رفتن به محتوای اصلی

حق طلب باشيم و چشمان مان را روي گناهان خود نبنديم در بحبوحه درگيري هاي خاورميانه
19.11.2012 - 14:48

 حق طلبي به معني آن نيست كه چشمان مان را روي خطاها و حتي گناهان خود و خودي ها ببنديم و تنها آن را در ديگران يا دشمنانمان ببينيم و متهم كنيم. اين يكي ديگر از بزرگترين معضلاتي است كه اسلام گرايان امروز به آن گرفتارند. بلي، حق طلبي هم دشوار است و هم تاوان دارد و تمايز و ارزش اخلاقي اش نيز با نديدن اشتباهات و گناهان خود، و تنها يافتن آن در ديگري و دشمنان مان، در همين است. اگر پيامبرمان را حتي بسياري از غيرمسلمانان به عنوان داور قبول داشتند، چون او طرف تنها مسلمانان و خودي ها را نمي گرفت، بلكه طرف حق را مي گرفت و اگر حق با غيرمسلمان بود، به نفع او داوري مي كرد و رأي مي داد.  و این اعراب دوران جاهلیت بودند که همواره سوی خودی ها را می گرفتند و اشتباهات و گناهان خود و خودی ها را نمی دیدند و محمد آمد تا آن را باطل کند، اما مسلمانان در قرن بیست و یکم عملاً همان منطق را به نام اسلام دنبال می کنند!؟

در جريان درگيري هاي اخير حماس و اسرائيل مشخصاً هر كسي به سوي متحد خود رأي داد و طرف مقابل را متهم كرد؛ كشورهاي مسلمانان اسرائيل را و بسياري از كشورهاي غربي حماس را تنها مقصر شناختند. در حالي كه دشوار نيست تا دريابيم، همان گونه كه اسرائيل در كشتار مردم غزه به خاطر تنبيه حماس و جهاد اسلامي و ساير گروه هاي تندروي اسلامي، مقصر است، حماس و ساير گروه هاي تندروي فلسطيني در غزه نيز. قبلاً هم متذكر شدم كه رفتار حماس به هيچ وجه در حد و اندازه مسئولان يك كشور يا منطقه نيست، بلكه شبيه اراذل و اوباشي است كه بخواهند غيرمسئولانه جايي را به هم بريزند و خراب كنند و از آن به هم ريختگي، هيجان زده هم شوند! وقتي كسي مسئوليت جايي را برعهده مي گيرد، نياز به كنش، واكنش و منش خاصي دارد؛ درست چون پدري كه مسئول خانواده اي است و همواره مي خواهد با همسايگان در چنان آرامشي باشد كه از يك پدر مسئول انتظار مي رود، در حالي كه جوانان خانواده ممكن است، نگران آن باشند كه جوانان خانواده هاي ديگر پررويي نكنند و مبادا غرورشان خورد شود! رفتار حماس دقيقاً شبيه نوجواني در سن بلوغ است كه به فكر هيچ چيز به جز غُدبازي هايش نيست. به همين اظهارنظرشان پس از حمله نگاه كنيد كه گواه دقيق آن استنباط است: اسرائيل مي خواهد اراده مقاومت ما را در هم شكند! يعني به هيچ چيز به جز همين بچه بازي هاي شان نمي انديشند و تو گويي كه آن همه جنازه و زخمي و خرابي را نمي بينند، مگر براي آن كه جنازه ها را روي دست بلند كنند و بازارگرمي جديدي براي خشونت هاي خود بيابند! برويد خجالت بكشيد. خيلي شانس آورديد كه تاكنون قدرت را در دست نگرفتيد و گرنه شبيه همان متحدان سابق تان، يعني رژيم بعث سوريه هستيد كه تا در موضع ضعف بودند، مدافع مظلوم نقش شان بود، اما تا در موضع قدرت افتادند، چنان بر سر مردم خويش آوردند كه بنا به اذعان اعراب، اسرائيل در طول اين همه جنگ بر سر اعراب و سوريان نياورد. خوب نگاه كنيد، كه شما پيشرفته ترين سلاح هايي را كه داريد، بر عليه اسرائيل به كار مي بريد، اما اسرائيل بسياري از سلاح هاي كشتار جمعي اش (سلاح هاي هسته اي) را تاكنون در هيچ جنگي برعليه شما و اعراب به كار نبرده است.

مشكل ديگر از اسرائيل و به خصوص تندروهاي اسرائيلي است كه تاكنون روش شان آن بوده كه سعي كردند به هر خشونت آن سوي مرز با پاسخي پشيمان كننده و حتي ويران كننده واكنش نشان بدهند! اين دقيقاً منطق هيتلر و رفتار نازي ها بود و اگر آنان جواب گرفتند، شما هم پس از اين شصت و اندي سال جواب مي گيريد. براي همزيستي با همسايگان در آرامش و امنيت، پاسخ هاي دندان شكن راهكار نيست، بلكه دقيقاً برعكس، جلب اطمينان و احترام به همزيستي و حسن همجواري از طريق تعامل و همياري است. درك اين موضوع پس از اين همه سال كه راه مشت آهنين را برگزيده ايد و جواب نداد، تا اين حد مشكل است؟! نمونه بارزش رفتار مسئولانه مقامات هند است، كه با وجود شيطنت هاي نظاميان پاكستاني در كمك و تهييج اسلام گرايان تندرو و تروريست، چنان عمل كردند كه حتي اطمينان مقامات پاكستاني را در بلندمدت جلب كردند و به جاي اتكاي به ارتش برترشان، به همين جلب اطمينان عملي تكيه نمودند و جواب گرفتند. شما در عمل ثابت كرديد كه مشكل شما تنها حماس و تندروهاي اسلام گرا نيستند، شما با كساني نيز كه پاي ميز مذاكره با شما مي نشينند، مشكل داريد و ياسر عرفات را كه با شما به گفتگو و مصالحه نشست، پس از آن كه زير بار خواسته هاي شما نرفت، شريك مناسب صلح نشمرديد و محمود عباس را طرف مناسب دانستيد، و دليل اش را آن ذكر كرديد كه چون با تروريست ها همكاري نمي كند و حالا كه نتوانستيد خواست هايتان را بر سر ميز مذاكره به او تحميل كنيد، مي گوييد او شريك مناسبي نيست و فرد ديگري بايد بيايد! پس در مذاكرات معلوم شد، مشكل از كجاست. شما شريك صلح نمي خواهيد، يك هالو مي خواهيد كه به جاي خواسته هاي فلسطينيان، منافع شما را دنبال كند، كه ديگر آن شريك صلح نمي شود، بلكه مزدور دست نشانده مي شود و چنان توافقي نيز حتي اگر حاصل شود، از طرف مردم فلسطيني و افكار عمومي اعراب قابل پذيرش نخواهد بود و بي نتيجه است. عملاً با به بن بست كشاندن مذاكرات صلح، موضع تندروها را تقويت كرديد و حتي اقدامات مسالمت آميز محمود عباس در سازمان ملل را كه در راستاي دو كشور مستقل فلسطين و اسرائيل و ادامه مذاكرات است، تحريم و تهديد كرديد. رفتارتان در سرزمين هاي اشغالي بسيار متفاوت است با رفتاري كه با شهروندان اسرائيلي داريد و بسيار تبعيض آميز است. انزجار عمومي از واقعه تاريخي هولوكاست، تنها رفتار تبعيض آميز و كشتار يهوديان نيست، بلكه بيزاري از هر نوع رفتار تبعيض آميز و كشتار انسان هاست، جداي از قوم و نژاد و دين و آئين شان. وقتي حسرت كاشتيد، نفرت درو خواهيد كرد. صادقانه بگويم، گاه با خود مي انديشم، حيف اين مردم بي گناهي (چه فلسطيني و چه اسرائيلي) كه در جوار شما (تندروهاي اسرائيلي و فلسطيني) زندگي مي كنند و قرباني مي شوند و گرنه براي اين تعصب كور و وقاحت، شما تندروهاي اسرائيلي و فلسطيني، بهترين گروه براي تنبيه يكديگر بوديد و با تصور برتري تان بر ديگري، آنقدر چون مار و عقرب به جان هم مي افتاديد كه چيزي از زهرتان باقي نمي ماند.

مقامات و مسئولان كشورهاي اسلامي و عربي همان گونه كه گفتم، حساب مردم غزه را از گروه هاي تندرويي چون حماس و جهاد اسلامي بايد جدا كنند و به آنان ياد دهند كه مي توان چون بسياري از رهبران بهار عربي، مسلمان و مسئول بود، اما تندرو و هالو نبود؛ مي شود حق طلب و سازنده بود، اما طلبكار و خرابكار نبود. اقدامات كشورهاي اسلامي علاوه بر راهنمايي حماس، در صورتي كه خواستند اقدامات قهري را در مقابل اسرائيل در پيش گيرند، تنها بايد حول و حوش اقدامات ديپلماتيك و اقتصادي باشد و چه حالا و چه بعدها فكر درگيري هاي نظامي را از سر بيرون كنيد كه هم غيرانساني است و هم منجر به بدتر شدن اوضاع مي شود و هم راهي است كه تندروهاي اسرائيل براي گسترش مرزهاي اسرائيل از نيل تا فرات مي جويند و يكي از دلايل تقويت تندروهاي اسلامي در منطقه نيز همين جنگي است كه توسط اين هالوها آغاز شود، اما در پايان جنگ، برنده اش اسرائيل باشد؛ چنان كه اسرائيل تاكنون تنها از طريق جنگ بوده كه مرزهايش را توسعه داده و از طريق گفتگوهاي صلح، برعكس مقدار زيادي از سرزمين هاي اشغالي را پس داده است. همين حالا نيز مي بينيد، چنان كه پيش بيني كرده بودم، تندروهاي اسرائيلي بدنبال يك درگيري نظامي براي خنثي سازي اقدام فلسطينيان در سازمان ملل اند و هالوهاي حماس هم بدان جواب دادند. محمود عباس بسيار زحمت كشيد و از هر طرف تحت فشار بوده و هست و از اين سبب، قصد نكوهش شان را ندارم، و تنها بدين سبب خاطر نشان مي شوم كه از اين پس، اشتباهات گذشته را تكرار نكنيم. وقتي در برنامه زمانبندي خود هستيم، مي توانيم كارهارا طبق برنامه پيش بريم، اما وقتي به خيال هماهنگي با همگان، كار را در برنامه زمانبندي آنان برديد، آن گاه براي هر نوع مانع تراشي در راه تان، برنامه و فرصت كافي خواهند داشت و اين چيزي است كه اينك مي توانيد نتيجه آن را ببينيد و رئيس جمهوري هاي متعدد آمريكا خواهند آمد و خواهند رفت و اگر منتظر جلب نظرشان باشيد، شصت و اندي سال ديگر نيز بايد صبر كنيد. محمود عباس، سفر اروپايي خود را كه به خاطر درگيري هاي غزه رها كرده بود، ادامه دهد و از طريق تلفن و رايزني از همانجا در جريان وقايع غزه قرار گيرد و گفتگوها را ادامه دهد.

پيروزي هاي مستمر ارتش آزاد سوريه مايه دلگرمي است، همان گونه كه افزايش آوارگان سوريه با سردي هوا نياز به توجه بيشتر به وضع آنان را طلب مي كند. ديديد كه حملات تان به پايگاه هاي هوايي و فرودگاه ها چقدر نتيجه بخش بود و بسياري از غنائمي را كه از خارج در اختيارتان نمي دادند، اينك داريد تا از آن ها استفاده كنيد. توجه كنيد كه همه فرودگاه ها و پايگاه هاي بزرگ هوايي اسد، ممكن است به راحتي سقوط نكنند و نياز نيست تا صبر كنيد و توان تصرف شان را پيدا كنيد، كافي است تا با هدف قرار دادن برج مراقبت و باندهاي پرواز، امكان نشست و برخاست هواپيماها و هليكوپترها را از آن ها سلب كنيد تا هم حملات هوايي به شدت كاهش يابد و هم كمك هايي كه اسد از طريق هوايي از خارج دريافت مي كند. حملات تان به كاخ ها و مراكز دولتي اسد نبايد تنها نمادين نشان دهد، بلكه بايد موثر نيز باشد. جانيان زماني دلسرد خواهند شد، كه بدانند هيچ جايي برايشان امن نيست و هر آن امكان هدف قرار گرفتن شان وجود دارد. كشورهاي عربي و اسلامي مثل فرانسه، اگر تاكنون برخي از آن ها مقامات سفارتخانه هاي سوريه را اخراج نكرده اند، اقدام كنند و نماينده اي از ائتلاف جديد سوريه را به عنوان نماينده رسمي سوريه جايگزين شان نمايند. از اين طريق، از همين حالا سوريه در دستان دولتي جديد خواهد بود و اسد و حاميان اش بيهوده و بدون اميد به هيچ نتيجه اي تنها بر سر جان شان كلنجار مي روند و تداوم جنگ فقط با هزينه بيشتر براي متحدانش همراه خواهد بود و كمكي به حفظ حكومت اسد نخواهد كرد، چون از نظر مجامع بين المللي ديگر حكومتي از طرف اسد به رسميت شناخته نمي شود كه بخواهد حفظ شود، بلكه دولت انتقالي جديد است كه سوريه آينده را مي سازد.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.