"سفر در دوران کرونائی" قسمت پایانی
خانه جمع وجور زیبائی بود که با چای ماسالا پذیرائی شدیم.اما نگرانی از این که مبادا حامل کرونا باشیم با ما بود. تلاش کردم کمتر با اشیای خانه تماس بگیریم وبه خوابیدن روی مبل وگوشه تخت خواب قناعت نمائیم. با وجود راحتی خانه تصمیم گرفتیم بهرقیمت که شده فردا اسلو را ترک کنیم چون روزه ، شک دار شده بود وآن اتکا بنفس