رفتن به محتوای اصلی

ملاحظات ارضی در آذربایجان غربی (2)
24.11.2012 - 15:39

تعیین تکلیف آذربایجان غربی 

حل مسئله ارضی در «آذربایجان غربی» جدا از تعیین تکلیف مناطق چند ملیتی دیگر -و حتی تک ملیتی- در ایران نیست. در حقیقت مسایل ارضی همه ی مناطق جغرافیای ایران چنین وضعیتی دارند. در سرتا سر ایران مناطق چند ملیتی بسیاراند. در اصل ایران مملکتی چند ملیتی ست. بزرگترین شهر ایران - تهران - یک شهر چند ملیتی ست -که مملو از فارسی زبانان و آذربایجانی زبانان و صاحبان زبانهای دیگر  است. سرنوشت این شهر چگونه  میتواند تعیین بشود؟ از طریق صندقهای رأی با نظارت سازمان ملل؟ یا از طریق کوچیدن ملیتها؟ یا از راه " درگیری و جنگ"؟ بدیهی ست که این راه حلها در برابر راه حل « اداره هر منطقه توسط مردم همان منطقه» یا به عبارت دیگر « اداره هر ایالت توسط مردم همان ایالت» ناکارآمد بودنشان را به خوبی نشان میدهند. حال این راه حل « ایالتی» را به همه مناطق ایران گسترش بدهیم نه تنها مسئله مناطق چند ملیتی دیگر حل میشود بل مشکل مناطق تک ملیتی نیز گشوده میشود. 

 نظام غیر متمرکز

ما با این راه و روش به یک نوع نظام غیر متمرکز برای سراسر ایران میرسیم. نباید روی واژه ایالت حساسیت نشان داد میتوان به جای آن واژه ی دیگری که نشان دهنده یک واحد از نظام غیر متمرکز باشد انتخاب کرد. در حقیقت راه حل ارضی جدا از اداره همان ارض نیست. و اداره یک واحد هم به نوع اداره همه واحد ها در ایران گره خورده است. و تعیین تکلیف  ارضی یک شهر نیز متناسب با نوع اداره آن مشخص میشود. به نظر میرسد بهترین راه برای حل مسایل ارضی برقراری نظام غیر متمرکز مثلاً « فدرال» در ایران است. این راه میتواند ما را از جنگ و درگیری، کوچیدنها، دشمنی و خونریری ، اتکا به بیگانگان و خارج از مرزها بی نیاز کند. در واحد های نظام غیر متمرکز سراسر ایران اصل « اداره هر واحد توسط مردمان همان واحد» باید پیاده شود. و  میتوان توسط مجموعه واحد ها هم نظام سراسری را مشترکاً تشکیل داد. در داخل واحدها شهرهای خودگردان و یا حتی این شهر ها خود به عنوان یک واحد میتوانند انتخاب شوند. چنان که در اروپا هم از این طریق بعضی شهرها خود یک واحد به حساب میایند و خودگردان یا خود مختار هستند. در انتخاب نام و منطقه واحد ها میتوان حد اکثر توجه را به مناطق موجود معطوف داشت. مانند آذربایجان- کردستان- بلوچستان و غیره.

دید « غیر متمرکز» 
در مسئله ارضی دید « غیر متمرکز» اختلاف ارضی بین مردمان گوناگون را
-به طور کلی- نسبت به هموارسازی راه استقرار یک نظام غیر متمرکز مشکل فرعی دیده و قابل حل از راههای مسالمت آمیز - حقوق واحدها - و صلح و دوستی و برادری- ارزیابی میکند. غیر از این دیدگاه، ایده ی « جدایی» یا « تجزیه » و یا « استقلال» نیز وجود دارد که ناسیونالیستهای ترک و کرد از آن دفاع میکنند

نقطه مشترک آنها « جدایی» ست. هر کس میخواهد بخش خود را جدا کند. بعد «اختلاف ارضی » و « در هم آمیختگی مردمان» مشکلشان میشود. ببینیم تئوریهایی که این ناسیونالیستها تبلیغ و ترویج کرده اند به چه ایده ها و رفتارهایی در میان دوستدارانشان تبدیل شده اند.

ناسیونالیستهای ترک یا ترک گرایان ناسیونالیست که استقلال آذربایجان را دنبال میکنند: آذربایجان جدا بشود حقوق اقلیتها رعایت میشود. سر شماری دقیق انجام میگیرد. شهر ها به اکثریت هر ملیت متعلق اند. زیاده خواهی ها را با " ارتش آذربایجان جنوبی-  آذربایجان شمالی- ترکیه - متحداً پاسخ میدهیم.
ناسیونالیستهای کرد که استقلال یا جدایی کردستان را دنبال میکنند: کردستان جدا بشود حقوق اقلیتها رعایت میشود. تکلیف شهرهای چند ملیتی از طریق رأی گیری با نظارت سازمان ملل تعیین میشود. وگرنه اختلاف ارضی با ارتش کردهای کردستان بزرگ - سوریه- ترکیه- عراق- ایران حل میشود.

هر دوی این ناسیو نالیستها با تکیه به تاریخ ملیت خود از یک وجب خاک مورد نظرشان صرف نظر نمیکنند. هردو استقلال یکدیگر را می پذیرند و نخست از راه گفتگو-سرشماری-رأی گیری، و در آخر از راه جنگ برای " حل اختلاف ارضی" میخواهند اقدام کنند. و وای به روزی که یکی از طرفین برای تسخیر یکی از شهرهای چند ملیتی اقدام کند. آنوقت دیگر حل مسئله مستقیماً از راه " جنگ" پیش خواهد رفت و هر دو در شعله های آن به همراه انسانهای بیگناه بسیار خواهند سوخت. اینجاست که ما با «تکرار کشتارهای تاریخی» روبرو خواهیم شد. چرا؟ 

مشکل اصلی در کجاست؟ 
مشکل اصلی در شرایط مشخص و پردوام منطقه  راه « استقلال یا جدایی» خواهی ست. جدایی خواهی در جغرافیای ایران از جنگ تفکیک ناپذیر است. بخواهی نخواهی «در ایران  راه جدایی از میان آتش و خون و نفرت میگذرد و فرجامی جز " جنایت علیه بشریت" ندارد». جدایی خواه نخست باید حکومت را در جنگ شکست بدهد- ارتش تمامیت خواه ارضی را شکست بدهد- نیروی فدرالیستها را شکست بدهد- ارتش استقلال طلب نیروی رقیب را که اختلاف ارضی با آن دارد شکست بدهد- بعد اگر از همه این جنگها و کشتارها زنده بیرون آمد- و در عرصه جهانی تأیید شد-  مستقل میشود. دشواری اصلی  تازه بعد از این شروع میشود. مشکل حکومت- و مردم. یک نیروی ناسیونالیست در جهان عقب نگهداشته شده که طی جنگهای داخلی پیروز در بیاید فقط میتواند ماهیتاً« حکومت دیکتاتوری ناسیونالیستی» برقرار کند نه یک «حکومت دموکراتیک». به این ترتیب کشتار مردم داخلی ادامه مییابد. 

 یک اتوپی 

راه استقلال یا جدایی یک اتوپی ست و هیچ ربطی به " رئال پولیتیک" ندارد. از اینرو نیز غیر عملی ست. استقلال تنها در یک نظام غیر متمرکز سراسری در واحد ها امکان پذیر است. این اتوپی وقتی مضحک میشود که واژه « بزرگ» را به دنبال نام سرزمین مورد نظر اضافه میکنند. 
 جدایی خواهی یک حق است و باید آزاد و محترم  شمرده شود. اما اقدام به جنگ و درگیری و دشمنی و نفرت ورزی نادرست  و ضد انسانی ست و نمیتوان با این مسایل موافقت کرد. استقلال یا جدایی بعد از استقرار نظام دموکراتیک غیر متمرکز -در دموکراسی- از راه انتخاب اتحاد یا جدایی- حق تعیین سرنوشت- میتواند مطرح شود. و در صورت نقض شدن حقوق اساسی ملیتی- از سوی حکومت وقت - میتواند مسالمت آمیزعملی گردد. 
در شرایط متضاد راحلها نیز متضاد هستند. کوشیدم نسبت به هر شرایط از راه حل مشخص سخن بگویم. ولی مسئله مطرح در این نوشته اختلاف ارضی بین ناسیونالیستها درشرایط عدم وجود نظام غیر متمرکز است - که در دوقسمت مقاله به ملاحظات ضروری در آن رابطه اشاره شد.
آزادی ما 

 تنظیم و تبلیغ نقشه های ارضی جهت تقسیم اراضی از سوی طرفین در خدمت تشدید اختلاف است.  نباید به این دام افتاد. کشتار مردمان مختلف در گذشته از سوی هر نیرویی که صورت گرفته نادرست بوده و محکوم است . عامل کشتار فرق نمیکند از کدام ملیت باشد. کشتار انسان کشتار است و باید محکوم شود . همانطور که در قسمت نخست نوشته ام از گذشته در جهت حفظ همزیستی و دوستی و حرمت و سعادت انسان بیاموزید و  رهایش کنید.  نگاهها ضروریست که به سوی آینده باشد. راه درست مبارزه برای احقاق حقوق خود و همگان راه مبارزه مدنی-سیاسی با همبستگی متقابل است. که با خیزش همگانی میتواند به رفع دیکتاتوری حاکم بیانجامد. سرنوشت ما جدا از یکدیگر نبوده و نیست. لازم است به نفرت و جدایی های خیالی پایان داده شود. آزادی ما ، سعادت ما، جدا از آزادی و سعادت دیگری نیست. دید خود بین و متحجر ناسیونالیستی را رها کنید. این دید ما را به کشتارها هدایت میکند نه به آزادی و دموکراسی و سعادت نسبی.

امیدوارم خوانندگان قسمت اول نوشته، اینجا ، به جواب مسایلی که طرح کرده بودند رسیده باشند.

 ---------

 ملاحظات ارضی در آذربایجان غربی (1)

http://www.iranglobal.info/node/12304

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
ویژه ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!