رفتن به محتوای اصلی

چیزی به نام گاندی ایسم وجود ندارد
24.09.2012 - 10:15

راه گاندی را همه به زبان بلدند و بسیاری سخنوران می توانند به خوبی از آن سخن برانند ولی برایش هزینه ای ندهند , اما فقط او و کسانی همچون اویند که شجاعانه و با صرف هزینه , آن را به “عمل” بدل میسازند. او اهل نظر نیست . اهل عمل است که به ناچار نمی تواند در مقابل درد و رنج بشری تاب آورد و بنا به میل باطنی خود در غارهای کوهستان هیمالایا عزلت گزینی کند و مردم را واگذارد.

بدینگونه است که”موقعیت بشری ” و ” تراژدی موقعیت” از او مقدس ترین سیاستمرد و سیاستمدارترین مقدس دوران معاصر را خلق می کنند.

 

اما اینکه می شنویم … راه حل گاندی وار …؛ دغدغه ای مکرر به سراغمان می آید که نکند این هم فرقه ای جدید است که می خواهد به میدان بیاید و برای چندمین بار , معرکه مراد و مرید و ایدئولوژی بازی را برای مصیبت زدگان براه بیاندازد. مگر ما چقدر فرصت داریم تا هر روز , این یا آن مراد را تجربه کنیم و پس آنگاه , سرخورده دوباره به لاک انزوای خود بخزیم؟؟

این دغدغه بیجا نیست .

حاکی از آموزش ماست از تلخی تجربیاتمان .

اما گاندی آیا کسی است که در ابعاد یک مراد و ” مرید باز ” ظاهر شود؟

باید قاطعانه شهادت داد که در صحنه نظر, اگر “پوپر” بر عدم مطلقیت اندیشه علمی و فراعلمی بشر تاکید میکند , اینبار گاندی است که در عرصه “عمل” هر لحظه به ما می گوید :”   گاندی هیچ راه نویی را از خود نیاورده , گاندی مراد نیست , چیزی به نام گاندی ایسم وجود ندارد .”

وی از فزقه سازی متنفر است . گاندی تنها تکرار کننده قانونی است به قدمت کوههای سربه فلک کشیده هیمالایا.

گاندی چیزی به جهان عرضه نکرده . گاندی تنها و تنها در حال تجربه کردن و جبران و اصلاح خطاهای تجربی خویش است .

او نام زندگینامه خود را که در سال 1926 نوشته شد , ” تجربه های من با حقیقت” می گذارد .

او فقط یک “کنشگر” مصر و جدی بوده با حداقل استعدادهای یک انسان متوسط .

آنچنان متوسط که بتواند الگویی برای همه خاکیان , در تجربه و خطا و رشد باشد . ما نیز شاید بتوانیم در بسیاری از تجربه های وی خطاهای کوچک و بزرگی ببینیم , اما خط فاصل او با تمام مدعیان راه و رهرویی و سلوک و ایدئولوژی و کتب و سیاست و اخلاق و عرفان , در یک نکته بسیار ساده , اما بسیار بزرگ است که همین نکته نمی گذارد طرح دوباره اندیشه گاندی , بازگشت دوباره ای باشد به مطلق اندیشی و دیدن تمامی حقیقت در یک فرد یا یک باور .

و اما آن نکته ساده :

او واقعا و صمیمانه – و به تاکید – و در عمل و در نظر می خواهد که قهرمان و مراد و هادی نباشد .

می گوید که همچون هر انسان ساده ای , غیر مطلق است . اعتقاد دارد که اصلا کسی نیست . ایمان دارد که فقط باید بیاموزد و تجربه کند و به سالک بودن خود و ناقص بودن خود باور دارد .

اوست که زندگینامه خود-نوشت خود را ” تجربه های من با حقیقت” می نامد .

مهتما گاندی که فردی است بسیار بسیار مذهبی ؛ اخلاق , فلسفه و شیوه زیستنش همگی حقیقتا و کاملا از درون مذهب شخصی اش می جوشند . وی در همین مورد می گوید :

” من رشدی مشخص و آشکار در هیچ دینی ندیده ام .اگر ادیان دنیا مترقی بودند , دنیا دچار افتضاح و هرج و مرج فعلی اش نمی شد.”

هموست که می گوید :” من از همان قماش آدمهای فسادپذیری هستم که ضعیف همجنسانم نیز از آن ساخته شده اند و من هم مانند هر کس دیگری ممکن اشتباه کنم و گمراه شوم.”

اوست که می گوید :” اگر کسی به من بگوید که خداوند , خدای ناراستی و خدای شکنجه است , من از پرستش چنین خدایی سر باز می زنم , هر چند که تمامی عمرم را به پرستش او گذرانده باشم.”

یعنی که : هیچ مطلق مکتوب و غیرمکتوب و زنده و مرده ای برایم وجود ندارد که بتواند اصول اخلاقی مرا در تنگنا قرار دهد.

و این اخلاق شفقت و عشق و عدم خشونت – به صورت اخلاقی خود بنیاد- است که بر هر سنت و نوآوری ای در ذهن من می تواند غلبه یابد و نه بالعکس.

نکته در همین جاست : آمادگی برای نقد بیرحمانه تمام آنچه که داریم – رسالتی پیشینی برای شخص خود ( سوای باقی انسانها) قائل نبودن و هرگونه رسالتی را همگانی و برای همگان دانستن , گریز از مرید و مرادبازی , – در هنگامه ی هجوم پرسش های مریدان خواسته یا ناخواسته – خود را عالم دانای کل ندیدن , رهرو ماندن و طالب ماندن و ناقص ماندن همیشگی , اما همزمان , امیدواری همیشگی به رشد و تکامل و بهبود شخصیت خود و تمامی انسان ها و ارتقا رفتار انسان با انسان و نیز بهبود ساختار نهادهای بشری , نفرت از ستم و نه ستمگر , و از همه مهمتر , مطلق نکردن اعتقاد و ایمان , به بهای تحمیل رنج و درد به دیگران ( اگرچه فقط یک انسان ) , و در آخر , الگوپذیری و ملموس بودن رفتار گاندی برای همه آدمیانی که هر روزه به کوچه ها و خیابانها سرازیر میشوند.

اینجاست که دغدغه معقول مان پاسخی آرامش بخش و در خور می گیرد که :

گاندی تعصب مذهبی نیست تا به خاطر آن رگ گردن خود و دیگران را بفشاریم و کمر به قتل و شکنجه دیگران به خاطر  انحراف و گمراهی و شک و تردیدهایشان ببندیم.

گاندی فقط تکرار “نجوای آرام و خرد درون ” است . ” متر” ی است که تو همیشه آنرا با خود داشته ای و فقط فراموشش کرده ای . تو قادر خواهی بود که هر یک از رفتار و کردار گاندی را بیرحمانه به نقد بازتابی بکشی و اشتباه یا ستم وی را گوشزد کنی , اما نمی توانی ” راه بینام” ی را که او به آن اشاره می کند ( و قرن ها قبل از این هم وجود داشته است ) رد کنی , چرا که این راه , امکان “خودپالایی” را از ابتدای کار با خود و تو شرط کرده است و در هر لحظه آماده است که آخرین دستاوردهایش به نقد کشیده شود و در خودش انعکاس یابد تا خود را بالا بکشد.

و به همین خاطر راهی با سرنوشتی از پیش تعیین شده نیست , جز اینکه ” قانون کاهش رنج و درد” و ” شفقت فراگیر” را محترم شمرد.

و لذا هیچگاه نمی توان مدعی شد که این یا آن سنت؟!

بر آمده از این اعتقاد , این یا آن کس را به گمراهی کشانده . چرا که اصلا سنتی با خود ندارد .

این بحث ها همگی به رهرو مربوطند , چرا که همیشه , امکان نقد بازتابی نه تنها موجود است , بلکه عنصر اصلی حرکت است .

امروزه در جهان پدر ملت کم نداریم ؛ در واقع , بدون وجود برخی از آنان , دنیا روزهای بهتری را می توانست داشته باشد . اما این مرد نحیف سیه چرده در لباسی از کتان , چیزی بیش از “پدرملت” بود .

رهاوردهای وی بسیارند.

هر یک از آنها , که بر اساس شیوه اجرا یا نتیجه کار مورد قضاوت قرار گرفته اند , نام او را در سراسر جهان پرآوازه و سرافراز ساخته اند.

وی آزادی از زنجیر بردگی بیگانه را به یک پنجم نوع بشر هدیه کرد و در پی آن آزادی هند به تعبیری پیشگام رهایی بسیاری از کشورهای آسیای جنوب شرقی و آفریقا گشت.

آنچه که وی برای انسانهایی که سابقا نجس شمرده می شدند انجام داد , هیچ ارزش و اهمیت کمتری از استقلال هند نداشت .

گاندی زنجیرهای ده ها قرن ستم طبقاتی و هتک حرمت اجتماعی آنان را شکست . اصرار او مبنی بر اینکه آزادی میباید با سعادت اجتماعی , اخلاقی و اقتصادی میلیونها نفری که در روستاها زندگی می کنند همراه باشد و نیز شیوه هایی برای دستیابی به این هدف ابداع نمود , طریقتی از زندگی را نمایش داد که ممکن است روزگاری بتواند جانشینی برای جوامع تمرکزگرا و فایده گرای امروزی باشد.

نجات دموکراسی از خطرات احاطه کننده آن , قبل از هر چیز , وظیفه و تعهدی است اخلاقی ؛ که می باید در درون هر فرد آغاز شود. صلح و دموکراسی, از خانه و قلب انسانها شروع میشود.

شهروندان یک دموکراسی معمولا فکر می کنند که با ریختن آرایشان به صندوق ها , وظیفه شان تمام شده است و اگر چشمشان را به رفتار دولتشان بدوزند و بر علیه اشتباهاتش اعتراض کنند , به خاطر شرافت شهروندی شان به یکدیگر تبریک هم می گویند که این کارهای بزرگ را کرده اند . اما دموکراسی چیزی است بیشتر از انتخابات آزاد و دولت خوب و این گونه اعتراضات بی خاصیت به دیگران.

مهتما گاندی می گوید افراد مستقیما درگیر , قبل از اینکه مسئله آنچنان وخیم شود که دخالت دولت لازم شود , میباید خود با مشکل دست و پنجه نرم کنند. به عبارت دیگر , وی به خودیاری و تلاش همیارانه , بیشتر معتقد است تا تصویب قانون .

نظریه وی رادیکال و ریشه ایست :

قوانین گاهی اوقات کمکی می کنند . اما تو نمی توانی عشق برادرانه یا حقیقت یا انفاق یا مدارا یا انصاف را در ظرف قانون بریزی و تصویب کنی .

چون دموکراسی ای که در کتب قوانین است دلیل کافی برای “زنده” شمردن آن نیست . تنها موجودات زنده اند که , با رفتار لحظه به لحظه شان , آن آرمان خوب را به حقیقتی زنده بدل می سازند.

گاندی از هیچ کسی نفرت , حسد , کینه یا آزردگی به دل ندارد.

سی سال آزگار با انگلیس مبارزه کرد , بدون ابراز یک کلمه تند و نیشدار بر ضد هیچ انگلیسی ای . وی دوست همان نایب السلطنه ای باقی ماند که او را زندانی ساخت.

وی با یک سیستم مخالف بود و نه افرادش . روش اش او را روئین تن ساخت و به او تاثیری عظیم و فوق العاده بخشید.

برگرفته از : گاندی و استالین اثری از لویی فیشر

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
فعالان در تبعید
http://wp.me/p2lrZ4-wG

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.