رفتن به محتوای اصلی

ما را از یاد برده اید ؟ !
18.09.2012 - 19:16

همیشه بزرگترها عمل کردند ، کوچکترها پند گرفتند. این بار کوچکترها عمل کردند بزرگترها پند بگیرند.                                       

 
گفتاری کوتاه در باب نقش جوانان در سیاست امروز و اهمیت اتحاد
 
پادشاهی،سکولاریسم،فدرالیسم ، جدایی طلبی و ... این روزها به کررات با این واژه ها برخورده ایم.
واژگانی که هر کدام به نوبه خود سزاوار نقد است اما ،شاید شایسته است سخن را کمی از دیدگاهی ژرف تر آغاز کنیم.
 
 ایران ، کشوری که رشد فکری و اجتماعی به رغم تلاش های بی وقفه حکومتش با سرعتی باور نکردنی در جریان است . سرعت تغییرات گهگاه به گونه ایست که یک شخص سی ساله در برابر نوجوانان در ضمینه نیاز و آگاهی از تکنولوژی و جهان بینی احساس ضعف میکند.سوالات یک نوجوان از یک آموزگار به مراتب ظریف تر و همچنین پاسخ آموزگار به شاگرد پیچیده تر شده است.اینترنت ، فیس بوک و یوتیوب چشم کنجکاو قشر جوان را به دنیای اطلاعات و فن آوری و دانش گشوده است به گونه ای که جوانان علیرغم تمام محدودیت ها همواره دوشادوش جوامع مترقی از پیشرفت ها آگاه و جویای امور روز هستند.در هر گوشه کناری جوانان نقد میکنند.بیشتر سیاست را اما،گهگاه مسائل روزمره دیگر. مهم این است که نقد میکنند با وجود آنکه در کشورشان،جرم بزرگی محسوب میگردد.از هر بهانه ای برای اعتراض استفاده میکنند.نیازهایشان تغییر کرده اند و جامعه فقدان مطبوعات سالم و دگراندیشان را احساس میکند.جوانان رو به خردگرایی و عقل آورده اند و اجتماع سمت و سویی آنچنان متضاد با عقاید حکومتی گرفته است که مهار افکار را غیر ممکن کرده است .زبانها به سرودن باز شده اند و از هر سو ، دریچه انتقادی تند باز است بی هراس از زندان و شکنجه.به نظر من روشنگری و روشنفکری و رسیدن به خرد زمانی ارزشمندتر جلوه کند که اندیشه از میان خفقان شکوفه زند.این ها اگرچه برای جوامع مترقی مسائل روزمره و پیش پا افتاده است اما در دوران اختناق کنونی دستاوردهای ارزشمند نسل جدید ایران است ( آزادی در عین حالی که مسئله ای عادی در جوامع مترقی است اما همان نگرش عادی بودن افتخار جامعه سالم است،یعنی در یک اجتماع با افکار مدرن ، آزادی امری عادیست)من به عنوان یک جوان ، به عنوان یک عضو کوچک از جامعه جوان ایران که صرف به دلیل نبود آزادی به معنای واژه اقدام به اعتراض و فعالیتهای سیاسی نمودیم ،امروز درد دلهایی را بیان خواهم کرد که به نظر شخص من مسائلی کلیدی و بنیادی است که فراموش شده اند.
بزرگواران ، چنانچه مستحضرید جامعه ایران جامعه ای جوان و رو به رشد است.همانطور که میدانید جوانان اکثریت کسانی بودند که در رویدادهای اخیر ایران ، جرقه امید دوباره برای احقاق آزادی را برافروختند.هم اکنون جوانان بسیاری در گوشه قبرستانها آرمیده اند،زندانها را پر کرده اند و شادی و امید و نیل به آزادی آنان فضای زندانها و سیاست اجتماعی ایران را پربار کرده است.
بخاطر بیان حقایق ، به خاطر تعهد به خویشتن و هم فکران ناسزاها شنیده اند ،تحقیرها شده اند.اما حتی تحقیر ننگین تجاوز هم نتوانست این موج سهمگین حقیقت جو را آرام کند.من شاهد بسیار دلاوری ها و شجاعت های رودر روی بوده ام و بارها دیده ام  دوستانی را که پرپر شده اند ، در خون خود قلطیده و یا مجروح بوده اند.
ما از نزدیک ، از فاصله ای نه چندان دور از مرگ، همه در کنار هم انقلابی بزرگ را تجربه کردیم.دستاوردهای این موج و جنبش نه تنها به یکپارچگی بلکه به صمیمیت و همدلی منجر شد.
تا قبل از آن روزها هرگز تا به آن حد احساس دوستی نکرده بودیم.بسیاری کلیشه های غلط از میان برداشته شد.زنان و مردان تابو شکستند ، دست به دست هم نهادند، زنان گهگاه روسری ها را از سر کشیدند تا زخم برادران را بربندند و گاهی مردان بار اندام خون آلود زنان را بر دوش کشیدند.
آن مقاومت ها درک ما را از کشورمان و شهرمان و هموطنمان بالاتر برد و والاتر آنکه آزادی را برایمان تبدیل به آرمانی مقدس و مشترک نمود.سبز ،زرد و از هر رنگ برای رسیدن به هدف مشترک که با عقاید و نیازها و افکارمان همسو بود ایستادگی کردیم.
به جرات، با صراحت و راستی اعلام میدارم هدف ما که از شعار اولیه * رای من کجاست * بر میخواست فقط رسیدن به حاکمیت ملی و بیان بیزاری از حکومت بود و از یک شعار به مرحله انزجار رسید. حاکمیت مردم نه بدان معنای شعاری بلکه ، به معنای مدنی و اصولی که خود به خود باعث ایجاد تغییرات بنیادی در سیستم دیکتاتوری وقت و آزادی های فردی بود و در تمام طول آن مبارزات در سراسر ایران و گوشه کنار این مرز و بوم ، هرگز اندیشه ای در جهت جدایی طلبی و استقرار عقاید تحمیلی شکل نگرفت و بیان نشد.و هیچگاه سخنی از جدایی طلبی و استقرار حکومتی خارج از رای مردم به میان نیامد چرا که نکته ای که همواره باعث وجد و التهاب جوانان و مردم ایران زمین بوده است تاکید اکید بر تمامیت ارضی ایران است و این سخنان نه تنها هرگز از جناح مردم ستم کشیده نیست بلکه از سوی پاره ای از اپوزیسیون ها و فعالان به اصطلاح سیاسی گمراهی است که بموجب چنین افکار ، از ارزش و اعتبار نزد هر ایرانی ساقط است وسبب ایجاد تنفر در یکایک افراد ایرانشهر نسبت به آن احزاب خواهد بود.لذا ما به دنبال اهدافی والاتر و بس مقدس تر پا به خیابانها نهادیم.
بعدها نیز استفاده ابزاری بعضی گروه ها و احزاب از اندیشه های سبز جوانان ایران موجب گشت که نه تنها خون شهیدان این حماسه ملی کمرنگ گردد بلکه، عقاید و اهداف را به نفع شخص یا گروه مصادره کنند.لازم به توضیح است همرزمان در گروه های سنی مختلف ، با عقاید مختلف از هر دو جنس زن و مرد تنها بخاطر نبود آزادی دوش به دوش قدم به جلو می نهادند و همگی بر این نکته واقف بودند که هیچ چیز غیر از همراهی این درد مشترک را دوا نخواهد کرد . جمع تظاهر کنندگان متشکل از دبیرستانی ها ، دانشجویان ، اقلیت ها،کاسبان ، هنرمندان ، معلمان و پزشکان و ... بود و هرگز در میانه آن رشادت ها هیچکس دیگری را لحظه ای غیر از خانواده خویش تصور نکرد و فارق از هرگونه مذهب و عقاید شخصی ، همه با هم یکدل و یکپارچه بودیم. گهگاه یکدیگر را از اعمال خشونت منع میکردیم و بنیاد را بر مصالمت و اعتراض بدون خشم و نفرت و چند دستگی نهادیم.
پاره ای حتی کوچکترین آشنایی با سیاست نداشتند ،نه تاریخدان بودند ، نه مفسر و منتقد .گروهی موسیقی دانانی بودند که به جو حاکم بر جامعه هنری معترض بودند و بخشی بانوان معترض به حجاب اجباری و بسیاری عقاید با رنگهای مختلف و شکایت های گوناگون اما جمله گی برای طلب حق و آزادی گرد آمده بودند بی هیچ تفرقه همگی با یک شور و عشق بی اندازه بر علیه یک دشمن مشترک .
( البته  اهمیت مطالعه تاریخ بدان جهت است که با مرور، نقد و تفسیر دقیق و بی تحریف، با عبرت ازتجربیات گذشته و مشاهده انعکاس هر سیاست غلط و درست ، تصمیمات پیش رو برای آینده ای پربارتر را بهبود بخشیم.پس استفاده ابزاری از بعضی اشخاص و رویدادهای تاریخی امری نادرست محسوب میگردد و تاریخ باید وسیله کسب معرفت از برای پرکردن کاستی های دنیای امروز ما قلمداد شود.هر فرد قبل از ارائه نظرات احساسی ملزم به مرور دقیق و بی غرض از تاریخ است )
حال سوالات من از بعضی بزرگواران و فعالین سیاسی خارج از کشور و اپوزیسیون های آزادی خواه که گهگاه پیشاپیش حتی نوع حکومت آینده را هم با شعار دموکراسی تعیین میکنند این است :
·        آیا معنای شعار حاکمیت ملی و دموکراسی ، حق انتخاب نوع حکومت را توسط مردم در بر نمیگیرد ؟
·         آیا به چه میزان نیازهای امروزی همان جوانان که حماسه آفریدند مورد توجه قرار گرفته است ؟
·         آیا هر گروه از شما با هر نوع عقیده و اندیشه ، برای رسیدن به اهداف آینده خویش بر روی همین جوانان حساب باز نکرده اند؟
 
بزرگواران صحبت من در مورد گروه و عقیده ای خاص و جناحی مشخص نیست ، روی صحبت من در کل رو به عقایدی است که به حاکمیت مردم ایران بر کشورشان ایمان دارند. عزیزان رسیدن به هدف مشترکمان به هیچ وجه بدون شراکت دادن نیروهای جوان ، با عقاید نو و نیازهای امروزی جامعه ایران میسر نیست به گونه ای که شاید ذکر این مثال به جا باشد که در نهایت جوانان کلید بازگشایی قفل این مملکت هستند چرا که از دل دانشگاهها و کوچه ها وارتباطات و نیازهای امروزی ایران سر برون آورده اند و این قضایا همه فارق از نیروی جوانی و شکیبایی آنهاست.
به عنوان یک جوان ، نماینده از طرف جمعی از دوستان و بیرون آمده از جامعه دانشگاهی و واقف به برخی نیازهای اجتماعی امروز جوانان باید به صراحت اعلام کنم که بیش از نیمی از عقاید و افکار امروزی اپوزیسیون ها ، تاریخ مصرف گذشته و غیرقابل اجرا در جامعه روز ایران است و نکته مهم دیگر که هیچ یک از بزرگواران نباید فراموش کند آن است که هنوز برای رسیدن به ایرانی آزاد راه سختی در پیش روست و دخالت جوانان در امر سیاست امروز وطن امری اجتناب ناپذیر است.بدیهی است به جای پرداختن به مسائل غیرضروری و تعیین نوع حکومت و تقسیم قدرت در ایران فردا، و دور شدن از هدف و آرمان والای دموکراسی ، به اتحاد بیشتر بیاندیشیم که تصور و تحقق آزادی ایران در گرو یکپارچگی و مقصود مشترک ماست و پاره کردن زنجیرهای استبداد دینی امری نه غیر ممکن بلکه نیازمند هوشیاری است.
امروز اهمیت همسویی و نیل به مقصود مقدس آزادی بدان اندازه است که به گمان من هر عضو از بدنه این تشکلیلات پراکنده در خارج از کشور میبایستی با آغوش باز پذیرای همفکران و میهن دوستان باشد.
به نظر من زمانی میوه های انقلاب به ثمر خواهند رسید که هر فرد معترض و هر جستجوگر آزادی به نوبه خود سهم کوچک و گوشه ای از مبارزات در جریان را بدست گیرد . برای مثال موسیقی دانان آهنگ های پرشور با نوای آزادی سر دهند ، مفسرین به تفسیر حقایق بپردازند ، منتقدین به نقد ، سیاست مداران به امور سیاسی ، هنرمندان به اشاعه هنر و همچنین خبرنگاران و نقاشان و مهندسان و ... و این چنین اتحاد و تقسیم امور و یکپارچگی را می توان آغاز دموکراسی ، ایجاد جامعه معترض مستحکم و یک اپوزیسیون استخوان دار نامید.با در کنار هم قرار گرفتن تجربیات ، افکار نوین ، علم ، هنر ،سیاست و نیروی جوانی در یک جهت ،جریانی حاصل خواهد شد که ایجاد تفرقه و تک روی در سیستم آن کمتر میسر است.
و در خاتمه به خاطر داشته باشیم که کشور ایران دارای حدود هفتادو پنج میلیون نفر جمعیت است که به غیراز عده ای ،همه واجد شرایط حق رای هستند.
نثر من صریح بود چرا که بی پرده سخن گفتن هنر جوانان عصر حاضر ایران است و ما نیز به اندازه خود برای وطن پرداخته ایم و از این پس هم خواهیم پرداخت.تک روی و خود محوری بعضی تشکل ها نه تنها موجب انزوای ایشان بلکه موجب تغییر نگرش جوانان به این گروه ها خواهد شد.پس بیایید همه با هم شعار اتحاد پیشه کنیم، به ایران ، ملت و فرهنگ ایران زمین عشق بورزیم و همه با هم در راه آزادی ایران از چنگال بی عدالتی ها و دیکتاتوری ها قدم نهیم که هیچ کس و هیچ نیرویی نمیتواند پیش روی موج عظیم روشنگری و حقیقت پویی و آزادی جویی جوانان و مردم شریف ایران بایستد.
جوان یعنی : اندیشه نو ، ایده های نو ، سوالات صریح
اجتماع جوان : نیازهای نو ، نقدهای عمیق ، پاسخ های جدید
 
             مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند             که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
              کمال سر محبت ببین نه نقض گناه             که هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند
 
·         انقلاب بزرگ از برای آزادی در ابتدا ، نیازمند انقلاب درونی تک تک ماست"
         
بابک محمدی : کارتونیست و فعال جنبش جوانان                                                                                                                                                                                                   

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمد زمانی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.