رفتن به محتوای اصلی

چرا پوتین و ارتش در روسیه از حمایت اکثر مردم برخوردارند؟
30.03.2022 - 06:53

مژگان صمدی پژوهشگر مسائل فرهنگی روسیه در دانشگاه منچستر است.

او این روزها به روسیه رفته است و در سلسله مطالبی از جایگاه ولادیمیر پوتین در روسیه، وضعیت جامعه مدنی در این کشور و همچنین واکنش شهروندان به سیاست‌های دولتی و همچنین نقش تحریم‌ها می‌نویسد.

جامعه روسیه

شب ۲۳ فوریه بود که نادیژدا ویدیویی از آتشبازی در پارک گورکی مسکو فرستاد و نوشت «امشب قیامت بود! سالوتی وحشتناک!» نادیژدا دوازده سال گذشته را در اروپا گذرانده و ده‌ها بار از دیدن آتشبازی در شهرهای بزرگ اروپایی لذت برده و فیلم و عکس برایم فرستاده است اما لحن پیامش در شب ۲۳ فوریه پر بود از وحشت و نه شادی و هیجان. صدای عموی هشتاد و یک ساله‌اش روی ویدیو شنیده می‌شد که با افتخار و غرور به او می‌گفت «خیلی وقت بود همچی سالوت با شکوهی ندیده بودی، مگه نه؟» از این که ۲۳ فوریه در روسیه روز مَرد است و تعطیل خوشحال بودم چون کلاس های آنلاینم با دانشجویانم در مسکو تشکیل نمی‌شد و من فرصت می‎کردم بدون عجله چمدان هایم را ببندم و برای مدتی با بریتانیا خداحافظی کنم.

صبح ۲۴ فوریه چشمم را که باز می‌کنم پیام کوتاه ایوان از مسکو اولین چیزی ست که توجه ام را جلب می‌کند :«یکی از تلخ ترین و سیاه ترین روزهای زندگی که از روس بودنم عمیقاً شرمسارم!» سریع می‌روم سر سراغ سایت‌های خبری و فقط بعد از شنیدن خبر حمله ی پوتین به اوکراین است که به یاد می آورم ۲۳ فوریه ۲۰۲۲ صدمین سالگرد بزرگداشت "روز مدافع سرزمین پدری" ست.

دقیقا صد سال پیش از آن بود که تأسیس ارتش سرخ، بعد از چهار سال، واقعه‌ای مهم و حیاتی برای شوروی اعلام شد و از آن به بعد این روز، حتی بعد از فروپاشی شوروی، جای مهمی در لیست جشن‌های اصلی و تعطیلات رسمی روسیه باز کرد. همین که بقیه ی وسایلم را به زور در چمدان ها جا می‌دهم و نگرانم بالاخره نتوانم تمام آنچه دوست دارم را با خود به مسکو ببرم، تمام ذهنم متوجه ی این تصمیم پوتین است.

از خودم می‌پرسم چرا پوتین دست به این اقدام زده است؟ به پشتگرمی چه بخشی از جامعه؟ جایگاه ارتش در جامعه ی روسیه کجاست؟ و آیا ارتباطی بین این جایگاه و زمان انتخاب شده از سوی پوتین برای حمله به اوکراین می توان دید؟

آمارها چه می‌گویند؟

بدون شک یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های حاکم بر جامعه روسیه ترس است. در نظرسنجی های موسسه ی تحلیلی "یوری لوادا" در ژانویه ۲۰۲۲ اصلی‌ترین عوامل ترس و نگرانی مصاحبه‌شوندگان بعد از نگرانی از سلامت عزیزانشان عبارتند از جنگ جهانی (۵۶ درصد) و آزار و اذیت از سوی صاحب منصبان (۵۳ درصد).

برای فرار از ترس و دلهره پناهگاه لازم است روس‌ها به طور تاریخی به صاحب‌منصبان به شدت بی‌اعتماد بوده و معتقدند که صاحبان پول و قدرت تنها به فکر منافع خود هستند و نه بهبود وضعیت کشور یا خدمت به مردم. به عبارتی، صاحبان قدرت در افکار عمومی نه تنها کارگشا و حامی نیستند بلکه آمار نشان می‌دهد بیش از نیمی از مردم روسیه از امکان آزار و اذیت از سوی صاحبان قدرت در احساس ترس و عدم امنیت دائم به سر می‌برند.

پوتین

 

از سوی دیگر، از میان تمام نهادهای اجتماعی، احزاب سیاسی در روسیه از کمترین میزان اعتماد مردمی برخوردار هستند (حدود ۱۷درصد ). روس‌ها باور ندارند که از طریق فعالیت حزبی می‌توان چیزی را در جامعه تغییر داد.

حتی ۷۵ درصد مصاحبه‌شوندگان در ماه‌های اخیر بر این باورند که از طریق قانون‌گذاری در دوما و شورای فدراسیون نمی‌توان اوضاع را تغییر داد.

بنابراین، روس‌ها برای غلبه بر احساس ترس و عدم امنیت خود، به قدرتمندترین فرد (رئیس جمهور) و مطمئن‌ترین نهاد اجتماعی روسیه یعنی ارتش پناه می‌برند.

میزان اعتماد به پوتین در ماه‌های اخیر مرتب رو به افزایش بوده است و از ۶۱ درصد در ماه اوت ۲۰۲۱ به ۷۱ درصد در فوریه ۲۰۲۲ رسیده بود.

در پاییز ۲۰۲۱ حدود نیمی از مصاحبه‌شوندگان امیدوار بوده‌اند که پوتین بعد از ۲۰۲۴ همچنان رئیس جمهور روسیه باقی بماند و ۶۱ درصد آنها ارتش را اولین نهاد اجتماعی مورد اعتماد خود معرفی کرده‌اند.

میزان محبوبیت سرگی شایگو وزیر دفاع حدود ۶۹ درصد است.

بنابراین عجیب نیست که تاریخ حمله به کشور اوکراین در صدمین سالگرد جشن تأسیس ارتش سرخ شوروی انتخاب شود. ارتشی که از حمایت اکثریت مردم روسیه برخوردار است، ارتشی که مدال افتخار شکست فاشیسم در اروپا را بر سینه دارد.

بعد از رئیس‌جمهوری و ارتش، بیشترین اعتماد مردم روسیه به نهادهای اطلاعاتی-امنیتی این کشور است (۴۵ درصد).

به همین دلیل است که رسانه‌های رسمی روسیه، که از اعتماد ۷۰ درصد جمعیت روسیه برخوردارند، از حمله به خاک اوکراین تحت عنوان "عملیات ویژه" علیه نظام فاشیستی حاکم بر اوکراین یاد می‌کنند. به عبارتی، این نامگذاری برگرفته از اعتبار اولین سه نهاد اجتماعی محبوب روس هاست: ارتش که مدال افتخار شکست فاشیزم در اروپا را بر سینه دارد، رئیس جمهوری که افسر سابق اطلاعاتی است، عملیاتی ویژه، و نه حمله نظامی، با هدف نابودی سیستم به گفته آنها، "فاشیستی حاکم بر اوکراین".

پناه بردن به شخص اول نظام، ارتش و نهادهای اطلاعاتی-امنیتی برای غلبه بر احساس عدم امنیت میراث نظام شوروی است و ارتباط مستقیمی با سن افراد، میزان دسترسی آنها به اطلاعات آزاد، موقعیت اقتصادی و محل زندگی آنها دارد.

نسل‌های مختلف از جمعیت روسیه در دنیاهای متفاوتی زندگی می‌کنند و مفهوم واقعیت را به صورت‌های مختلفی می‌فهمند. رابطه ی نادیژدای بیست و پنج ساله و عموی هشتاد و یک ساله‌اش نمونه‌ای روشن از زندگی دو دنیای متضاد زیر یک سقف است.

آپارتمان آنها از همان روز اول حمله پوتین به اوکراین به دو جبهه تقسیم شد؛ نادیژدا در اتاقش را می‌بندد و اخبار کشور را از رسانه‌های انگلیسی و فرانسه زبان دنبال می‌کند. عمویش در اتاقی دیگر با در باز صدای تلویزیون را تا آخر بلند می‌کند و اخبار مربوط به اوکراین را از تمام کانال‌های رسمی روسیه پی می‌گیرد. نادیژدا تصمیم پوتین را تجاوز آشکار نظامی به حریم یک کشور مستقل می‌داند و سعی می‌کند با دلایل منطقی پیرمرد را آگاه کند، عمویش او را غرب‌زده و سرسپرده دشمنان روسیه می‌نامد و معتقد است هدف پوتین چیزی نیست الا دفاع از روس‌های مقیم اوکراین که گرفتار ظلم فاشیست‌ها و نژادپرست های حاکم بر آن کشور شده‌اند.

آشپزخانه اما منطقه بی‌طرف بین نمایندگان این دو نسل است. عمو لنگان لنگان مسیر یخزده ی خانه تا سوپری را با احتیاط می‌رود تا برای نادیژدا میوه و سبزیجات تازه بخرد، با حوصله غذایی که مورد علاقه ی نادیژدا باشد درست می‌کند، میز را می‌چیند، پیچ رادیو را می‌چرخاند، صدای تحلیلگرهای سیاسی مدافع پوتین قطع و نوای موسیقی کلاسیک در آشپزخانه بلند می‌شود. از همان جا نادیژدا را صدا می‌زند «بدو بیا تا شام سرد نشده»! نادیژدا با لبخندی شیرین در آستانه در آشپزخانه ظاهر می‌شود، بوسه‌ای که بر موهای سفید عمویش می‌زند آنچنان در کام پیرمرد شیرین می‌نماید که خستگی را از تن و جانش به در می‌کند اما چشمانش غمگین است. او از جنگ متنفر است، از کشته شدن جوانان متنفر است اما متقاعد شده راه دیگری وجود ندارد. و او غمگین است چرا که می‍‌داند از زمان شروع جنگ عده‌ای از جوانان در حال ترک کشور هستند. او نگران است نادیژدا ترکش کند و به اروپا برگردد.

در نظر روس‌ها نه احتمال شروع جنگ جهانی و نه ترس از صاحب منصبان جامعه به اندازه نگرانی آنها برای فرزندان شان اهمیت ندارد. در نظرسنجی انجام شده در ژانویه ی ۲۰۲۲ اولین عامل نگرانی در روس‌ها امکان از دست دادن عزیزان بخصوص فرزندان است.

آیا بین اصلی‌ترین عامل ترس و نگرانی در فرد روس و پناه بردن او به شخص اول نظام، ارتش و نهادهای اطلاعاتی-امنیتی کشور رابطه‌ای وجود ندارد؟ آیا محبوبیت بالای پوتین در روسیه ریشه در گریز فرد روس از نگرانی‌های اصلی‌اش ندارد؟

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.