برای رهایی از رژیم اشغالگر اسلامی متحد شویم!
ویدئویی در فضای مجازی دست بدست می شود که شخصی در آن با اشاره به حوادث سه هفته پیش در نپال می گوید:
« وقتی جوانان نپال در عرض شش ساعت حکومت را فلج کردند، بعضی ها پرسیدند پس مردم ایران چی!؟ چرا با اینهمه جنایت، آخوندها هنوز سرجایشان نشسته اند!؟ جواب ساده لوحانه است اگر بگوییم ایرانی ها بی غیرتند. نه، مشکل این نیست که مردم نمی خواهند، مشکل اینست که ما با یک دیکتاتور عادی طرف نیستیم، ما با سیستمی می جنگیم که نه فقط مردم ( را ) بلکه خدای مردم را هم گروگان گرفته. و نه فقط سپاه، بلکه امامزاده ها هم برایش می جنگند. نه فقط بسیجی ها که پدر و مادرها و مدرسه و مسجد هم از بچگی ما را بهش فروختند.
در نپال مردم با محدودیت اینترنت بیرون ریختند. در ایران ما با حکومتی طرفیم که نه تنها همه وجوه زندگی ( مردم ) را قبضه کرده بلکه قبر قاتل ها را تبدیل به زیارتگاه کرده است. در کجای جهان مردم به قبر متجاوزان شأن دخیل می بندند!؟ در کدام فرهنگ اسم قاتلان فرزندانشان را بر خیابان هایشان می گذارند؟ ما با دشمنی طرفیم که قرنها نه فقط خاک ما را بلکه روح ملت مان را هم گروگان گرفته است. ایرانی بی غیرت نیست، فقط گم شده و محاصره شده، از داخل خانه، از دیوار دین، از زنجیر تاریخ اسلام. اما ( هنوز ) امید هست, همین مردم بارها ( این را ) ثابت کرده اند، ۸۸, ۹۶, ۹۸, ۴۰۱ و هربار خشم عمیقتر شده است، ولی اینبار دیگه خشم نخواهد بود، انتقامه و ما خوب می دانیم، شما هم خوب می دانید که آن روز می رسد، اما ببینید جنگ ما فقط با یک دیکتاتور نبوده. ما در سرزمینی ایستاده ایم که هنوز به قبر متجاوزانشون دخیل می بندند، با مردمی که دنبال آزادیند اما آدرسش را از گنبدهای اشغالگران می پرسند. این فقط یک حکومت نبوده که باید سقوط کند. این یک حافظه است، زنجیری ( است ) قدیمی از جهل و ترس و خرافه. و بزرگترین پیروزی ما تا امروز ( می تواند ) شکستن همین زنجیر هایی باشد که گروگانگیرها ما را باهاش تا امروز اسیر کرده بودند و حالا که این زنجیرهای خورد شده مقابلمان فقط یک پوسته مانده، یک دیکتاتوری مفلوک که در قیامی دیگر فرو خواهد پاشید!
.........................................................
این شخص در این فیلم دو دقیقه ای بسیار کوتاه و مفید، چرایی عدم موفقیت ملت ما را در مقابله با دیکتاتوری و برای آزادی شرح داده است.
شاید بخاطر داشته باشید که بعد از خیزش و موفقیت جوانان نپال در اعتراض به محدودیت اینترنت در آن کشور، پرسشی بین ایرانیان در فضای مجازی می چرخید با این مضمون که « چرا مردم نپال در شش ساعت توانستند به اهداف اصلاحی سریعی دست بابند، ولی ما علی رغم چندین جنبش اعتراضی و فداکاری های بسیار نتوانسته ایم حکومت را حتی به عقب نشینی محدود هم وادار کنیم!؟»
جوانان نپال با حضور در خیابانها و اعتراض به محدودیت اینترنت نه تنها موفق شدند محدودیتهای اعلام شده را بردارند که قیام در مدتی بسیار کوتاه، حدود شش ساعت، منجر به کناره گیری نخست وزیر و دولت و تحمیل رفرمهای دیگری نیز به آن شد. روشنفکران و روزنامه نگاران ایرانی نیز به این اتفاق واکنش نشان داده و در مقالات متعددی نوشتند که چرا « مردم نپال می توانند و ما هنوز نتوانسته ایم!؟»
واقعیت اینست که مردم ما در جدال برای سرنگونی رژیم اشغالگر اسلامی، با رژیمی پنجه در پنجه افکنده است که با رژیم نپال بسیار تفاوت دارد و بسیار قویتر و پیچیده تر از آن است. در عین حال مردم ما در مبارزه با رژیم اشغالگر اسلامی با مشکل بزرگی در جبهه خودی نیز روبروست. ما گرفتار نیروهایی در درون خود نیز هستیم، آنچنانکه تجمیع همه نیروهای مردم را بر علیه اشغالگران حاکم دچار تزلزل و مشکل کرده و به اتحاد و ائتلاف ملی بر علیه دشمن اصلی که همانا رژیم اسلامی است لطمه می زند. حکومت اسلامی آخوندها خود را نماد اسلام معرفی کرده، و رهبرشان را نایب امام زمان معرفی می کند. آنها مخالفین خود را مخالف اسلام معرفی می کنند و دفاع از نظام اسلامی را اوجب واجبات می دانند. ولی امروز با گذشت ۴۷ سال از حکومت فاسد آخوندها و افشای گسترده سوئ استفاده از مقام، دزدی و جنایات حکام معمم و مکلای دین فروش، دروغ و دورویی و سوئ استفاده رژیم از اعتقادات مذهبی مردم به وضوح آشکار شده است، اما مردم ما هنوز با دین و مذهب تحمیلی رایج و فرهنگی که طی قرون با این دین در هم تنیده و عجین شده است، رودربایستی دارند. این دین و فرهنگ همچون زنجیری بر دست و پا و روح و روانمان پیچیده است و تا این بند را از دست و پایمان برنداریم قادر به قیام یکپارچه بر علیه این رژیم نیستیم.
از سوی دیگر تفرق و انشقاق و اختلافات بی پایان سازمانهای اپوزیسیون نیز مزید بر علت شده و اتفاق و اتحاد همه نیروها بر علیه رژیم را مشکل کرده است
شایسته است که رهبران اپوزیسیون ایران با دریافت این واقعیت با کنار گذاشتن اختلافات خود و تشکیل یک ائتلاف وسیع بر علیه رژیم اسلامی حاکم بر مبنای احیای حاکمیت ملی، حفظ تمامیت ارضی، رعایت حقوق بشر، سکولاریسم و احترام به آرا عمومی در انتخاب نوع حکومت، با هم متحد شوند. در این راستا حضور و شرکت شاهزاده رضا پهلوی به جهت احترام و اعتباری که نزد عامه مردم در کشور دارد، به عنوان محور اصلی این ائتلاف بسیار حائز اهمیت می باشد.
برای مبارزه با رژیم اشغالگر اسلامی و رهایی از قید و بند قرون متحد شویم!
محمود علوی
2025/10/10
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
همه خواستار سرنگونی هستند.
همه خواستار سرنگونی هستند.
رهبران اپوزیسیون ایران همه در این مورد که از جمهوری اسلامی به یک نظام دمکرات و سکولار باید گذر کرد باهم هیچ اختلافی ندارند. فقط هرکس تلاش دارد تا نامی از خود در تاریخ ایران بعنوان مهمترین عنصر گذار از جمهوری اسلامی باقی بگذارد. حال در این راه اگر آرزو به دل به گور رفت ... غمی نیست، مهم این است که اعتبار این قضیه به نام شاهزاده تمام نشود. در این مورد مخالفان شاهزاده باهم همدل هستند.
همین مخالفین شاهزاده، که در مخالفت با ایشان متحد هستند، اگر امروز شاهزاده سکته کند و عمرش را بدهد به شما بزخو می کنند ببینند کدام مدعی که مردم ممکن است نامی از او در تظاهرات ببرند قدم جلو گذاشته تا همان را که به سر شاهزاده آوردند به سر او بیاورند. مشکل در اتحاد نیست مشکل در حسادت است.
اپوزیسیون ایران هیچ نیازی به اتحاد ندارد. اتحاد کند برای چه؟ توافق کند بر سر تمامیت ارضی؟ زبان فارسی؟ پرچم شیر و خورشید؟ رعایت دمکراسی و حقوق بشر؟ سالها همین اوپوزیسیون بر سر همین اظهر من الشمس ها باهم اره و تیشه رد و بدل می کردند و بر نقطه و ویرگولش دعوا داشتند.
اپوزیسیون نیازی به اتحاد ندارد. حتا از شاهزاده هم حمایت نکند ما ممنونش هم می شویم. فقط لطف کنند خیر سر اموات شون از شاهزاده بکشند بیرون و بجایش شاعری کنند، کتاب و رمان بنویسند.. هزار تا کار برای سرگرمی هست اینا چرا بزخو کرده اند شاهزاده حرکتی بکند اینها نعره بکشند. گل چپول و 57تی و اصلاح طلب و مجاهد کم بود.. به سبزه سلطنت طبان مخالف شاهزاده هم آراسته شد! این یکیو کجای دلمون بگذاریم صلوات