رسانه، قلب تپنده جامعهست. جایی که مردم، تحلیل میخواهند نه توهم؛ انصاف میخواهند نه جانبداری. در این میان، کیهان لندن نامیست که برای دههها در تبعید، به اعتبار، نظم و شرافت حرفهای شهره بود. یادم هست روزهایی را که ناصر محمدی سکان این کشتی را در دست داشت؛ کشتیای که در میانه دریای طوفانی سیاست، با سکوت و تعادل جلو میرفت. هر چیز سر جایش بود: تحریریه منظم، گزارشهای دقیق، نقدهای متین، نه خبری از درگیری، نه حاشیهای، نه فریاد و نه نالهای.
وقتی پسرش از دنیا رفت من خیلی باهاش در تماس بودم ، یکروز بمن گفت :
نمیدانم بعد از من عاقبت کیهان چه میشود ؟
اما امروز، با نهایت تأسف باید بگویم، آن کشتی آرام به قایقی بیسکان بدل شده که دست جماعتی افتاده که یا نمیدانند رسانه یعنی چه، یا خوب میدانند و قصد تخریبش را دارند.
کیهان امروز دیگر صدای جامعه نیست؛ پژواک یک باند خاص است.
چگونه ممکن است رسانهای با این سابقه، اینچنین در خدمت جناحبندیهای بسته قرار بگیرد؟ چرا دیگر صدایی از دل مردم نمیشنویم و تنها تکرار روایت یکسویه میبینیم؟ مگر نه اینکه رسالت روزنامهنگار، نه حمایت بیچونوچرا از یک جریان، بلکه طرح همهجانبه پرسشهاست؟
ما، اهل رسانه، درد داریم. دردی عمیق از دیدن فروپاشی آنچه سالها بهسختی بنا شده بود. کیهان، خانه ما بود. خانهای که امروز بیصاحب نیست، اما در تسخیر کسانیست که گویا با مفهوم «مستقل بودن» بیگانهاند.
در دورانی که حقیقت، بزرگترین قربانی جنگهای سیاسیست، وظیفه رسانهای معتبر این نیست که به فاحشه فکری تبدیل شود و هر روز در آغوش جناحی جدید بیفتد. وظیفهاش این است که در میان غوغا، فانوس باشد. متعادل باشد. شنوا باشد. از همه بشنود و برای همه بنویسد.
با احترام میپرسم: کیهان امروز صدای کیست؟
امیدوارم این یادداشت، تلنگری باشد برای بازگشت به آن چیزی که کیهان باید باشد، نه آنچه امروز به آن تبدیل شده.
هومن شهبندی
پارلمان اروپا
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
آقای هومن شهبندی، در بلژیک…
آقای هومن شهبندی، در بلژیک یک نظر دارد و هر وقت هم که به ایران میرود و در تلویزیون آنجا ظاهر میشود، نظرش متفاوت است. در این اواخر هم، قرار بود که سفرش به ایران مخفیانه باشد ولی اینگونه نشد. کسانی که او را دیدند، درجا به فعالین خارج کشور اطلاع دادند و حتی لایو نشان دادند.
.مغزهای پوک بیگانه پرستی!
خط بازگشت به سلطنت طلبی موجب شکست بود.
الاهه بقراط.آخرین سردبیر ، و چپ اکثریتی سابق. بی تاثیر در این شکست نبود.