از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ در کنار نیروهای مسلح برآمده از انقلاب؛ نظام از گروهی «باورمندان و یا به خدمت گرفته شدگان حکومت» تحت عنوان لباس شخصی‌ها در همه رویدادهای خشونت بار علیه دانشجویان، کارگران و علیه هرگونه حرکت اجتماعی که مورد تایید حکومت نبود سود جسته‌است

 بعدها لباس شخصی فرصت سازماندهی یافتند و در عرصه های مختلف ؛ حضوری قوی و دائم داشتند که از نمونه های بارز آن , حمله به خوابگاه دانشجویان در کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ بود. میترا شجاعی پیشتر در شرحی که در دویچه وله " لباس شخصی ها ؛ از شعبون بی مخ تا امروز" منتشر شده ؛  در رابطه با این یورش می نویسد : در هنگام این حمله «وانت‌هایی از داخل مساجد بیرون می‌آمدند و بارشان مردان چماق به دست و سفید پوشی بودند که فریاد می‌زدند: خامنه‌ای خمینیه، می‌فهمی؟ 

"شعبان بی مخ های اسلامی" را هم آقای نورزاد زحمت توصیفش را می کشند . این نویسنده منتقد دولت در چهارمین فیلم کوتاهش با عنوان " شعبان بی مخ ها" و در یکی از دیالوگ ها می گوید : "همین چند وقت پیش با یک تلفن میریزند جلوی درب خانه سردار علایی چون تحلیلی کرده و مطلبی نوشته. در و دیوار را مینویسند و فحش میدهند و میگویند که سردار نام آوری مثل علایی رانت خوار میشود و کسی است که برادرش تواب بوده. یعنی اسرار و پرونده  داشته و نداشته وی را وسط میریزند تا او را به زانو درآورند.

در حالیکه به دلیل ماهیت دیکتاتوری رژیم حاکم بر ایران و حوادث روزمره ای که در سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران رخ می دهد ؛ همه نگاهها به سمت داخل باشد که البته تا حد زیادی هم درست است . ولی به نظر می رسد هر از گاهی می باید به پشت جبهه ؛ مدعیان مبارزه با دیکتاتوری حاکم هم نگاهی داشته باشیم تا شاید در آینده گرفتار شرایطی بدتر از آنچه الان به آن دچاریم ؛ نشویم.

به خصوص که آثاری از زهرا خانم ها , لباس شخصی ها , و شعبان بی مخ ها ؛ به وضوح و در پوشش روشنفکری و روشنگری ؛ و البته در عرصه جدید به وضوح دیده می شود. با توجه به اینکه شدت این وضوح بدون پشتوانه ای مشابه پشتوانه ای که در داخل توسط حکومت انجام میشود , به صورت خودجوش و ذاتی ؛ روز به روز نمایان تر شده و در حال رشد است ؛ توجه صاحب نظران و کارشناسان و نویسندگان را به ادامه بحثی که باز می کنم ؛ جلب کرده تا شاید گفتمانی و بحثی  به صورت علمی و روانشناختی جایگزین آنچه برخی این روزها در پیش گرفته اند, شود.    البته ناگفته نماند که از نظرات اکثریت مخاطبین نهایت استفاده را کردم و روی صحبت با آن اندک نفراتی است که توهین را جایگزین نقد کرده اند. کار من اینجا تنها حالت گزارشی دارد و دیدی علمی و روانشناختی نیست و برای اینکار همت صاحب نظران و کارشناسان را می طلبد.

داده ها را برای پردازش به صورت زیر تقدیم می کنم:

در هفته قبل فیلمی از جلسه خصوصی مداحان اهل بیت ؛ در سایتهای عمومی توسط آقای بابک داد از چهره های اصلاح طلب در فیس بوک و گروهی از سلطنت طلبان در یوتیوب منتشر شد که انعکاس آن در ایران گلوبال تا به امروز واکنش های زیادی داشته است.

ضمن قدردانی از نقدهای منصفانه و اظهار نظرهای منصفانه ( موافق یا مخالف ) ؛ تا امروز تلاشم فقط روشن ساختن اذعان در قبال توهین هایی که به بنده حواله شده ؛ بوده است و هنوز پس از گذشت نزدیک به یک هفته ؛ فرصت و تمرکز لازم را برای گفتمانی مناسب برای تجزیه تحلیل نقطه نظرات مفید از مخالف تا موافق نداشته ام . این بود که علیرغم اینکه به علت یکجانبه نگری برخی از اعضای " اتاق فرهنگ و گفتگو" ؛ که به همین دلیل هم پیشتر پیشنهاد دوست خوبم جناب آقای توکلی را مبنی بر همکاری با این اتاق را رد کرده بودم و کلا هیچ وقت شرکت کننده و شنونده این اتاق نبوده ام ؛ ولی پس از اعلام برنامه این هفته توسط آقای توکلی که به موضوع اختلافات و حملات هفته اخیر اختصاص داده شده بود ؛ فرصت را غنیمت شمرده  و برای واشکافی نظرات خودم و شنیدن نظرات دیگران در اتاق حضور پیدا کردم 

متاسفانه زهرا خانم ها و لباس شخصی ها و شعبان بی مخ ها ؛ اجازه گفت و گویی سازنده را گرفته و حتی فرصت پاسخ به ابهامات و اتهامات وارده به من در این اتاق را نداده ؛ و در یک اقدام عجیب و کمتر دیده شده ؛ در حین صحبت؛ میکروفون بنده قطع و بنده از اتاق بلاک کردند.

این بود که دوباره رو به سلاح همیشگی خود آورده و مثل همیشه نه از روی مستی و نه رجوع به شغل شبم و نه برای ژست ؛ بلکه مثل همیشه برای پرتاب تیری زهرآگین و دردآور ؛ برای منتقدین نما ها و متعصبین خشک ؛ وارد رزم شده ام. 

البته برای من تاسف آور هست در زمانی که خون ستارها هنوز بر روی زمین خشک نشده ؛ نسرینها  حتی هنوز جانشان بر لبشان هست ؛ افرادی به جای پرداختن به رسالتشان ؛ تمرکز خود را به این بنده حقیر معطوف ساخته اند . من البته ناراحت هم نمی شوم که چه از جویبار حقیری که مرداب می ریزد , امید صید مرواریدی نیست.

سخن کوتاه کنم ؛  شب گذشته در برنامه "فرهنگ گفتگو! " که در اتاق پالتاک برگذار و از طریق ایران گلوبال و رادیو البرز ؛ پخش مستقیم می شود ؛ پس از خروج آقای کیانوش توکلی( یکی از ادمین ها) از اتاق  ؛ نه تنها به بنده که صحبت همه سخنرانان معطوف به من بود ؛ حتی اجازه صحبت یک دقیقه ای داده نمی شد؛ ( تا جاییکه حضار در اتاق هم یادداشت اعتراضی گذاشته و نهایتا یکی از سخنرانان وقت صحبت خود را به من داد!)  بلکه پس از لطف یکی از سخنرانان در دادن وقت خود به من ؛ در هنگام شروع با هرز نویسی ادمین حاضر در آن زمان ؛ آقایی که خود را دلیر کردستانی می نامد ؛ مواجه  شدم . ایشان که پیشتر به خاطر بازخوانی نوشته های شان در اتاق توسط من ؛ برای متوجه شدن شنوندگان از وضع داخل اتاق؛  عصبانی بودند ؛ اینبار پس از آغاز صحبتم در یک اقدام کاملا دموکراتیک و دیپلماتیک! ؛ میکروفن را از من گرفته و من را حتی از اتاق بلاک کردند! بنده در تلاش برای شروع صحبتم که توضیحی به صحبتهای سخنران قبلی بود ؛ ناگهان با حمله شخصی که نمی دانم در کدام یک از سه گروه بالا قرار می گیرد ؛ مواجه شدم !

پس لازم دیدم ؛ ضمن تقبیح این عمل یکی از ادمینهای اتاق فرهنگ گفتگو  که خود را "دلیر کردستانی " می نامد , مروری کوتاه بر آنچه پس از انتشار آن فیلم گذشت داشته باشم .

ویدئویی در فضاهای مجازی در حال پخش شدن است , صحت ویدئو قابل کتمان نیست  و من طبق معمول برای رعایت سرعت به عنوان یکی از شروط موفقیت در کارم ؛ با سرعت آن را منتشر کردم 

اختلاف چهار ساعته و نیم با اروپا دارم و شب ویدئو را به عنوان فلاش اولیه  در سایت می گذارم و می خوابم. صبح که مجدا وارد سایت شدم با اعلام برائت همکاری جوگیر مواجه شدم که بحثهای بعدی را به دنبال داشت که لینکهای مربوط را به ترتیب تاریخ در پایین می گذارم.

در اولین واکنش پس از انتشار ویدئو من در اعلام برائت ! آقای ایلیار ؛ به شیوه ماکیاولیسمی متهم ؛ لمپن خوانده ؛ و با استناد به اینکه این ویدئو توسط نهاد پادشاهی پخش شده به "سلطنت طلب ها " متصل می شوم و در این نوشتار صحت ویدئو به طور جدی توسط ایشان رد شده و ساختگی خوانده میشود

دیشب متاسفانه فرصت دریافت پاسخ از دیگر همکار من در ایران گلوبال ؛ که در جلسه دیشب و پس از صحبتهای سخنرانان ؛ با کمی تغییر موضع ؛ صحت فایل را تایید کرده و عنوان کردند که تنها انتقادشان به عدم ارائه توضیح و تفسیر بوده است ؛ نشدم!

من دیشب در دور اول صحبتم که انگار ضبط نشده ! سوالم را از ایشان پرسیدم ولی شعبان بی مخ ها ؛ حضورم را برای دریافت پاسخ تحمل نکردند .

سوالم را اینجا مطرح می کنم 

 آقای بهنام ؛ شما که ایرادتان را فقط عدم ارائه تفسیر برای این ویدئو اعلام کردید . شما اصولا به فلاش یا خبر فوری  و یا مواردی از این دست اعتقاد ندارید؟

اصلا رویه من اشتباه ؛ آیا انتشار افشاگرانه ویدئوی فحاشی بیشتر رواج بد فرهنگی دارد یا خود فحاشی در قابل نقد توسط مدعیان ترویج فرهنگ؟

آیا تعصب قومی کورتان کرده که از آن روز تا به حالا ؛ 1. زیر پا گذاشتن اصول کار گروهی ؛ 2 . فحاشی های در قالب نقد ؛ اصرار بر اشتباه ناشی از غرور و خودبینی ( رد صحت ویدئو بدون مدرک) ؛ را ندیده و به بنده به خاطر چیزی که هنوز خیلی ها بر خلاف شما تایید می کنند ( رجوع شود به صحبت سخنرانان دیشب) مدام در حال سرزنش توسط شما وشاهد حمایت شما از آقای ایلیار هستم؟؟

از این نیز بگذرم  و پاسخی که دیشب در حین خواندن آن توسط  ادمینی که شوخی شوخی , جدی شده ؛ و مانع  اظهار آن توسط من برای جمع شده و در حین صحبت , بنده را از اتاق بلاک کردند

سخنرانی , حین صحبت ؛ از فرهنگ و تحلیلی  و سیاست و نقد اینها بحث می کرد و بر من و ما خرده می گرفت ؛ خود شیوه نقد و تحلیل  مورد نظر شان را به نمایش گذاشته و در همان حین که از کمبود تحلیل و نقد در سایت ایراد می گرفت ؛ در یک اقدام تحلیلی و منتقدانه !!  بنده و امثال بنده را برای دریافت دو زار ! بیشتر متهم به مسائلی که در شان خودش بود کرد!

جالب ماجرا اینجاست که " ادمینی که شوخی شوخی جدی شده "  بعد از اتمام صحبتهای ایشان ؛ ضمن قدردانی از ایشان ؛ گفت : " بسیار سپاسگزارم و من هم با شما کاملا موافقم ووووو ... " که در ادامه هم حتی پس از لطف یکی از سخنرانان در دادن وقتشان به من , نتوانستند پاسخ من را تحمل کرده و در حین صحبت ؛ بنده بلاک شدم!

فکر می کنم همه چیز واضح است و روشن و نیاز به توضیح هم نداشته باشد . ولی از آنجایی که می گویند حرف درست را از هر کسی باید شنید ؛ من تنها به آن قسمت از صحبتهای ایشان که کمبود تحلیل و نقد را عنوان کردند " که البته در ادامه معتقد بودند که ما قشر جوان خبرنگار "برای دو زار درآمد  "  رو به خبر آورده ایم و نقدی و تحلیلی نیست !

از تحلیل مطلوب ایشان که بگذریم ولی در پاسخ به ایشان ؛ سوالی پیش می آید که آیا باید داده هایی دریافت شود که بتوان تحلیل گذاشت یا نه؟

اگر همین اخبار خوب بد زشت نباشد و همه مجبور به ارائه تحلیل هایی چون تحلیل شما ( بدون دریافت و پردازش داده ها و تحلیل توهینی ) شوند که دیگر سنگ به روی سنگ بند نمی شود .

سخن دراز نکنم و یادآور شوم که همکاری در ایران گلوبال داوطلبی بوده و هیچ درآمد مالی نداشته و ندارد  و حضور زیاد یا کم , مخاطب و کلیک زیاد یا کم و هیچ چیز دیگر از این قبیل , برای ما درآمد زا نبوده و نیست . این را همکاران منصف یا غیر منصف می توانند گواه دهند

صحبت زیاد است و نمی توان همه ناگفته ها را اینجا نوشت . شاید بر اساس نظراتی که مطمئنا زیر این نوشتار خواهد آمد , مجددا و از زوایایی جدیدتر بنویسم و شاید هم نه . چون :

ز لیدرهای جمعیت ندیدم غیر خودخواهی 
از آن با جبر کردم اقدام فردی را
کنون تازم چنان بر این مبارزهای نالایق
که تا بیرون کنند از سر هوای هم نبردی را

لینکهای مربوط به انتشار ویدوئی فحاشی های  مداح  و توهین ها و تهمتهای پس از آن را از لینکهای زیر که به ترتیب تاریخ , گنجاده شده است را می توانید دنبال کنید:

فایل صوتی کشف شده از جلسه مداحان اهل بیت

انتشار نوار زشت «فایل صوتی کشف شده از جلسه مداحان اهل بیت»

در پاسخ به اتهامات آقای ایلیار