رفتن به محتوای اصلی

بررسی روزنامه‌های صبح دوشنبه تهران – دهم مهر
01.10.2012 - 07:09

عکس و تیتر صفحه اول جهان صنعت

 

چند روز بعد از انتقاد یکصدای روزنامه‌ها از اظهارات نرم محمود احمدی‌نژاد خطاب به آمریکا که با پیشنهاد مذاکره همراه بود، امروز نیز این سئوال در روزنامه‌ها منعکس است که مگر احمدی‌نژاد خود نمی‌دانست که در مورد روابط ایران و آمریکا تصمیم‌گیرنده نه او بلکه رهبر است.

ایران و آمریکا، رییس‌جمهور نمی‌دانست؟

امیر مطهرنیا در سرمقاله کلیک خراسانبا اشاره به تصمیم آمریکا در مورد سازمان مجاهدین خلق نوشته است که به نظر می‌رسد آمریکا سعی می‌کند با خارج کردن این سازمان از لیست گروه‌های تروریستی و باز نمودن فضای سازمانی برای اعضای آن، آنها را به تحرکات سیاسی در درون اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی ایران منتقل و با اضافه کردن تجربه تشکیلاتی این سازمان به فضای سیاسی اپوزیسیون، مشکل درونی اپوزیسیون خارج از کشور برای سازمان‌دهی و اقدام تشکیلاتی را تا حدودی مرتفع کند.

به نوشته این مقاله، اعضای این گروه به واسطه این که در فضاهای بسته‌ای بوده‌اند و نتوانسته‌اند خود را با تغییرات موجود در بافت محیطی خارج از سازمان تطبیق دهند، در آینده ریزش‌هایی خواهند داشت، اما در عین حال سران آنها با توجه به این فضایی که آمریکا برای آنها فراهم کرده است و با حمایت کشورهای فرادستی به سمت احیای فعالیت‌ها حرکت خواهند کرد.

محمد کاظم انبارلوئی هم در سرمقاله کلیک رسالتبه موضوع رابطه ایران وآمریکا پرداخته و با اشاره به اظهارات احمدی‌نژاد در نیویورک نوشته است: روسای دولت‌های پیشین و فعلی با تکیه بر پاره‌ای از دیدگاه‌های به‌ظاهر کارشناسی قدم در این وادی ‌گذاشتند که از سوی امام، رهبری و مردم مورد نکوهش قرار گرفتند.

به نوشته این مقاله، غیر از آن دیدگاه‌هایی که مرعوب آمریکاست و یا قصد خیانت به ملت دارد، دیدگا‌ه‌های به ظاهر مشفقانه‌ای هم هست که توصیه به برقراری روابط و مذاکره با آمریکا می‌کند. یکی از آن دیدگاه‌ها آن است که اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم مسیر آن از طریق مذاکره و رابطه با آمریکا می‌گذرد. آمریکا در سر راه پیشرفت ایران مانع ایجاد می‌کند، این مانع را باید برداشت. آمریکا در مسیر پیشرفت ایران اخلال می‌کند، با گفتگو و رابطه می‌توان این اخلال را از بین برد. حرف به ظاهر معقولی است، اما طراحان این سخن- در شناخت ماهیت آمریکا از یکسو و شناخت جبهه کفر، شرک والحاد در جهان کنونی از سوی دیگر دچار مشکل هستند.

سرمقاله‌نویس رسالت ضمن تعجب از اظهارنظر محمود احمدی‌نژاد نوشته است: رئیس‌جمهور باید قدری به اطراف خود نگاه کند و ببیند این نان رابطه با آمریکا را چه کسی در سفره مواضع او نهاده است. خوردن یک تکه از چنین نانی را مردم ما حرام می‌دانند. بویژه آنکه تناول آن در بلاد کفر باشد. به همین دلیل مواضع رئیس‌جمهور را یک شوخی تلقی کرده و بدون اینکه به این شوخی بخندد آن را نشنیده گرفته و هیچ واکنشی هم نسبت به آن نشان نداده است؟

عظیم محمودآبادی در مقاله‌ای در کلیک اعتمادبا اشاره به مقالات عباس عبدی و حسین شریعتمداری در شماره‌های دیروز اعتماد و کیهان که با تیتر مشترک "چرا جدی گرفته نشد" منتشر شد که تاکید داشتند اصلا رییس‌جمهور اختیار در مورد تصمیم‌گیری برای روابط ایران و آمریکا ندارد، نوشته است که به نظر می‌رسد توجه به یک نکته در یادداشت عبدی و شریعتمداری غایب است و آن اینکه نمی‌توان باور کرد نکته‌ای که از منتهاالیه راست تا منتهاالیه چپ همه آن را می‌دانند و می‌فهمند محمود احمدی‌نژاد آن را نداند.

کارتون علی کاشی؛ مردم‌سالاری

 

نویسنده مقاله اعتماد تاکید کرده است که چطور می‌توان پذیرفت رییس‌جمهور ایران به مساله‌ای که نه تنها اوباما که حتی هیچ‌یک از مقامات دولت امریکا آن را جدی نگرفتند و رسانه‌های جهانی هم از کنار آن با بی‌اعتنایی عبور کردند، بی‌توجه بود.

معمای بازداشت هاشمی‌ها؟

صادق زیباکلام در مقاله‌ای با عنوان معمای بازداشت هاشمی‌ها در کلیک آرماننوشته است که بخشی از کلید معمای ماجرای مهدی هاشمی در گرو فهم این نکته ظریف است که چرا مخالفان تندروی آقای هاشمی رفسنجانی نمی‌خواستند که مهدی بازگردد، اما در مقابل خود آقای هاشمی برعکس اصرار داشتند که مهدی بازگردد؟ این نشان می‌دهد خبط و خطاهای مهدی آنقدر سنگین نبوده که نخواسته باشد به ایران بازگردد. به هر حال خود مهدی هاشمی بیشتر از هر کس دیگری می‌داند چه کرده و چه نکرده.

سئوال دیگر این استاد دانشگاه در مقاله آرمان این است که چرا فائزه با این فاصله از صدور حکم به زندان منتقل شد؟ تنها توجیه منطقی که می‌توان تصور نمود آن است که مخالفان تندروی آقای هاشمی رفسنجانی، جدای از آنکه تصور داشتند پرونده مهدی خیلی هم سنگین نیست، نمی‌خواستند بهانه و مستمسک بودن وی در انگلستان را از دست بدهند. بودن مهدی در لندن سبب شد تا مخالفان آقای هاشمی رفسنجانی هیچ بهانه دیگری که برای هجمه و توهین به وی پیدا نمی‌کردند، سروقت فائزه رفتند تا با زندانی شدن وی مهدی هاشمی از آمدن پشیمان شود.

در پایان مقاله آمده است: اما بازگشت مهدی هاشمی به کشور تمام این مستمسک‌ها و بهانه‌ها را از دست تندروها خارج کرد. اگر مهدی تبرئه شود که معلوم می‌شود همه آن تهمت‌ها چقدر بی‌اساس، ناجوانمردانه و غیراخلاقی بوده. به نظر می‌رسد که در هر حال برنده اخلاقی ماجرای بازداشت هاشمی‌ها خود آقای هاشمی رفسنجانی شده است.

سی و چند سال است مدام در پی حذف بودیم

تیتر و عکس صفحه اول اعتماد

 

کلیک اعتماددر گزارشی اصلی خود مصاحبه‌ای دارد با محمدجواد حجتی، کسی که انقلابیون وعظ و خطابه‌اش را خوب به خاطر دارند. پس از پیروز انقلاب نخستین امام جمعه شهر کرمان بود و چند دوره به نمایندگی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری رسید و هم‌اکنون از کارزار سیاست خود را دور نگه داشته است و تنها محل آمدوشدش را باید روزنامه اطلاعات دانست. حجتی‌کرمانی اما نگران آینده است. او هراس خود را از ریزش نیروهای انقلاب پنهان نمی‌کند.

خبرنگار اعتماد از این روحانی ۸۰ ساله می‌پرسد فضای سیاسی ایران در حال حاضر از نگاه شما چگونه است؟ برخی تحلیلگران معتقدند که پیکره نظام سیاسی ایران امروز دچار مشکلاتی شده است.

وی پاسخ می‌دهد: من اساس بیماری ۳۴ ساله نظام را که اکنون شدت یافته در تنازع و تخاصم در سطوح مختلف کشور می‌دانم. این تنازع و تخاصم منحصر به دوره مهندس بازرگان یا آقای هاشمی، خاتمی یا احمدی‌نژاد نبوده و نیست. ما از اول انقلاب تا به امروز پیوسته با هم دعوا کرده‌ایم. از زمان حیات امام و دولت موقت مهندس بازرگان گرفته تا ریاست‌جمهوری بنی‌صدر و بعد از آن روزی نبوده که ما دعوا نکرده باشیم. ما از اول، به جان یکدیگر افتادیم، بدون آنکه متوجه باشیم که رقابت با خصومت متفاوت است.

جواد حجتی کرمانی به نوشته اعتماد گفته است: این دعوا و تخاصم تنها محدود به حوزه سیاسی نبوده و نیست. در کارنامه ما درافتادن با چهره‌های فرهنگی و علمی نیز وجود دارد. حتی پا را از این فراتر گذاشتیم و با مراجع تقلید و سطوح مختلف روحانیت و روشنفکران درافتادیم.

اوضاع نامساعد است و مافیائی در قوه مجریه

کلیک مردم‌سالاریبا تاکید بر این که اوضاع اقتصادی کشور بی‌نهایت نامساعد است و سیاست‌های دولت نه تنها شکست خورده بلکه تاثیرات نامطلوب نیز گذاشته است، در سرمقاله خود نوشته که این روزها حتی می‌توان مدعی شد که دولت ناتوانی کامل در مدیریت امور است. دلار در قیمتی نزدیک به ۳۰۰۰ تومان و سکه یک میلیون و ۱۷۰ هزار تومان. این آخرین خبر از معاملات در بازارهای کشور است، بازاری که معاون رئیس کل بانک مرکزی وعده آرامش آن را تا ۱۵ روز دیگر می‌دهد.

به نوشته این مقاله، مسوولان اقتصادی کشور از سویی دیگر یا سکوت اختیار کرده و یا خطاها را گردن این و آن می‌اندازند. یکی می‌گوید کاری از دست ما برنمی‌آید و آن یکی وعده ارزانی می‌دهد، اما آنچه مسلم است در این آشفته بازار، هنوز دلالان غوغا می‌کنند و کسی را یارای برخورد نیست. اما این اوضاع نامساعد، اعتراض فراوانی در پی داشته و حتی سبب شده است تا سوال از رییس‌جمهور دوباره در محافل مطرح شود.

نادر کریمی‌جونی در سرمقاله کلیک جهان صنعتبا اشاره به مقاله هفته گذشته خود و گفته‌های یکی از چهره‌های پرنفوذ و منتقد دولت احمدی‌نژاد که به صراحت قوه مجریه و به ویژه ریاست آن را آماج حمله قرار داده و وی را به بی‌تفاوتی هدفمند در قبال گرانی نرخ ارز متهم کرده است، نوشته که دولت طی روزهای اخیر با راه‌اندازی اتاق تبادلات ارزی تلاش کرده است تا ضمن پرهیز از تزریق مستقیم ارز به بازار، نیازهای عمومی به ارز را تامین کند و از حجم مراجعه به بازار بکاهد.

به نوشته این مقاله اما اگر آنچه الیاس نادران اظهار داشته است، صحیح باشد و قوه مجریه یا رییس آن در قبال ایجاد بی‌نظمی در بازار اهدافی را دنبال کند، آن وقت آیا چنین به نظر نمی‌آید که یک فرد یا یک قوه از تمامی نظام و کشور بزرگ‌تر شده و می‌تواند جامعه و نظام را تحت تاثیر قرار دهد؟

او اضافه کرده است: در این صورت اتفاقا باید پرسید که مجموعه حاکمیت تا کجا و چه نقطه‌ای می‌خواهد یا می‌تواند بزرگ‌تری یک گروه یا فرد را تحمل کند؟ بالاخص رهبران مذهبی جامعه که طی قرون متمادی همواره پناهگاه مردم بوده‌اند، آیا می‌توانند مانند گذشته با توصیه به نخوردن مرغ، راه‌حلی برای عبور از شرایط فعلی پیشنهاد کنند؟

مرتضی فاطمی در سرمقاله کلیک ابتکارنوشته است: جمهوری اسلامی ایران، هشت سال درگیر جنگ نظامی تمام عیار با دشمن بعثی بود و به طور طبیعی، اداره جنگ در اولویت اصلی کشور قرار داشت. هر عاملی که باعث کندی روند امکانات‌رسانی به جبهه‌ها بود، با شدت با آن برخورد می‌شد. اکنون نیز در زمان شدیدترین جنگ اقتصادی تاریخ ایران هستیم. فروش نفت و گاز ایران، محصولات پتروشیمی، سیستم بانکی کشور به طور کامل مورد تحریم قرار گرفته و امکان نقل و انتقال ارز به سختی میسر است.

به نوشته ابتکار اگر مسئولان ذیربط، ناتوانی خود از کنترل قیمت ارز را اعلام کنند، که در این صورت یا بی‌لیاقتند و یا باید اذعان کنیم که تحریم‌ها به طور جدی بر اقتصاد کشور اثر گذاشته است. و اگر خدای ناکرده به این اعتقاد برسیم که مسئولان مربوطه تمایل به افزایش نرخ ارز دارند که در این صورت باید در نیات آنان در کشاندن کشور به پرتگاه‌های هولناک اقتصادی، تردید جدی کرد.

این روزنامه در نهایت نوشته است: تمامی فعالان اقتصادی در خصوص تحریم‌های خارجی، متفق‌القول هستند که آثار تحریم‌های غربی‌ها، به مراتب کمتر از وضعیت موجود اقتصادی است و اوضاع کنونی عمدتا ناشی از سوءمدیریت‌ها و یا تردید در اهداف مشکوک برخی دست‌اندرکاران برای رساندن کشور به شرایط وادادگی فعلی است. شرایطی که شاید بر اهداف سیاسی نظام و مقاومت در مقابل زیاده‌خواهی دشمنان نیز تاثیر بگذارد و مجبور به پذیرش تحمیل‌ها شویم.

سوالاتی درباره دلار ۳ هزار تومانی

محمدحسین روانبخش در ستون طنز کلیک مردم‌سالارینوشته است: محمود احمدی‌نژاد در ۱۴ شهریور ماه در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی با تاکید بر اینکه دلار ۳ هزار تومانی جنگ روانی است، گفت: مشکلاتی در عرصه اقتصاد وجود دارد، اما اینگونه نیست که عده‌ای تا ابد گرانی را به مردم تحمیل کنند. التهابات در بازار اتفاق ویژه‌ای نیست که نتوانیم آن را مدیریت کنیم. دیروز دلار سه هزار تومانی به واقعیت پیوست.

نویسنده چند سوال تستی مطرح کرده است: اول این که چرا هنوز یک ماه از این سخن احمدی‌نژاد نگذشته، دلار سه هزار تومان شد؟ و جواب‌ها: چون در سال آخر دولت، کارآمدی که این دولت دارد، بیش‌از پیش مشخص می‌شود. چون دولت در مقابل جنگ روانی آمادگی شدیدی دارد. چون التهابات در بازار اتفاق ویژه‌ای نیست، دلار چهار هزار تومان هم بشود، مشکلی نیست! چون فقط کمتر از یک ماه از آن تاریخ گذشته و هنوز تا ابد، وقت هست!

سئوال دیگر طنزنویس مردم‌سالاری این است که یک سال پیش در ۱۳ مهر ماه، احمدی‌نژاد اعلام کرده بود که دلار ۹۰۰ تومان هم نمی‌ارزد ، الان با توجه به سه هزار تومان شدنش، دلار چقدر می‌ارزد؟ و جواب‌ها: هنوز هم ۹۰۰ تومان نمی‌ارزد! حالا که ۳ هزار تومان شده ، ۷۰۰ تومان هم نمی‌ارزد ! حالا که قرار است ما قیمت تعیین کنیم ، ۵۰۰ تومان هم نمی‌ارزد! اصلا دلار ارزش آن را ندارد که دیگر برایش قیمت تعیین کنند!

تیترهای پنهان

کلیک ابتکاردر ستون تیترهای پنهان خود نوشته است:

- علی لاریجانی خبرنگار افتخاری خبرگزاری فارس شد [می‌تونم درباره خودم خبر بفرستم؟]

- راه‌چمنی: گزینه ما برای انتخابات مثل بمب صدا می‌کند [ولی تعداد تلفاتشو نمی‌دونم]

- واکنش ژوزه به تشویق علی کریمی توسط هواداران پرسپولیس: هرچه می‌توانید کریمی را تشویق کنید [من که زبون‌تونو نمی‌فهمم]

- وزیر ورزش: «استیضاح» به من ابلاغ نشده [دوستان‌مون تو مجلس منتظرن لغو استیضاح بیاد، اونو به من ابلاغ کنن]

کارتون روز

کارتون احسان گنجی، اعتماد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
بی بی سی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.