رفتن به محتوای اصلی

«زهر طرف که شود کشته، به سود سکولاریزم است.»
15.11.2012 - 18:03

 آیا فرامین خامنه ای روی یخ نوشته می شود؟

«زهر طرف که شود کشته، به سود سکولاریزم است.»

 دوهفته از فرمان تاریخی؟! خامنه ای مبنی بر خود داری از تشتت و ایجاد اختلاف تا انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نگذشته است که باردیگر جناح های درگیر نظام به جان یک ودیگر افتاده اند!

این در حالیست که برادران لاریجانی و احمدی نژاد به فرمان خامنه ای لبیک گفته بودند اما دیری نپائید که دعواها باردیگر شعله گرفته است! انگار فرامین خامنه ای برای ایجاد اتحاد و جلوگیری از اختلاف روی یخ نوشته می شود که به این اندازه بی دوام هست!

ناگفته‌های مداح بیت رهبری: همه به رهبر پشت کرده‌اند

http://www.radiofarda.com/content/f12_position_of…

آیت الله لاریجانی:تلاش رسانه های دولتی وقیحانه است

رییس قوه قضاییه ایران، از واکنش رسانه های حامی محمود احمدی نژاد به مرگ یک وبلاگ نویس زندانی انتقاد کرد و گفت: گفته‌اند حالا معلوم می‌شود دلیل رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین چه بوده.

اختلافات درون حاکمیت از بدو شکل گیری جمهوری اسلامی شروع شده است وهمچنان ادامه دارد.درک وشناخت نیروهای سیاسی مختلف در آغاز حکومت اسلامی ، بیشتر در اندیشه های مرتضی مطهری، نهضت آزادی ، بنی صدر ، سازمان مجاهدین خلق و سپس آیت الله شریعتمداری شکل گرفته بود که اینک جایش را به جریانات دیگر همچون اندیشه های اسفندیار رحیم مشائی داده است! ایران همواره سرزمین اندیشه های گوناگون از هر دین و مرامی بوده است!دریک کلام باید گفت که ایران همواره سرزمین زایش ادیان ، مذاهب ، فرقه ها و اندیشه ورزی بوده است و برای آن هیچ پایانی قابل تصور نیست

اختلافات جناحی درون حاکمیت که بیشتر ایدولوژیک و از قرائت های گونان و تبیین از اسلام نیز هست اینک وارد مرحله جدی تری شده است. سئوال اساسی در این هست که اسلام اینک دیگر پاسخگوی نیازهای زمان نیست اما باقیمانده اسلام چگونه می تواند با جامعه ایرانی انطباق یابد ،نقش رحیم مشائی در همین نظقه شکل گرفته است.اسلام در آغاز بدون روحانیت به میدان آمد و کسب معلومات دینی فقط به روحانیت وابسته نبوده است و دین اسلام می تواند بدون روحانیت نیز به حیات و ظهور خود ادامه دهد. ادامه حضور پررنگ روحانیت در حکومت اسلامی که طلب فرمانبرداری را نیز می کند این فقط به بدنامی دین اسلام منتهی شده است و جناح مشائی برای نجات دین اسلام ،می خواهد روحانیت را از اسلام جدا نماید!

برای نیروهای سکولار فقط این مهم هست که

«زهر طرف که شود کشته، به سود سکولاریزم است.»

اینک خرد جمعی مردم و بدون دخالت نیروهای سیاسی ـ تشخیص داده است که برای رسیدن به پیروزی و خلاصی از حکومت اسلامی باید به اختلافات نظام در سایه طرفداری تئوری افرهنگ ایرانی ،دامن زد!اصلا نیازی به طرفداری از یک جناح برای نیروهای سیاسی وجود ندارد ،بلکه حمایت ز اندیشه فرهنگ ایران کار اساسی خویش را پیش می برد!

همان اندیشه ای که در عصر روی کار آمدن صفویه  در ضدیت با حکومت ترکان عثمانی ،ترکان آذری را به مذهب شیعه نمود تا به جنگ ترکان سنی مذهب بروند!

رد پای همه این تاکتیک های تاریخی و سیاسی ایرانیان را می توان در پهنه تاریخ ایران در ادوار گوناگون مشاهده کرد!

 

اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور هم برای شهادت آماده می شود!

http://iranglobal.info/node/12186

  حکومت ايران عرب زده نیست، ضد عرب است

اسفندیار رحیم مشایی در بخش دیگری از سخنان خود گفته است :" ملت غير عرب ايران بيش از مجموعه ملت‌های عرب در پايه‌گذاری فرهنگ و تمدن اسلام نقش داشته و علت آن گوهرشناسي ايرانيان است. 

http://www.alarabiya.net/articles/2010/08/27/117772.html

 

اسفندیاررحیم مشائی اخیرا با ابداع  فرهنگ ایرانی در مقابل تمدن اسلامی به محبوبیت بسیاری زیادی در میان مردم دست یافته است!

 آخرین آجرهائی که این روزها توسط جناح اسفندیار رحیم مشائی از زیر پای
روحانیت شیعه کشیده میشود را باید یک اتفاق تاریخی بسیار سرنوشت ساز دانست.این حرکت را باید به فال نیک گرفت چون این خود نتیجه بسیار مثبت اختلافات جناحی درون حاکمیت خواهد شد تا نیروهای سیاسی سکولار بتوانند روحانیت را برای همیشه از گردونه حکومت خارج سازند تا مردم ایران از شر دائمی روحانیت خلاصی یابند!

اگر رحیم مشائی بتواند روحانیت را در انظار عمومی و صحنه سیاسی ،مسئول همه فجایع نشان دهد ، آنگاه در سایه تنفر مردم از روحانیون ، شرائط ویژه تاریخ برای مهیا سازی جامعه و حکومت سکولار آماده خواهد شد!

رحیم مشائی اینک همان نقش تاریخی محمد علی باب را با فاصله 180 ساله تاریخی به عهده گرفته است تا روحانیت در انتظار امام زمان را از درون تهی سازد تا مردم برای رسیدن به سعادت دیگر به انتظار ظهور ننشینند!

همانطوریکه در تاریخ یکشنبه 18 اردیبهشت  1390 طی مقاله ای نوشتم که از زندانیان سیاسی طرفدار رحیم مشائی به مثابه آزادی اندیشه باید دفاع کرد ،امروز نیز  این وظیفه برگردن  نیروهای سیاسی سنگینی می کند که از آزادی ابراز اندیشه سیاسی و خطوط فکری حتی در درون حاکمیت باید دفاع نمود!

آیا باید به داد یاران مشائی و احمدی نژاد برخاست؟

http://news.gooya.com/politics/archives/2011/05/121663.php

 

http://www.radiofarda.com/content/f4_kayhan_against_kayhan_struggle_iran/2285779.html

شریعتمداری علیه همه؛ رحیم مشایی علیه شریعتمداری

 

«از نظر آقای شريعتمداری من مسلمان هم نيستم. از نظر ايشان من جاسوس و منافق و عضو کودتای مخملی هستم.» این بخشی از سخنان اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر رییس جمهوری ایران درباره مدیر مسئول کیهان است و به نظر می رسد «اين جاسوس و منافق» دست به شمشير برده و با گرد آوردن پاره ای از نيروهای روزنامه اصولگرای کيهان، اقدام به تفرقه در نشريه ای کرده که از آن به عنوان روزنامه «آقا» ياد می کنند.

 تاریخ جهان براساس اختلافات و تضاد ها شکل گرفته است.«بدون تز و آنتی تز هرگز سنتز» به وجود نمی آید!؟  گاهی اوقات از درون اختلافات نتایج جالبی بدست می آید،اینک نیز باید نظاره گر نتایج شیرین آن باید بود!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.