گرتا تونبری و جنبش محیط زیست ، نیاز چپ، اهداف اسلامگراها ، فری فلسطین فرصت مناسب
گرتا یک فعال محیطزیست که با کمک رسانهها و لابیگرانی از گوشهوکنار جهان به شخصیتی فراتر از واقعیت خود تبدیل شد. از یکسو، پروژهی شکستخوردهی چپگرایانِ نسل من، و از سوی دیگر، نیاز به اسلامیزهکردنِ غرب در بستر واقعیت کنونی، در جستجوی بستری مشترک به هم رسیدند. در این میان، شور و شوقِ زیستمحیطی و فعالانِ اقلیمی آماده و در دسترس بودند.
این تلاقی برای هر دو جریانِ بیریشه در جهان موفقیتآمیز بود، بهویژه در زمانی که جهانیسازی با پیشروی تهاجمیاش هم طبیعت و هم زندگی انسانها را در مناطق آسیبپذیر ویران کرده بود.
در نتیجهی این وضعیت، ایدئولوژیِ تازهای زاده شد: اسلامیسمِ چپگرا، که بر عرشهی کشتیِ اقلیم سوار است و بیتردید، غزه دروازهی ظهور آن بر نقشهی جهانی شد.
کمی موضوع را از نزدیک می شکافم
خطر تغییرات اقلیمی از دید کودکان، چه در زمان حال و چه در آینده، همواره بزرگ و جدی بوده است. رفتار گرتا نمادی از همین خطر بود و آن را به شکلی عینی و احساسی آشکار ساخت.
اما پرسش این است که واقعاً چه چیزی بزرگ است؟ خودِ خطر یا گرتا؟
تمرکز بیشتر بر او قرار گرفت تا بر بحران اقلیمی. خودپسندی رسانهها نیز در این میان نقش داشت و باعث شد شخصیتی خلق شود که در واقع از نیاز خود رسانهها برای دیدن، احساس کردن و تمرکز بر چیزی ملموس زاده شد، در حالی که خودِ خطر همچنان با منطق و ریتم خاص خود پیش میرود.
در همین حال، مهاجرت گسترده از جهان اسلامی به کشورهای غربی پدیدهای تازه به وجود آورده است: بسیاری از مسلمانان دین خود را صرفاً یک مسئله شخصی نمیدانند، بلکه میکوشند جوامع غیرمسلمان را مطابق با معیارها و قوانین اسلامی تغییر دهند یا تحت تأثیر قرار دهند. این روند در سراسر غرب آشکار است، از ساخت مداوم مسجدها و برگزاری نماز در خیابانها گرفته تا دیگر جلوههای برتریطلبی مذهبی.
هدف، در واقع، برآوردن نیازهای خودشان است، نه سازگاری با جامعه سکولار.
چپ معاصر، که دیگر نمیتواند بهعنوان نیرویی منسجم عمل کند، از فرصت استفاده کرد و خود را با اسلامگرایان و فعالان اقلیمی همراه ساخت.
جنبش اقلیمی تا حدی به یک وسیلهی تازه ، یا به تعبیر استعاری، یک «وسیلهی نقلیه»، برای همان انرژی ایدئولوژیکی تبدیل شد که پیشتر علیه غرب و امپریالیسم جهت یافته بود.
در اینجا، موضع ضدغربی چپ ها با مبارزه اسلامگرایان علیه مدرنیته درهم آمیخت، و هر دو در قالب فعالگرایی اقلیمی به سکوی مشترکی دست یافتند. غزه این فرصت مناسب برای همه بازیگران فراهم کرده بود
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!