درسهائی کە از خیزش مردم در اقلیم کردستان باید آموخت
اعتراضات مردمی در اقلیم کردستان علیە نظام حاکم، اگر بتوانیم بە آن لفظ نظام اطلاق کنیم، در چند روز اخیر دوبارە عروج کردە و این بار نیز مردم را رودرروی دو حزب عمدە حاکم قرارداد. اما این اعتراضات تنها بە این دو حزب خاتمە نیافت، بلکە حتی حزب کمونیست کردستان هم مورد حملە قرار گرفت و مقراتش در آتش سوخت! حزبی کە در تمامی این سالها در کنار پارت دمکرات کردستان قرار داشت و نتوانست بە وظیفە خود کە دفاع از مردم و اهداف انتفاضە در سال ٩١ میلادی بود عمل کند، و تحت لوای اینکە کردستان در مرحلە رهائی ملی ـ دمکراتیک قرار دارد عملا در کنار نیروهائی قرار گرفت کە در طی سە دهە حاکمیت حزبی (و نە ملی) بر اقلیم کردستان، با ایجاد قدرت مافیائی و غارت ثروت مردم، جامعە کردستان را فرسنگها از اهداف خود دورکردند.
قیام مردم اینبار اگرچە مثل همیشە مختص بە مناطق خاصی است و بە علت تسلط امنیتی و سخت پارت دمکرات کردستان بر مناطق تحت نفوذ خود، مناطق شمالی را در بر نگرفتەاست، اما یک بار دیگر این حقیقت تلخ اما مهم را عیان می کند کە مشکل جامعە کردستان اساسا مشکلی درونیست کە خود را در چندین مورد بازمی یابد. اینکە:
ـ ناسیونالیسم کردی ایدەای پختە نیست و آنچە تحت این نام جریان دارد تنها بازی فریبکارانەای است کە احزاب و جریانهای حامل آن جهت بەقدرت رسیدن و تسلط خود بر جامعە براە انداختەاند،
ـ قرائت سنتی از ناسیونالیسم قرائتی است کە تاریخ مصرف آن گذشتە و جامعە کردستان باید بە قرائتهای نوین از این ایدە دست یازد،
ـ احزاب مسلح کە رویای پیشاهنگ بودن مردم را در سر می پرورانند و تحت این نام بە تبلیغ مبارزە مسلحانە می پردازند، آنگاە کە بە قدرت می رسند بە تافتە جدابافتە از مردم تبدیل می شوند و با اعمال خود جامعە را از ورود بە قدرت سیاسی و تاثیرگذاری بر آن منع می کنند،
ـ احزاب مسلح بعلت گذشتە خود کە در ارتباط تنگاتنگ با همان سرکوبگران جامعە کردی قرار می گیرند، از هویت ادعائی خود بتدریج بیشتر فاصلە می گیرند و نهایتا بە مهرەهای میز شطرنج بازیگران ریز و درشت منطقەای و جهانی تبدیل می شوند،
ـ با تلفیق نیروی مسلح با پول و امکانات دولتی و از جملە نفت، قدرت این احزاب دیگر ناشی از نیروی مردم نیست بلکە بر فراز آن قرار گرفتە و حتی بە سرکوب و تغییر هویت آن می پردازند. آنچە در اقلیم کردستان شاهد آن هستیم در واقع شکل گیری باندهای قدرتیست کە همە اصول اخلاقی را هم زیر پا می گذارند و تنها بە خود و تداوم وجود خود فکر می کنند.
از این منظر تجربە کردستان عراق باید مورد توجە احزاب مسلح کرد ایرانی قرار گیرد زیرا کە پارتی و اتحادیە میهنی نزدیکترین نیروها بە این جریانهایند چنانکە بارها خود این احزاب از آنها بە نام احزاب برادر یادکردەاند!
احتراز از فرم مسلحانە مبارزە کە در آن احزاب را بە باندهای آقابالاسر مردم تبدیل می کند و مردم را بە تابع و دنبالەرو، و نیز بازخوانی ریشەای و دوبارە نوع نگاە بە مسئلە کرد از جملە کارهائیست کە این احزاب با توجە بە تجربە اقلیم کردستان باید در دستور روز خود قراردهند.
باشد مردم کردستان با آموختن از تجربە اقلیم و فراروئی از وضعیت موجود بتوانند با اتخاذ نگاهی نوین، راهکارهای تازەای برای تامین خواستەهای سیاسی خود پیداکنند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
فرخ نعمتپور
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید