برای شادی صدر که هیچ مرزی نتوانست او را از قرار گرفتن در کنار انسان باز دارد.
"صدرِ" آمالِ بشر... "شادی"ست
برايش رنج ها بايد
برایش راه ناهموار را باید
در پی اش می گشت خلق ما
….
اینجا و آنجا...
سال ها در جستجو بگذشت
رنج ها بردیم... ما
و راه ناهموار پیمودیم.
نا امید از یافتِ شادی
به خانه، خسته برگشتیم.
غبار راه را، از تن بشستیم
و کنار شعله آتش...
به گرمایش تن فرسوده... بسپردیم
…..
چون دمی بگذشت....
میان خواب و بیداری
یکی در زد.
صدائی آشنا آمد
صدای شادی ما بود
در پی احقاق حقِ شادی انسان
مشقت را به تن آویخت
این راه ناهموار را با پای خود پیمود
….
او اکنون کنار شعله ی آتش میان ماست
او... تنها یه شادی نیست
سعیده دختر اهواز می گوید...
او اکنون میان ما..... شیهانه ست
از : حسين حردان فعال سیاسی مقیم آلمان
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید