رفتن به محتوای اصلی

دفاع از زندانیان سیاسی -عقیدتی ، مهم ترین وظیفه اپوزیسیون خارج
13.12.2012 - 01:45

 دفاع از زندانیان سیاسی -عقیدتی ، مهم ترین وظیفه اپوزیسیون خارج .

بهروز ستوده

در ماجرای شکنجه و قتل ستار بهشتی  و هم در جریان اعتصاب غذای نسرین ستوده ، رژیم خودکامه و خون ریز جمهوری اسلامی شاهد دو رسوائی بزرگ و دو شکست بزرگ در سطح جهانی گردید . در هردو مورد اتحاد و اتفاقی نانوشته و غیر رسمی ، تمامی آزادیخواهان ایران در داخل و خارج از کشور و تمامی رسانه ها و شبکه های جهانی خبررسانی و ابزارهای ارتباط جمعی ، علیه جنایات دیکتاتوری خونریز حاکم برایران بحرکت در آمدند و افکار عمومی جهان و وجدانهای بیدار را متوجه وضعیت خطیر زندانیان سیاسی ایران نمودند. وسعت کارزار دفاع از نسرین ستوده و اعتراض نسبت به شکنجه و قتل ستار بهشتی در سطح جهانی تا به آنجا رسید که حتی پارلمان اروپا و پاره از مقامهای رسمی دولت های اروپائی و امریکائی نیز به کارزار دفاع از زندانیان سیاسی ایران بطور اعم و مسئله نسرین ستوده و ستار بهشتی بطور اخص پیوستند ، و در چنین شرایطی بود که رژیم تبهکار و خودکامه اسلامی نگزیر به عقب نشینی شد ، به شکنجه و قتل ستار بهشتی اعتراف نمود و حکم ممنوع خروجی دختر 12 ساله نسرین ستوده را برای خاتمه اعتصاب غذای نسرین ستوده  لغو نمود .

کارزار جهانی دفاع از نسرین ستوده  و اعتراض نسبت به شکنجه و قتل ستار بهشتی ، از یکسو قدرت اتحاد نیروهای پراکنده آزایخواه ایرانی را نشان داد که هرگاه  نهادها و شخصیت ها و گروهها بطور متحد و سرتاسری ، با برنامه و هدف مشخص و با کلیه ابزاها و امکانات خود بحرکت درآیند چه نیروی عظیمی را تشکیل میدهند و از سوی دیگر این دو واقعه ، خدشه پذیر بودن قدر قدرتی رژیمی سفاک  را در معرض نمایش قرار داد که از بدو تولد نامیمونش  تلاش نموده و مینماید که در اذهان مخالفان و نیروهای آزایخواه ایرانی چنین القاء نماید که گویا اپوزیسیون در ضعف و ناتوانی کامل و جمهوری اسلامی درقدرت مطلق است وهیچ نیروی مخالفی ، یارای مقابله با این رژیم را ندارد و بدینسان رژیم خودکامه   تا میتواند جّو سرکوب و خفقان را با  بذر یأس و ناامیدی  در میان ایرانیان و بویژه نسل جوان کشور پراکنده میسازد .

چنین بنظر میرسد که اطاق فکر شگنجه گران و آدمکشان حاکم بر ایران برای جبران رسوائی و شکست خود در دو واقعه شکنجه و قتل ستار بهشتی و اعتصاب غذای نسرین ستوده و برای زهر چشم گرفتن از مردم ایران و نیروهای آزایخواه ،  در روزهای اخیر  به این نتیجه رسیده است که دوباره  و بگونه ای قدرت شیطانی و شکنجه گر خود را به رخ  مردم بکشد  تا مبادا مخالفان رژیم  فراموش کنند که رژیم سفاک هنوزبا قدرت و بیرحمی تمام و با توسل به همان شیوه های کثیف سابق با آزادیخواهان مقابله می نماید .

دیروز عباس جعفری دولت آبادی ، دادستان دادگاههای انقلاب و عمومی ، در مصاحبه ای  از دستگیری 28 نفر که گویا با "شبکه های ماهواره ای ضد انقلابی " در ارتباط بوده اند خبر داد ،  ولی سايت «باشگاه خبرنگاران» که زير نظر راديو و تلويزيون جمهوری اسلامی اداره میشود به نقل از يک مقام امنیتی رژیم  نوشت که طی روزهای اخير دستکم ۳۰ نفر به اتهام فعاليت در «استوديوهای زير زمينی» و همکاری با شبکه های ماهواره ای "ضدانقلابی"  بازداشت شده اند . اين سايت همچنین نوشته است :  "افراد بازداشتی از عوامل همراهی کننده با شبکه‌های ماهواره‌ای بيگانه، ضدانقلاب، شبکه‌های مارک‌دار وابسته به سرويس‌های جاسوسی دشمنان ملت ايران و متصل به فرقه ضاله جهانی بهائيت میباشند که با دريافت وجوه کلان از مجاری و روش‌های موسوم به پولشويی و با اغفال تعدادی از افراد ساده‌لوح، به تامين برنامه‌ برای شبکه‌های ضدانقلاب، مبتذل و ضداسلامی می‌پرداختند"

خبر فوق حکایت از این دارد که مار زخم خورده ی جمهوری اسلامی که در هفته های اخیر بخاطر نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران و رفتار وحشیانه اش با زندانیان سیاسی این کشور ، بشدت زیر فشار افکار عمومی جهانی قرار گرفته است اینک دوباره شمشیر را از رو بسته و میخواهد در چشم مردم ایران و جهان خاک پاشیده  و  به معترضان و مخالفان رژیم سرکوبگر اسلامی بگوید که : در جمهوری اسلامی ، در همچنان بر روی همان پاشنه میچرخد که 34 سال چرخیده است ، یعنی دستگیری دگراندیشان و آزاد اندیشان ایرانی و  واردساختن اتهامات ناروا و قلابی از قبیل جاسوسی و  ضد انقلاب و ضد اسلام و غیره و غیره و زندان و شکنجه و اعدام آزادیخواهان همچنان به قوت خود باقی است . یعنی در ولایت اسلام ناب خامنه ای ، شهروند ایرانی همچنان باید از ابتدائی ترین حقوق انسانی محروم  باشد و هرگونه انتقاد و اعتراضی نیز باید در نطفه خفه شود تا جانیان و دزدان حاکم  چند صباحی دیگر به حکومت ننگین خود در ایران  ادامه دهند .

بدون هیچ تردیدی  30 نفری که دستگاههای امنیتی رژیم خبر دستگیری آنان را میدهد هم اکنون در زیر شکنجه های وحشیانه قرار دارند تا به آنچه که نبوده اند و  آنچه که نکرده اند اعتراف نمایند . برای دفاع از جان این افراد به کارزار جهانی دیگری نیاز است و نخستین گام را مانند مورد نسرین ستوده و ستار بهشتی ، میبایستی خانواده های این دستگیر شدگان بردارند و  دستگیری عزیزان خود را  پیگیری نموده  و از  افکار عمومی مردم ایران و جهان برای نجات جان عزیزان خود تقاضای کمک و مساعدت نمایند . خانواده های دستگیر شدگان به عنوان گام نخست میبایستی رسانه های داخل  و خار ج از کشور  را در جریان کار و زندگی و نحوه دستگیری و اتهامات وارده به عزیزان خود قرار دهند .  البته میدانیم که یکی از شگردهای کثیف نیروهای امنیتی  و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی در طول 34 سال گذشته و در مواجهه با خانواده های زندانیان سیاسی - عقیدتی ایران این بوده است که خانواده و نزدیکان شخص دستگیر شده را با تهدید به سکوت وادار نمایند . شیوه و شگرد همیشگی  آدم ربایان حکومت اسلامی این بوده و هست که وقتی کسی را دستگیر میکنند ، با اعضای خانواده و نزدیکان او  بمثابه گروگان رفتار مینمایند ، بدین معنی که سایر اعضای خانواده و نزدیکان شخص دستگیر شده را  تهدید مینمایند که اعمال و رفتار آنان میتواند وضعیت شخص دستگیر شده را  وخیم تر سازد ، مأموران امنیتی رژیم به اعضای خانواده شخص دستگیر شده تأکید میکنند که هرگونه افشاگری و مصاحبه با خبرگزاری ها و رسانه های خارج از کشور میتواند وضعیت شخص دستگیر شده را دشوارتر ساخته و سایر اعضای خانواده شخص زندانی را در معرض اتهام و دستگیری قرار دهد . در سالهای گذشته چه بسیار خانواده هائی که از ترس وخیم ترشدن و ضعیت عزیز زندانی شان و از ترس دستگیر شدن سایر اعضای خانواده ، تسلیم این سیاست کثیف شکنجه گران جمهوری اسلامی شده و زمانی که لازم بوده است سخن بگویند  مُهر سکوت بر لب زده اند غافل از اینکه جنایت پیشه گان جمهوری اسلامی در سکوت خانواده ها است که میتوانند بیشترین فشار و شکنجه را بر زندانی سیاسی وارد سازند و سکوت خانواده زندانی نیز میتواند بی تفاوتی جامعه و افکار عمومی را در دفاع از زندانی سیاسی دربر داشته باشد . خانواده  و نزدیکان زندانیان سیاسی بهتر است که نه فریب وعده های پوچ دستگاه امنیتی و شکنجه گر جمهوری اسلامی را بخورند و نه مرعوب تهدیدهای آنان گردند . در مورد شکنجه و قتل ستار بهشتی و اعتصاب غذای نسرین ستوده  اگر خانواده های آنان ، مرعوب تهدیدهای دستگاه امنیتی حکومت خودکامه میشدند و صدای دادخواهانه خود را بگوش جهانیان نمیرساندند بدون تردید موضوع شکنجه و قتل ستار بهشتی و اعتصاب غذای نسرین ستوده آنگونه که باید و شاید  بازتاب جهانی نمیافت و  جانیان حاکم برایران هرگز در برابر کارزار جهانی که به منظور  دفاع از نسرین ستوده و اعتراض به شکنجه و قتل ستار بهشتی برپا شده بود تن به عقب نشینی نمیدادند .

سخن آخر – مبرم ترین وظیفه اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج از کشور زنده نگاهداشتن کارزار جهانی دفاع از زندانیان سیاسی ایران است . در بستر این کارزار جهانی است که نیروهای وسیعی با خواسته و درد مشترکی میتوانند متحد شوند و رژیم خودکامه اسلامی را در مواردی به عقب نشینی وادار ساخته و شور و امیدی در دل مردم ستمدیده ایران ایجاد نمایند  . آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه برای لغو شکنجه و اعدام ، کارزاری است که هرکس و هر گروه و دسته ای با هر مرام و دین و مسلکی میتوانند در آن شرکت نموده و آنرا تقویت نمایند. کارزار جهانی مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و لغو اعدام و شکنجه درایران ، جنبش فراگیری است که میتواند مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران را در داخل و خارج بیکدیگر پیوند دهد .     

22 آذر 1391

12دسامبر 2012

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.