رفتن به محتوای اصلی

اسدالله اعلم نخست وزیر شاه: ما از آذربایجان انتقام ملی گرفته ایم
12.12.2012 - 19:07

:برخی سندها هست که در عین داشتن اهمیت تاریخی و در حالیکه در بطن خود خیلی از مسائل گذشته را روشن میکند از نظر ها دور میماند. سالهاست که مدافعان حقوق ملی آذربایجانیها، از قتل عام مردم آذربایجان توسط قشون اشغالگر اعزامی ا ز تهران در جریان هجوم به حکومت ملی آذربایجان در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ میگویند و سالها است که مدافعان این هجوم و یا دودل ماندگان شرمگین، وجود چنین اتفاقی را رد میکنند. سالها است که اینوری ها از کشتار قریب سی هزار نفر در این جریان، زندانی شدن ده ها هزار نفر و مهاجرات تعداد حتی بیشتر حرف میزنند و سالها است که آنوری ها انکار میکنند. سالهاست که داغ کتاب سوزانی که اشغالگران آذربایجان با سوزاندن کتابهای ترکی در میادین شهر های آذربایجان راه انداختند بر دل آذربایجانیهاست و سالهاست کسی این فاجعه فرهنگی را جدی نمیگیرد، اما توجه به یک اعتراف ساده از زبان بالاترین مقام اجرائی دوره پهلوی به استناد یک نشریه دولتی، خود به اندازه همه فریاد های قربانیان روشنگری میکند. اسدلله علم یکی از بانفوذترین افراد در دوره حکومت محمدرضا پهلوی به حساب میامد. وی که از وابستگان به بزرگترین خانواده فئودال خراسان و از سرسپردگان رژیم شاه بود سالها اداره دربار پهلوی را به عهده داشت و در مقطعی از تاریخ پرهیاهوی سالهای ۴۰ نیز نخست وزیر همین رژیم بود. بنا به نوشته اطلاعات هوائی اول دیماه ۱۳۴۱- به نقل از ارگان فرقه دموکرات آذربایجان، وی در سفری که به برازجان داشت از زندان این شهر نیز که تبعیدگاه شخصیت ها و زندانیان سیاسی در آن دوره به حساب میامد بازدید کرد. در همین زندان دو نفر از وابستگان فرقه دموکرات آذربایجان بنام های هاشمی و حداد نیز با وی صحبت کردند. هاشمی اعتراض کرده که ” ۴۵ هزار زندانی که به اتهام عضویت در فرقه دموکرات آذربایجان زندانی بودند همگی آزاد شده اند و تنها من و دو نفر دیگر هنوز در زندان مانده ایم” هاشمی از علم پرسیده که “آیا این ناشی از اشتباه است یا میخواهید ازشخص ما انتقام بگیرید”. اسدلله علم جواب داده که “ما انتقام شخصی نه، بلکه انتقام ملی گرفته ایم. ” هاشمی سپس از اینکه آیا محاکمه صحرائی با فرض اینکه حتی اتهامات وارده مقرون به حقیقت نیز بوده، و اینکه اجازه اعتراض به رای صادره داده نمیشود درست است یا نه صحبت کرده است. انتقام ملی از دید نخست وزیر شاه چه مفهومی میتوانست داشته باشد؟ آیا این به معنی انتقام از یک ملتی بود که سر بر عصیان برداشته بود ، و یا انتقام از یک ملیتی است که یکرنگی ادعائی واحد سیاسی موسوم به ایران را به چالش کشانده است؟ هر چه هست این اعتراف نخست وزیر رژیم پهلوی یک مساله را مشخص میکند و آن اینکه ملت ترک آذربایجان – با هر عنوانی که آنرا بخوانند- ملتی است متفاوت از ملت ادعائی ایران، ملتی است که بدلیل سر نه نهادن به یوغ اشغالگران، مورد غصب حاکمان تهران قرارگرفته و ملتی است که آنچنان مورد نفرت این حاکمان است که در معرض انتقام خونین و قتل عام آن قرار گرفته است. هیچ حکومتی حتی دیکتاتورترین آنها از ملت خود انتقام نمیگیرد و اگر نخست وزیر ایران از انتقام ملی صحبت میکند دقیقا نشانه آنست که این ملت را بیگانه میداند و دشمن میدارد. در همین یک خبر ساده نکته دیگری نیز شایسته دقت است و آن ماهیت فراگیر حکومت ملی آذربایجان و خصلت توده ای آن میباشد. مقایسه قریب ۴۵ هزار نفر زندانی و هزاران نفر کشته و به مهاجرت رفته پس از سقوط آن، با جمعیت شش میلیون نفری کل آذربایجان در دوره یکساله حکومت ملی، نشان میدهد ملتی که این درصد بالا از هواداران و دلبستگان آن به غضب اشغالگران گرفتار شده است، البته که شایسته انتقام نیز بود. انتقام ملی در قاموس رژیم پهلوی البته به کشتار و حبس و آواره کردن ده ها هزارنفری برپا کنندگان حکومت ملی آذربایجان محدود نمیشد. در کنار آن، سیاست محو مدنیت و فرهنگ ترک از زندگی مردم آذربایجان، تضعیف اقتصاد و معیشت مردم، ایجاد شرائط اقتصادی اسفناک در منطقه برای تشویق مهاجرت ترک ها به مناطق فارس نشین و مرکزی نیزبشدت دنبال میشد. نگاهی به آنچه که در دوره پهلوی بر سر آذربایجان آمده و ملاحظه مصیبتهائی که پس از سقوط آن حکومت در زمان حکومت اسلامی ایران بر سرشان آوار میشود، شکی نمیگذارد که حکومت ها در تهران جدا از شدت و ضعف سیاست های ضد آذربایجانی متناسب هر دوره، یک خصوصیت مشترک دارند و آن نوع نگاه آنان به ترکها و به طبع آن به آذربایجان است، نگاهی از جنس نگاه به یک بیگانه، دشمن و غیر خودی که درعمل به اعمال سیاست “انتقام ملی” منجر میشود. این انتقام خواه از طریق کشتار بر پا کنندگان حکومت ملی سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ باشد یا با هجوم به فعالان مدنی حرکت ملی آذربایجان در دوره حاضر، خواه با تضعیف اقتصاد آذربایجان و نابرابری اقتصادی در دوره پهلوی باشد یا با ارتقا سیاستهای پهلوی به مرحله جنایت بار خشکاندن دریاچه اورمیه و به ویرانی کشاندن محیط زیست منطقه، خواه با سوزاندن آشکار کتابهای ترکی باشد و یا با تشدید سیاست های تحمیل زبان فارسی از دوره مهد کودک وخانه ها، همگی ریشه کن کردن ملتی را نشانه رفته که میخواهد خود مقدراتش را تعیین کند. منبع: اؤیرنجی سسی/ http://oyrenci-sesi.info اسدالله علم نخست وزیر شاه: ما انتقام ملی گرفته ایم -یادداشت یوردنت انتشار از: امیرحسین موحدی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.