
هر کسی که اندکی وجدان در سینه دارد، وقتی به تصاویر هولناکی که هر روز از غزه میرسد نگاه میکند، تنها یک سؤال در دلش تکرار میشود: آیا میتوانم در برابر این همه درد و ویرانی سکوت کنم؟ آیا برای اینکه مبادا متهم شوم، باید چشم بر آنچه در برابرمان میگذرد ببندم؟ آیا نباید بگویم که در این جنگ، چیزی عمیقاً اشتباه است؟
و با این حال، هنوز هستند کسانی که با نخستین کلمهی انتقاد، انگشت اتهام به سویت میگیرند: "مراقب باش، این یهودیستیزی پنهان است!";
اما نه، نیست. نمیتواند باشد. چرا که انتقاد از بنیامین نتانیاهو، بهمعنای دشمنی با اسرائیل نیست. بلکه تلاشی است برای نجات آن از دست خودکامگانی که به نام امنیت، بذر نفرت میپراکنند.
من، از نخستین کسانی بودم که در روز هشتم اکتبر ۲۰۲۳، صدای اعتراضم را بلند کردم، با مقالهای تحت عنوان "یازده سپتامبر خاورمیانه"https://kayhan.london/?p=332498 که در آن، با قاطعترین لحن، حملات تروریستی و وحشیانهی حماس را محکوم کردم.
در سالهای گذشته، بارها در مقالاتم از اسرائیل، بهعنوان تنها دموکراسی واقعی در منطقهای گرفتار استبداد و بنیادگرایی، دفاع کردهام. من، بیتردید، خود را مدافع اسرائیل، حامی دموکراسی و مدافع حق مسلم آن کشور برای زیستن در امنیت و صلح میدانم.
اما امروز، دیگر صرف محکومکردن حماس کافی نیست.
۷ اکتبر یک کابوس بود, اما پایان کابوس نبود:
در آن روز، حماس جنایتی خونین را رقم زد. با خشونتی بیمرز، غیرنظامیان را کشت، کودکان، زنان و سالمندان را ربود. تصاویر جشنهای خیابانی در غزه، مشمئزکننده بود. آنچه حماس کرد، غیرانسانی و غیرقابل توجیه بود,و باید بدون هیچ اما و اگری محکوم شود.
بسیاری از ما، آن روز با مردم اسرائیل همدلی کردیم. چرا که هیچ کشوری نباید قربانی چنین بربریتی شود.
اما درست به همین دلیل، امروز نیز نباید در برابر پاسخی که گروگانها را آزاد نمیکند، بلکه محلهها را با خاک یکسان میسازد، خاموش بمانیم.
دولتی که حتی نمایندهی ملت خودش هم نیست:
نتانیاهو و ائتلاف افراطیاش , کسانی چون بنگویر و اسموتریچ که بیپروا با نژادپرستی لاس میزنند , فقط غزه را بمباران نمیکنند. آنها اعتبار جهانی اسرائیل را نیز به آتش کشیدهاند.
طنز تلخ ماجرا آنجاست که در همان حال که جنگ ادامه دارد، دهها هزار اسرائیلی در خیابانهای تلآویو و حیفا علیه همین دولت فریاد میزنند. آنها برای آزادی، دموکراسی و نجات گروگانها میجنگند , چرا که نتانیاهو دیگر حتی نمایندهی ملت خودش هم نیست.
پس چرا ما در اروپا، یا در دیگر نقاط جهان، باید همچنان در ابراز حقیقت، با ترس و لرز قدم برداریم؟ چرا باید از گفتنِ بدیهیات، بترسیم؟
جهانی که دارد پشت میکند:
امروز اسرائیل، بیش از هر زمان دیگری تنها مانده است. متحدان قدیمی در حال فاصله گرفتناند، دانشگاهها، سازمانهای بینالمللی و حتی بسیاری از یهودیان در جهان، خواهان آتشبس و راهحلی سیاسیاند. اما جنگ همچنان ادامه دارد, بیهدف، بینتیجه، بیامید.
و نتیجه؟
نفرت علیه غیرنظامیان اسرائیلی افزایش یافته. یهودیستیزی واقعی، همان شری که هیچ نسبتی با انتقاد سیاسی ندارد، در حال رشد است.
نتانیاهو، که ادعای دفاع از اسرائیل را دارد، در واقع مردم خود را در معرض نفرت، انزوا و ناامنی قرار داده است.
این نفرت نیست، این وجدان است:
نه، انتقاد از نتانیاهو نفرت نیست. این مسئولیت انسانی است. این اندوهی است در برابر پیکرهای کودکان بیجان. این فریادی است از دلِ دیپلماسیِ عقیم و ناتوان. این همدلی است با گروگانها، با مادران، با خانوادههایی در هر دو سوی مرز که دیگر رمقی برای گریه ندارند.
اگر امروز، بهخاطر ترس از انگ زدن، سکوت کنیم، همدست ظلم میشویم.
همدست کسانی که یاد هولوکاست را ابزار توجیه جنایتهای معاصر میکنند.
همدست کسانی که دفاع از یک دولت فاسد را با دفاع از یک ملت شریف اشتباه میگیرند.
آنکه امروز واقعاً دوستدار اسرائیل است، باید نخستین کسی باشد که فریاد میزند: دیگر بس است.
بس است از بمب. بس است از کودکان زیر آوار. بس است از گروگانهایی که از یاد رفتهاند. بس است از دولتهایی که تنها دغدغهشان حفظ قدرت است.
تنها امید، صدای ماست. صدای آنهایی که از نفرت بیزارند , اما دیگر حاضر نیستند ساکت بمانند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
خود را به موش مرده گی زدن.
این مثل بالا را ایرانی هاگویا قرنها پیش برای یهودی های قرن بیست یک ساخته اند.
نا گفته نماند ماجرا از هفت اکتبر شروع نشدبلکه باشکست در جنگ اول. اگر مردم خاورمیانه کتاب و تاریخ ندانند، تاریخ را یهودی وارونه جلو میدهد. از سالهای 20 میلادی همین یهودی ها صد هاهزار نفراز مردم فلستین را آواره کردند. بمب گذاری يهوديها دولت انگلیس را بی بهره نگذاشت و هتلی باصد انگلیسی به هوارفت.
یهودی مظهر ریا دروغ دوبهم زنی جاسوسی و مظلوم نمایی تاریخی است. آنچه مردم جهان در غزه تماشا میکنند، نماینده روح و خصلت و خباثت و ناسلوک بودن وناشکر بودن و پول پرستی، دین یهود و یهودی است.
اگر صد ها هزارکتاب در باره یهود منتشر میگشت، توان توضیح روح پلید این مردمان را دریک روز درغزه نداشت.
ترور جهانی یهود دهان هر مصلح و خیر اندیش را از غربی و شرقی بسته است. نگاهی به گزارش های تلوزیونی دراروپا و آمریکا شاهد این ادعاست. نه. در برابر این نژاد و دین پرستان استعمارگر هرگونه مقاومت مشروع اجباری است.
In reply to خود را به موش مرده گی زدن. by جواد
البته کسی جلوی جنابعالی…
البته کسی جلوی جنابعالی نویسنده مقاله و دیگران در اروپا را برای صف آرایی در صفوف مخالفین با پرچم دروغین فلسطین نگرفته و سخن گفتن شما را نیز ممنوع نکرده و نخواهد کرد. اما فقط همین کمنتار بسیار شرم آور و نفرت انگیز جناب آقای جواد در پس مقاله جنابعالی، برای بنده و امثال من نشاندهنده روح واقعی همان واقعیت عریانیست که شما در صدد نفی آن هستید. حال خود بخوان حدیث مفصل ازین مجمل
افزودن دیدگاه جدید