد که آمریکا بار دیگر، حتی در خاورمیانه، هم نقش قدرتمندی دارد و میتواند آنجا را نیز به آرامش برساند.
حوثیها که تهران آنها را تامین مالی و هدایت میکنند، پس از روی کار آمدن ترامپ، خسارات سنگینی متحمل شدهاند و اسرائیل و ایالات متحده بسیاری از مواضع آنها را نابود کردهاند. این حملات در روزهای گذشته پس از پرتاب موشک شبهنظامیان یمنی به سوی فرودگاه اصلی اسرائیل، شدت بیشتری هم گرفت.
حملات آمریکا به حوثیها بیش از شش هفته است که ادامه دارد و سیستمهای تسلیحاتی و انبار ذخایر نظامی آنها را هدف قرار داده است.
اگرچه جو بایدن، رئیسجمهوری سابق آمریکا، گهگاه پس از شلیک به کشتیهای آمریکایی، بهعنوان هشدار مواضع این گروه را بمباران میکرد، حملات تحت نظر ترامپ که از اواسط ماه مارس آغاز شدند، بسیار سنگینتر و تقریبا روزانه بودهاند. این ضربات بیوقفه نشان داد که رئیسجمهوری جدید آمریکا بازی تلافیجویانه و بدون خاصیت بایدن را ادامه نمیدهد و بمباران حوثیها تا زمانی که حملاتشان را متوقف کنند، ادامه خواهد داشت.
نکته قابلتامل این است که تمام مشکلات خاورمیانه از جمهوری اسلامی ایران شروع میشود؛ کشوری که اکنون با کاهش توان سومین نیروی نیابتیاش، پس از حماس و حزبالله، بیشازپیش تضعیف شده است.
اسرائیل حزبالله را در لبنان فلج کرد و قدرت حماس در غزه را تقریبا از بین برد. در این میان، رژیم بشار اسد در سوریه هم سقوط کرد و جمهوری اسلامی از یک پایگاه نظامی در کنار اسرائیل محروم شد. کنار هم گذاشتن این شرایط این تصویر کلی را ارائه میدهد که جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار گرفته است؛ بهویژه آنکه باید در نظر داشته باشیم اسرائیل سال گذشته سیستم دفاع هوایی ایران را منهدم کرد. آنچه جمهوری اسلامی را به هدفی سهلالوصولتر برای ایالات متحده یا اسرائیلــ یا هر دو در یک حمله مشترکــ تبدیل کرده است.
در واقع، به گفته برخی کارشناسان، حملات اسرائیل به یمن و تسلیم حوثیها نشانه این است که ترامپ به تسلیم شدن جمهوری اسلامی ایران در برابر آمریکا نزدیکتر میشود. او بارها این پیام را صادر کرده که ایالات متحده مانع حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران نخواهد شد، بنابراین بهتر است آنها نیز با ترامپ معامله کنند.
مطمئنا تصادفی نیست که تقریبا همزمان با شروع بمباران حوثیها از سوی ایالات متحده در ماه مارس، ترامپ به علی خامنهای نامه نوشت و از او دعوت کرد برای از بین بردن برنامه خطرناک هستهای ایران، مذاکره کنند.
رهبر جمهوری اسلامی ابتدا پیشنهاد ترامپ را رد کرد، اما پس از هشدار نزدیکانش مبنی بر اینکه رد مذاکرات تقریبا مطمئنا به بمباران سایتهای هستهای منجر میشود و میتواند باعث فروپاشی رژیم نامحبوب حاکم بر ایران شود، بهسرعت با آن موافقت کرد.
مرور این اتفاق نیز نشان میدهد که ترامپ آمده است از طریق اعمال قدرت صلح بر پا کند و میداند اعمال قدرت، فرصتهایی را ایجاد میکند که در غیر این صورت، وجود نداشتند.
دونالد ترامپ پس از عربستان سعودی، قرار است به قطر و امارات متحده عربی هم سفر کند. سفرهایی که این امیدواری را ایجاد میکنند که آنچه رئیسجمهوری آمریکا برای حل مشکل هستهای ایران به دنبال آن است، محقق شود.
فارغ از نتیجه این سفرها، نمیتوان انکار کرد که در شرایط فعلی، آمریکا بهوضوح در مسیر هدایت خواستههایش به سوی آنچه در نظر دارد، قرار گرفته، در حالی که ایران بیش از هر زمان دیگری آسیبپذیر شده است.
برگرفته از نیویورک پست
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید