رفتن به محتوای اصلی

محمدرضا لوایی

و جغرافیای رستگاری من تبریز است
سه تکه از آزادی
از این می ترسم که در احاطۀ اندیشه های کوچک بمیرم
با محیطی که احاطه ام کرده است
به رویاهای چشمان سیاه تو تجاوز شد
غیر فارس های موجود در ایران و فلسفۀ اسارت و آزادی آنها
دموکراسی گشادگی نیست گشودگی است حاج آقا
افتخار پارس، نژاد پرستی و دیگر هیچ
تمام شد، تبریز دیگر برایتان تاریخ نخواهد نوشت
چاخانیسم همزاد پان فارسیسم
اندوه انسان ترک و اندوه انسان فارس
اندوه بردگان اسارت آنها نیست ترس آنهاست
خوانش جدید ده ده قورقود، قسمت دوم ( به غارت رفتن خانۀ سالور قازان )
دختر در اساطیر ما آتش است و خون و خورشید
بوی " مورات ککیللی " و حریم سلطان و سلطه
انسان شما یا شمشیر رستم خواهد شد و یا گلنگدن کلاشینکف حسنی
مردگانم مواظبم هستند ویسلاوا شیمبورسکا
"علی معلم" ملغمه ای از مداحی و هتاکی
جواد طباطبایی ترکیبی از تحقیر و خود بزرگ بینی
چشمهایت را بردار برویم آیسودا
شاهنامه یک اثر اسطوره ای نیست
" سهراب کشون " فرهنگی و سیاسی پان فارسیسم
و تو چه می دانستی که باکو چاقو خواهد کشید ؟
مثل اولین روزهای جمهوریت
که آذربایجان می سوزد و می میرد از تشنگی و گرسنگی
کشتی دومرول با مرگ به اضافۀ سارای
هنر، آذربایجان، اخلاق، پروانه، قورباغه و آرامش در متن
زبان و هویت فراتر از امر و نهی ها
آذربایجان، هویت و مبارزه
جمهوریت زیر عبا