رفتن به محتوای اصلی

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!
گل فداييان خلق ايران (اكثريت)

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

هشتاد سال از پیروزی شکوهمند ارتش سرخ و متحدانش در نبرد سرنوشت‌ساز علیه آلمان هیتلری گذشت. مردم اتحاد شوروی، به بهای جان باختن بیست‌وهفت میلیون شهروند این کشور، سهمی بی‌بدیل در نجات بشریت از چنگال نازیسم داشتند. در کنار ارتش سرخ، میلیون‌ها تن در ده‌ها کشور علیه نازیسم، فاشیسم و میلیتاریسم برخاستند و جان خود را برای آزادی بشریت فدا کردند. خلق چین نیز با ایستادگی در برابر تهاجم امپراتوری ژاپن، یکی از بیشترین قربانیان جنگ جهانی دوم را متحمل شد. در صف مقدم این مبارزات، کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها حضوری فعال و تعیین‌کننده داشتند. سهم جنبش کارگری و کمونیستی در شکست فاشیسم، آن‌چنان عظیم و سرنوشت‌ساز بود که یاد و نام قهرمانان آن، تا ابد بر تارک تاریخ بشر خواهد درخشید.

امروز، هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

دولت‌های امپریالیستی غربی که خود در قدرت گیری فاشیسم قرن بیستم نقشی غیرقابل انکار داشتند، امروز مدال پیروزی بر نازیسم را به سینه خود می زنند. حال آن‌که تنها در ماه‌های پایانی عمر رژیم نازی و پس از شکست سنگین آلمان در استالینگراد، آلمان هیتلری زیر ضربات سهمگین ارتش سرخ تقریبا به زانو در آمده بود،. نیروهای خود را در شمال فرانسه پیاده کردند، نه برای شکست نهایی نازیسم، بلکه برای مهار پیشروی ارتش سرخ. امپریالیسم آمریکا و انگلیس، بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم، بازماندگان نازیسم را در جنگ سرد علیه اتحاد شوروی به کار گرفتند. آمریکا و انگلیس در جنگ سرد همه جا جنبش‌های مردمی را سرکوب کردند. در ایران و بسیاری دیگر از کشورها کودتا به‌راه انداختند، آمریکا در بمباران اتمی ژاپن و در جنگ کره و ویتنام میلیون‌ها نفر را قربانی کرد تا سیطرۀ خود بر نیمی از کرۀ زمین را حفظ کند.

ظهور فاشیسم در هشت دهۀ پیش، حادثه‌ای تصادفی نبود. در دل بحرانی عمیق که سال‌ها سرمایه‌داری جهانی را فلج کرده بود، قدرت‌های حاکم برای گریز از مسئولیت، بر طبل برتری نژادی کوبیدند و دیگر نژاد‌ها و مذاهب را تا مرز انسان‌زدایی فروکاستند. ترویج افراط‌گرایی علیه کشورهای نوپای سوسیالیستی و هراس از گسترش عدالت اجتماعی و برابری انسان‌ها، زمینه‌ساز ظهور نازیسم در آلمان و فاشیسم در ایتالیا شد؛ جریاناتی که بشریت را به سوی جنگی شش ساله و کشتار میلیون‌ها نفر سوق دادند.

اکنون، هشتاد سال پس از پیروزی بر نازیسم، نظام سرمایه‌داری که با بحران‌های جدی روبه‌رو شده است و نئولیبرالیسم قدرت گرفته بر بستر این بحران‌ها، حمله به دست‌آوردهای دهه‌ها مبارزۀ طبقۀ کارگر را شدت بخشیده‌اند.

در حالی که بسیاری کشورها درگیر بحران‌های عمیق اقتصادی‌اند.، عاملان این ‌بحران‌ها بار دیگر پاسخ‌هاییی مشابه هشتاد سال پیش ارائه می‌دهند. آن‌ها با معرفی «دیگران» با نژاد، مذهب یا تبار مهاجرتی، به‌عنوان مقصر، از ریشه‌های واقعی بحران‌ طفره می‌روند. در حالی که علت اصلی موج‌های مهاجرت، جنگ‌ها و بی‌ثباتی‌هایی است که خود برای حفظ سلطۀ نظامی، اقتصادی و سیاسی‌شان در آن‌سوی دنیا به راه انداخته‌اند. در چنین شرایطی، کشورهای سرمایه‌داری بار دیگر به خاستگاه فاشیسم بدل شده‌اند. در ده‌ها کشور، از جمله ثروتمندترین‌ها، راست افراطی به قدرت رسیده و اکثریت مردم جهان را هدف سیاست‌های ضددموکراتیک و سرکوبگرانه قرار داده است.

با حمایت دولت‌های امپریالیستی، کشتار مردم در فلسطین و یمن و بسیاری دیگر از مناطق جهان ادامه دارد. آتش. جنگ‌هایی که برای تثبیت منافع نظامی، سیاسی و اقتصادی قدرت‌های بزرگ شعله‌ور شده‌اند، اکنون به شرق اروپا نیز کشیده شده است. آن‌چه از مفاهیمی چون «حقوق بشر»، نهادهای بین‌المللی و پیمان‌های پس از جنگ جهانی دوم باقی مانده، چیزی جز کاریکاتوری بی‌جان نیست. در جهانی که قدرت و سودجویی بر همه‌چیز مقدم است، واژه‌هایی مانند حق زندگی، برابری، عدالت و آزادی تنها هنگامی معتبرند که با منافع صاحبان قدرت هم‌سو باشند.

هشتاد سال پیش، نازی‌ها با نفی هویت انسانی یهودیان، دگراندیشان و افراد کم‌توان جسمی و ذهنی، فجایعی چون هولوکاست و اردوگاه‌های مرگ را رقم زدند. هنوز شمار اندکی از بازماندگان آن جنایات زنده‌اند و از تبدیل انسان به شماره‌هایی بی‌چهره در اردوگاه‌های کار اجباری گواهی می‌دهند. امروز نیز وزیر دفاع اسرائیل، مردم غزه را «حیوانات انسانی» می‌نامد و آشکارا از قطع آب، غذا و سوخت بر آنان سخن می‌گوید. او این نام‌گذاری را مبنای سیاست دولت متبوعش در رویارویی با مردم غزه می‌نامد؛ سیاستی که با حمایت آشکار قدرت‌های بزرگ سرمایه‌داری اجرا می‌شود. منطق انسان‌زدایی که جوهرۀ فاشیسم قرن بیستم بود، امروز نیز با همان قساوت، در قالب سیاست‌های به‌روز شده علیه مردم غزه اجرا می‌شود.

ما با گرامی‌داشت یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه نازیسم، بر این حقیقت پای می‌فشاریم که تنها با نابودی نظام سرمایه‌داری و برپایی جهانی عاری از بهره‌کشی، ستم و جنگ، می‌توان صلح، آزادی و عدالت را برای بشریت تضمین کرد.

 

جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۹ماه مه ۲۰۲۵میلادی)

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

 



 

 

 

برگرفته از نشریه کار:  http://kar-online.com?p=100479 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

حمید احمدزاده
برگرفته از:
نشریه کار http://kar-online.com/?p=100479

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید