در جايي كه بنده هدف از انتشار اين موضوع ( يهودي سازي در منطقه خاورميانه ) را در خلاصه اول بيان كردم اما دوستان و سرداران محترم بسيار خشمگين از اينكه چرا اينبار در سايت ايران گلوبال به جاي جنگهاي صليبي و عثماني و تاتار ها و ساسانيان و اشكانيان موضوعي چنين مطرح مي شود ؟! در تحليل از 74 نظريه كه توسط خوانندگان آن موضوع چند خطي به دست مي آيند چند كامنت كه مدام در حال آدرسي دهي و يا آدرس خواهي از اينجانبه هستند موضوع مشخص است و در اين اواخر نيز با پيشنهادات آدرس فيس بوك بنده كه فكر نكنم مطالب قابل توجه اي غير از همين افكار معمولي بنده در آن چيز ديگري پيدا شود اما سوال اينجاست كه هك كردن فيس بوك بنده و بدست آوردن شماره تلفن موبايل ايرانسل بنده سودي براي آنها نخواهد داشت كه خوشبختانه با اين سرويس ايرانسل در ايران حداقل اين مقدورات پيش مي آيد كه بنده بايستي خيلي احمق بودم كه شماره تلفن موبايل واقعي خودم را در فيس بوك مي گذاشتم كه دوستان و سروران عزيز بنده را رديابي كنند دوستاني كه به دنبال مطالب كه برخي از اين عزيزان براي شناسايي بنده اسامي حقيقي را آوردند و بنده هم اسامي ديگري كه ارتباط آنان را با سپاه و ديگر ....... نشان مي داد آنان را بيشتر از پيش ناراحت كرده كه دست به عمليات سايبريك بزنند تا مثلا بنده حقير را شناسايي كنند بگذريم . اما آن كه بنده در اين موضوع مي خواهم مطرح كنم و باعث شد بنويسم تحليل فكري خودم بود كه با اين وضعيت كه پيش آمد گويي جدي شده است و احتمالا بيشتر به يقين است كه اينگونه برخي مي آشوبند . ناگفته پيداست كه جمهوري اسلامي ايران روزي كه موضوع سوريه و حزب اله لبنان و حماس و ياسر عرفاتها را مي زائيد حتما فكر كنيد كه فكر اينجايش را هم مي كرد اگر يك روزي اينطور شود چه ؟ من توهيني به ملت قهرمان و آزاده اكراد چه در اقليم كردستان عراق و يا كردستان دلاور ايران و اكراد ي كه در جنوب تركيه زندگي مي كنند نداشته و ندارم و سر تعظيم فرود مي آورم ملتي كه براي آزادي ميهن و وطن تلاش مي كنند قابل ستايش هستند همانند ساير ملتهاي ترك و عرب و لر بلوچ و تركمن اما ؟! موضوع وطن سازي و كشور سازي به قصد سوري سازي ديگري در منطقه خاورميانه به سود چه كسي است و به ضرر چه كسي ؟؟ هر كسي مي تواند از يك منظر به اين موضوع نگاه كند اما از ديد اين حقير وقتي اخبار از گوشه و كنار در لابه لاي اخبار داغ سوريه و انتخابات آمريكا و موضوع زندانيان سياسي و مدني داخل كشور را مي بينيم در كنار هم بگذاريم از جمله خبر مصاحبه بي بي سي با رهبر موقت پ ك ك و مهمترين مصاحبه آقاي ژيارگل گزارشگر بي بي سي با نيچيروان بارزاني نخست وزير منطقه اقليم كردستان عراق و سوالات زيركانه ايشان با او و مطرح نمودن سفر اخير سردار سليماني فرمانده سپاه قدس و ديدار و مذاكرات با نخست وزير اقليم كردستان عراق و بيان كنايه به صورت سوال صريح كه :: برخي معتقد هستند كه سردار سليماني فرمانده سپاه قدس كه آموزشهاي نظامي در جنوب لبنان و حماس و حتي سوريه دارند قصد آموزش در اربيل را دارند ))) در پاسخ آقاي نخست وزير ضمن قبول جضور نامبرده در منطقه همه اين گفته ها را رد مي كند و اشاره به اين دارد كه حضور و ديدار ايشان جنبه ديپلماتيك داشته و حتي ايشان را به تهران براي ديدار دعوت نموده اند ؟ حال سوال اينجاست كه در كدام مناسبات معمولا فرمانده نظامي غير رسمي ( مي دانيد كه فرمانده نظامي رسمي فرمانده هان نيروهاي زميني ، هوايي و دريايي و يا در كل فرماندهي ارتش يك نماينده نظامي يك كشور مي باشد و در مناسبات سياسي زماني كه قرار از پروتكل نظامي بين دو كشور منعقد گردد حضور اين نماينده نظامي كشور مطرح است ؟؟ در حالي اين مناسبات در حال انجام است ،كه جمهوري اسلامي ايران بعنوان يكي از اعضاي سازمان ملل با يك اقليمي مذاكره مي كند كه اصل كشور ( عراق) و يا حداقل از سران و نمايندگان رسمي حكومتي در اين مذاكرات حضور ندارند در ثاني حضور به تنهاي يك وابسته چريكي نه نظامي صد در صد بدون هيچ هيات سياسي و اقتصادي چه معني مي دهد ؟ در ادامه و سوال در مورد قراردادهاي نفتي كه اقليم كردستان عراق با شركتهاي خصوصي اروپايي منعقد و رابط آن با گفته هاي مسئولين حكومت مركزي عراق در باره اين نوع حركت باز اشاره به اينكه دولت عراق هيچ گاه حقوق اكراد را به رسميت نشناخته است و اين موضوع براي اكراد اقليم كردستان عراق هم نگران كننده هست ادامه مي دهد اما بنده قصد و غرضم اين نيست كه تحليلي در اين رابطه داشته باشم بلكه با توجه به اينكه با روابط آشكار و پنهان به ضم اظهارات رهبر موقت گروه پ ك ك در همين مصاحبه اخير شبكه بي بي سي و اعلام رسمي مبني بر ارتباط غير مستقيم و تاكيد گزارشگر بي بي سي به رغم اظهارات اين رهبر مخالف تركيه در منطقه و سياستهاي كه بين جمهوري اسلامي و تركيه و سوريه در اين يكسال اخير رد و بدل شد در ميابيم كه به ضم بنده جمهوري اسلامي ايران براي محكم نمودن پايه هاي خود نيازي به آشوبي ديگر در منطقه اما اينبار نزديك به خود و با سوري سازي ديگري قصد ادامه عمليات خود در سوريه را در اين منطقه نمايد و با شانتاژ نمود برخي از اكراد و جلب نظر به سوي خود و حمايتهاي همانند حمايتهاي كه از سوريه مي كرده وانگهي هنوز هم موضوع سوريه به آخر نرسيده و با نشان دادن درب باغ سبز به اين افراد و حتي تا جايي كه اگر قرار باشد سوريه تجزيه گردد بخشي از شمال سوريه به اكراد برسد و از طريق موضوع اتحاد و تاسيس كردستان بزرگ همان سوريه جديدي در منطقه باشد حتي با واگذاري بخشي از خاك ايران( كردستان شمالي ؟؟؟ همان غرب آزربايجان و كردستان و كرمانشاه ) اين طرح تاكتيكي را اجرا نمايد

انتشار از: لیدا افشار