رفتن به محتوای اصلی

وابستگی نژادی صفویان تُرک آذری تبار، به امام موسی کاظم
30.12.2012 - 15:40

 

توضیح ضروری مدیریت ایران گلوبال: بند سوم مرامنامه ما چنین است:«-- سایت مخالف هزگونه نژادپرستی و راسیزم و اختلافات و جنگهای قومی-ملی است. مطالبی که مبلغ نژادپرستی و فاشیزم، ایجاد کینه و دشمنی در میان اقوام و ملیتها و مردمان ساکن ایران باشند، منتشر نخواهند شد ولی بحثهای نظری و تئوریک درباره این مقولات امکان انتشار در سایت را دارند.»

______________________________

◄  پیشگفتار

● سه واقعهء مهّم تاریخی در قرون وسطی که جهان شرق را از جهان غرب در عقب ماندگی و خرافاتِ متافیزیکی نگهداشت و از دورانِ گذار به عصر تاریخیِ رنسانس و از جایگزینی حکومت زمینی خردگرایِ این جهانی بجایِ حکومتِ آسمانی متافیزیکِ دین سالار جلوگیری کرد: 1- پیروزی اعراب بر ایرانیان و پیروزیِ تُرکانِ عثمانی بر امپراطوریِ رُم شرقی و یونان است که پیامد آن ایجادِ ساختار حکومتی خلیفه گری و سلطانی استبدادی عربی است که امروز دین اسلام نامیده میشود 2- بر پاییِ حکومتِ عثمانیانِ تُرک تبار بر پایهءِ دینِ اسلام پیرو سنّت در آسیای کوچک(ترکیّه امروز) هست که تا اوایل قرن 20 خاورمیانه را شامل میشد 3 - شکل گیریِ حکومتِ صفویان تُرکِ آذری تبار بنیادگذار شیعه گری قزلباش در ایران میباشد.

● ساختار حکومت آسمانی خلیفه گری و سلطانیِ اعراب بوسیلهءِ هلاکوخان مغول در فوریهءِ 1258 میلادی با تصرف بغداد پایتخت عباسیان میلادی در جهان بر چیده شد، 250 سال بعد از آن مردمان تُرک عثمانی و صفوی تُرک آذری تبار با مهاجرت خود در قرن 12 به ایران و آسیای کوچک ( ترکیه امروز)، آغاز تمدن سازی خود را بر پایهء دین اسلام سیاسی و حکومتی در شاخه های مختلف آن بنا نهادند و دوباره اسلام خلیفه گری را در قرن 16 به میدان آوردند، که در قدم اوّل به کشور ما ایران تا کنون ضربات سنگینی را تا مرز نابودی وارد کرده است.

◄ وابستگی نَسبَی صفویّان تُرک آذری تبار به امام موسی کاظم

● شیخ صفی الدین اسحاق مرید و دامادِ شیخ زاهدِ مشهور، نام صفویّه را به فرقه و خاندانِ خود داده است. شیخ صفی الدین شجره نامه و وابستگیِ خاندانی و خونیِ خود را در 21 نسل به امام هفتم شعیان، یعنی امام موسی کاظم نسبت میدهند.

● گروهی دیگر از مورّخان معتقدند که ریشه و نَسَت خاندان صفویه با 20 واسطه به امام موسی کاظم می رسد، بدین سان که: یکی از فرزندان امام موسی کاظم بنام محمّد معروف به حمزه، جدِّ اعلایِ خاندانِ صفوی بوده است. مقرِ اصلیِ یکی از اعضایِ صاحب نام این خاندان بنام «فیروزشاه زرین کلاه» منطقهء اردبیل بوده است. پس از درگذشت محمّد، صلاح الدین رشید و بعد از او قطب الدین به جایگاهِ مرشدی میرسند. پسر قطب الدین معروف به امین الدین جبرائیل که یکی دیگر از اعضایِ مشهور این خاندان بود، پیوسته مردم را به پرهیزگاری و اشاعهءِ دین مبین اسلام ترغیب و تشویق میکرد.

◄  درخت و شجره نامهءِ صفویان تُرک تبار ساکن آذربایجان

● در مجموع درخت و شجره نامهءِ صفویان تُرک تبار ساکن آذربایجان از امام موسی کاظم تا ایجادِ حکومت صفویّه از این قرار هست: >  امام موسی کاظم > سید ابوالقاسم حمزه > سید ابوالقاسم محمّد > سید محمد اعرابی > سید احمد > سید اسماعیل > سیّد محمّد > سیّد جعفر > سیّد ابراهیم > سیّد محمد > حسن > محمّد > شرفشاه > محمّد > فیروزشاه  زرین کلاه > عوض الحافظالخواص > محمّد الحافظ > شیخ صلاح الدین رشید > قطب الدین سیّد صالح > شیخ امین الدین جبرائیل > شیخ صفی الدین ابوالفتح اسحق، میباشد. طبعأ گروهی از مردم تُرک آذری ساکن آذربایجان امروز از بازماندگانِ صفویان و به بنا به ادعای خودشان از وابستگانِ امام موسی کاظم هستند.

 ● شاهانِ صفوی بعد از به قدرت رسیدنِ خود بر اساس همین مناسبتِ وابستگیِ نَسَبیِ خاندانِ صفوی به امامِ موسی کاظم، بر قبرهایِ خانوادهءِ علی ابن ابیطالب از قبیلهء بنی هاشم عرب تبار در جنوب عراق را نوسازی و آباد و بر آنها ضریح هایِ زرین و گنبدهایِ از طلا گذاشتند و آنها را به زیارتگاهِ مسلمانانِ شیعه تبدیل کردند.

● بعد از شکستِ صفویّان و حاکمانِ تُرک تبار شیعه در ایران از تُرکان عثمان (سنّی)، که از دست دادنِ شهرهای مذهبیِ جنوب عراق را برای صفویّان در پی داشت، دیگر ایرانیان اجازه و امکانِ مسافرت به جنوب عراق (نجف و کربلا، کاظمین، سامره) را برایِ زیارتِ خاندان علی را نداشتند، در نتیجه شاهانِ صفوی تُرک آذری تبار، مقبره های امامزاده ها در مشهد و قم و سایر مقبره ها و امامزاده های گمنام در جغرافیایِ سراسری و در شهرهای دیگر ایران را با نمونه برداری و فتوکپی از مقبرهایِ خاندانِ علی ابن ابیطالب در نجف و کربلا نوسازی و گنبدهایِ طلا بر آنها گذاشتند و آنها را به مکانهایِ مقدس و زیارتگاهِ ایرانیان به جایگزینی نجف و کربلا در جنوب عراق تبدیل کردند. با این برداشت میتوان گفت که همهء امامزاده های گمنام و مشهور در ایران همه تُرک آذری  و صفوی تبار هستند.

●  شیخ صفی الدین در آغاز فقط صاحب یک قطعه زمین ساده و کوچک بود، ولی خاندان صفویّان با کسب قدرتِ سیاسی و تحکیم آن، موضوع جمع آوریِ مال و مُلک را به هستهء مرکزیِ مذهب شیعه  تحتِ نام "جهاد مقدس" با کفار  قرار دادند، و عرفان و تصوف جایِ خود را به جنگ آورانِ تشیع تُرک داد، ولی قزلباش هایِ شیعهءِ جنگاور برایِ فریب مردم، همچنان در شعار، خود را درویش و صوفی مینامیدند. همین کاری که عثمانیان، قاجاریان، و امروز علی خامنه ای پیشهءِ خود کرده است.

 ● شیخ  جنید و شیخ حیدر با شرکت هفت قبیلهء تُرک تبار با شعار "جهاد با کفار" برای بدست آوردن غنیمت جنگی و اسیرانی که سپس آنها را به بردگی در بازار برده فروشان اردبیل می فروختند، پیوسته به کشورهای همجوار و یا غیر مسلمان یورشهای تاراجگرایانه می بردند.

◄ شکل گیری حکومت صفویّان در ایران

● شکل گیریِ دولتِ صفویّه به جنبش موسوم به قزلباشها که مشایخِ موروثی فرقهءِ صوفی- درویشیِ صفویّه در اردبیل رهبران آن بودند، وابستگی دارد. قزلباش به تُرکی یعنی « سرخ سر » و این نام از آنجا می آید که قبیله های تُرک در آذربایجان  کلاهی با 12 خط قرمز به نشانه و افتخار دوازده  امام شیعه بر سر داشتند. قزلباشها ریششان را میتراشیدند و سبیلهای خود را دراز میکردند و بر سرهایِ تراشیدهءِ خود، زلف (کاکُل) میگذاشتند.

● در سال 650 هجری قمری شیخ صفی الدین پسر امین الدین جبرائیل چشم به جهان گشود. با ظهور شیخ صفی الدین کار این خاندان بالا گرفت و این سلسله به مناسبت نام او به "صفویّه" معروف گردید. فرزندان شیخ صفی الدین افرادی مشهور شدند و صرفأ به منظور ترویج و گسترش مذهب شیعه گری یک نهضت و جنبش نظامی را فراهم دیدند. 

▬ در نیمهء قرن 15 میلادی مشایخ صفویّه مالک اردبیل شده و به فئودالهایِ روحانیِ با نفوذی تبدیل گردیدند و تکیه گاهِ آنها  قبیله هایِ کوچ نشین تُرکِ ساکن آذربایجان ایران و آسیای صغیر بود که در آغاز سپاهی متشکل از هفت قبیله: [ شاملو، روملو، اُستاجلو، افشار، قاجار، تِکَه لو ، و ذوالقدر]  را ایجاد کردند، در ادامه قبیله های دیگر به آنها هم اضافه شدند.

● در سال 1501 میلادی قزلباشها سپاهِ الوند آق قو یو نلو (سفید گوسفندان) را درهم شکستند و همهء سرزمین آذربایجان را به تصرف خود درآوردند در سال 1502 میلادی اسماعیل جوان در تبریز نام شاهنشاه گرفت و این سال را بنیادگذاری حکومت صفویان به حساب می آورند.

● رهبریِ سیاسیِ سلسلهءِ صفوی از اشرافِ نظامیِ چادرنشینِ قزلباشهایِ تُرک ساکن آذربایجان بوده است. در همین دورانِ صفویان و در زمانِ شاه اسماعیل صفوی هست که زبان تُرکی جانشین زبان فهلوی آذری(پهلوی) در جغرافیای آذربایجان ماد ایرانی میشود.

● در زما شاه اسماعیل مذهب شیعه که دین خاندانی و خصوصی صفویان بود،به دین رسمی کشور ایران و به تکیه گاه ساختار فئودالیسم تبدیل شد و در حقیقت فرهنگِ شیعه گری تُرک تباری، از آن زمان تا به امروز در ماهیّتِ دین اسلام جانشین جهان بینی و فرهنگِ ایرانی شده است.

▬ دولت صفویه یک دستگاه خلیفه گری و دوازده امامی شیعه مسلک بود و شاهان صفوی از آنجا که شجره نامهءِ نژادی خود را به امام موسی کاظم  نسبت میدهند، خود را نایب امام دوازدهم "غایب" محمد مهدی میدانستند و  حکومت کردن را حق مسلم و خدا دادیِ خود تا ظهور امام دوزادهم مهدی غایب می دیدند، صفویان در ذهن مردم فرو کرده بودند که روزی امام مهدی ظهور خواهد کرد و با تازه و نو کردن مذهب شیعه، عدالت را برقرار و کرهء زمین را از ظلم و ستم پاک خواهد کرد.

◄ حکومتِ  صفویّان دولت ملّی ایران نبود

● اکثر پژوهشگران برپاییِ حکومتِ صفویّان را صرفأ برایِ ترویج دین اسلام امامیّهءِ شیعه گری دوازده امامی قزلباش میدانند و حضور سیاسی صفویّان در سرزمین ایران را آغاز ساختار حکومتِ آسمانی متافیزیک بر پایهءِ خلیفه گری و سلطانی و شیعهءِ امامی و بازسازی حکومت دینی اعراب ارزیابی میکنند که با ساختار حکومت این جهانیِ قانونمند و با فرهنگ و جهان بینی ایرانی  مناسبتی نداشته است و تازه در تضادِ کامل هم بوده است.

● تعدادی از خاور شناسان پیشین اروپایی، در امپراطوری صفویّه، دولتِ ملّیِ ایران را میدیدند، امّا گروهی دیگر از شرق شناسان در عصر جدید، دوران صفویّان را حکومت ملّی ایران نمیدانند و معتقدند که ایرانیان پارسی زبان از موقعیّتِ فرمانروایی در کشورداری برخوردار نبوده و در وجود و افکار و لقب شاهانِ صفوی هم نشانی از هویّتِ ایرانی و از جهان بینی و تمدنِ ایرانی وجود نداشته است و محور سیاست گذاری حکومتی آنها فقط اشاعهءِ مذهب شیعه و منافع تُرک تباری، و تسخیر سرزمین و جمع آوری ثروت بوده است.

▬ اگر خدماتِ نسبتأ مفیدی در اواخر دورانِ صفویّان بوقوع پیوسته مربوط به رشد و گسترش سرمایه داری اروپا در روابط بازرگانی جهانی بوده، از این گذشته شاه عباس اوّل قدرتِ سیاسی را تا اندازه ای از طبقهءِ اشرافِ کوچ نشینِ تُرک آذربایجان بیرون آورد و به دیوانسالاران کشوری ایرانی تبار سپرد. مانند نظام الملک های طوسی در دوران سلجوقیان، و امیر کبیر ها در دوران قاجاریان که توانستند با وجود حاکمیّت تُرک تباری مؤثر واقع شوند وکارهای مفیدی را به پیش ببرند.

◄ امام موسی کاظم، از خاندان علی و عرب تبار نبود

● امام شدن امام موسی کاظم بدین قرار هست که  امام جعفر صادق ششمین امام شیعیان قبل از وفاتش پسر بزرگش بنام اسماعیل را به جانشینی خود انتخاب میکند، امّا در زمانیکه امام ششم خود زنده و در حیات بوده است اسماعیل وفات میکند و عبدالله برادر اسماعیل (از طرف مادر) هم مدّت کوتاهی بعد از وفات امام ششم وفات میکند، در نتیجه در خانواده و از شجرهءِ علی ابن ابیطالب عرب تبار دیگر کسی نبود که جانشین امام ششم شود. بنا بر این مسلمانان با نگرانی خاطر بسیار، موسی نامی (که بعدأ امام موسی کاظم نامیده شد) که فرزند یک برده بوده است را به عنوان جانشین امام ششم جعفر صادق انتخاب کردند.

● با انتخاب شدن برده زاده ای به عنوان امام هفتم، که اصلأ مناسبتی با خاندان علی ابن ابیطالب از قبیلهء قریش عرب تبار نداشته، مطابق با اصول بنیادی شیعه گری مغایرت دارد و در واقع  بعد از امام ششم دیگر ادامهء شیعهء امامی که باید از خانوادهءِ علی و قریش باشد، دیگر بی مفهوم است. بنا بر این ضرورت دارد که امروز بار دیگر به نظراتِ آن گروه از مسلمانی که خود را شیعهء 6 امامی  مینامند توجّه شود و حداقل از نظر دمکراسی حقوق آنها رعایت گردد.

● در تاریخ شیعهء 12 امامی موضوعات دیگری هم هست که برده زاده بودنِ امام موسی کاظم شکل حقیقی بخود میگیرد، نمونهء تازهء آن امام نامیدن روح الله خمینی و علی خامنه ای تُرک آذری تبار است. شاهان قاجار از این هم فراتر رفته و خود را سایه خدا مینامیدند. گذشته از این همسر امام موسی کاظم یعنی مادر امام هشتم هم برده زاده ای بوده، از جغرافیای Nubien „بلاد النوبه" منطقه ای در دو سوی رود نیل در مصر، شمال افریقا در مرزهای شهر اسوان مصر و سودان میباشد.

 همسر امام هشتم دختر مأمون خلیفهء عباسی (فرزند هارون الرشید خلیفهء عباسی) که مادرش هم ایرانی بود. وقتی امام هشتم دامادی مأمو خلیفهءِ عباسی را پذیرفت، مأمون دستور داد که  پرچمِ به رنگ سیاهء سلسلهء خلفای عباسی را بردارند و بجای آن پرچم رنگ سبز شیعه گری خاندان علی را جایگزین آن کنند. به همین مناسبت شخصیّت اجتماعی امام هشتم بین خلفای عباسی و شیعه گری خاندان علی در نوسان و متزلزل هست و هنوز مورد بحث قرار میگیرد.

● نمونهء دیگر در تاریخ شیعه گری وجود امام دوازدهم هست، که فاکتورهای قانونمند این جهانی بیانگر  این هست که امام یازدهم اصلأ فرزندی نداشت که بنا به ادعای شیعیان این فرزند از چشم جهانی یکمرتبه غیب شده باشد. امام یازدهم در حالیکه به سن 30 سالگی نرسیده بود در سال 874 میلادی وفات میکند و در تمام مدّت عمرش در حصر خلیفه المعتمد بوده و صاحب فرزندی نشد، در نتیجه بعد از مرگ ایشان که  بدستور خلیفه صورت گرفت، شیعیان دوباره نگرانی جانشین امام یازدهم بودند.  امّا در حدیث آمده است که  پیامبر اسلام 9 امام بعد از حسین امام سوّم شیعیان را یادآوری کرده است که  آخرین آن باید آل قیام  "مهدی" نام داشته باشد و دستور پیامبر باید بهر شکل عملی شود.

● شیعیان مادر امام دوازدهم را یک ملکه و شاهزاد بیزانسی روم شرقی بنام نرگس  Narzisse میدانند که این ملکه دوباره با  Simon Petrusمشهور، هم وابستگی خانوادگی و خونی داشته است، به همین مناسبت گویند که امام دوازدهم غایب ترکیبی از اسلام و مسیحیّت و یا بازمانده از حضرت مسیح و حضرت محمّد است.

● یا به روایتی همسر امام  سوّم شیعیان امام حسین،  شهربانو  دختر یزدگرد سوّم ساسانی است که به اسارت گرفته شده بود.

● با این حساب اگر امام دوازدهمی هم وجود داشته باشد، یک انسان مانند سایر انسانهای دیگر که طبق تاریخ ترکیب نژادی: از عرب، تُرک، ایرانی، یونانی، رومی، و یهودی دارد، چگونه میتواند با ناپدید شدنِ خود در سال 874 میلادی تا کنون زنده باشد و چگونه دقیقأ روز وفات پدرش به ناگهان غیب میشود !!!. تولّد امام دوازدهم را ماه آگوست 869 میلادی و زمان غیب شدنش را 24 یولای 874 میلادی نوشته اند، یعنی امام دوازدهم در هنگام غیب 5 ساله بوده و اکنون تقریبأ 1138 سال سن و سال دارند.

● هدف از بیان چنین مطالبی این هست که دریابیم دین اسلام از زاویهءِ نگاهی راسیونال چقدر با خردگرایی و حتّی با آنچه در متونِ اسلام و بویژه در اصولِ اولیّهءِ شیعه گری آمده است در تضادِ کامل هست  و تحمیل جنین مذهبی از سوی صفویّان تُرک تبار به ایرانیان تا کنون فاجعه ببار آورده است. صفویّان به اجبار بار مذهب و مسلک شیعه گری را بر دوش ایرانیان گذاشتند و سنگی را در چاهی انداختند، که ایرانیان قرنها زیر این بار بی مصرف نتوانسته اند شانه خالی کنند و آن سنگ را در این چاه بیرون آورند.

● قابل درک هست که انتخاب مذهب شیعه گری خاندان صفوی تُرک تبار برای سرکوب ایرانیان و فرهنگ ایرانی و به قدرت رسیدن خود بود و هست و یا انتخاب اسلام سنّی از سوی تُرکان عثمانی به منظور مقابله با رُم شرقیِ مسیحیّت و یونان بود، امّا چرا گروهی از ایرانیان عامل دست صفویان قزلباش، آقامحمد خان، محمدعلیشاه، و علی خامنه ای شده ه اند و میشوند و از شیعه گریِ مخصوص خاندانِ صفویِ تُرک آذری تبار فلسفه و تاریخ بیرون آوردند.

◄ وابستگی نَسَبیِ تُرک آذری به امامان شیعه در عصر حاضر

● مرحوم سید محمّد کاظم شریعتمداری، نَسَب خود را هم به امام سجاد نسبت میدهند. سرسختی علی خامنه ای نسبت به مذهب شیعهء دوازده امامی که برای پاسداری از آن ایران را در مقابل جهان قرار داده و دستگاه زندان و کشتار و خونریزی راه انداخته و تاریخ ایران بعد از اسلام را بر تاریخ ایران قبل از اسلام ترجیح میدهند، حتمأ هم رگ و ریشه و نژاد خود را به خانوادهء علی ابن ابیطالب و به امام حسین و امام موسی کاظم جد خاندان صفوی تُرک آذری تبار و به  امام دوازدهم نسبت میدهد که وظیفهء دینی، تاریخی، و نژادی خود میداند که هر روز بر مقبرهء این خاندان علی ابن ابیطالب از سرمایه ها و منابع ملّی ایرانیان ضریح ها و گنبدهای 5000 هزار کیلو طلایی میگذارد. !.

● بدستور علی خامنه ای در ایران امروز 11 هزار امامزاده را به ثبت رسانده اند که فقط تعداد 5000 هزار تا از آنها را به امام موسی کاظم جد تُرک تباران نسبت میدهند. با این حساب امام دوازدهم مهدی که اکنون در غیاب هست و علی خامنه ای با راه انداختن سیل خون زنان و مردان ایرانی زمینهء ظهور آنرا مهیّا میکند، هم تُرک تبار و از اقوام علی خامنه ای است.

◄ پیامد رسمی کردن مذهب شیعه از سوی تُرکان آذری در ایران

1- عقب ماندگی و ترویج خرافات 2- رواج اسلام سیاسی و ایدئولوژیک 3-  دیکتاتوری فئودالیته  أتنیکیِ تُرک تباری بر اساسِ مذهب شیعهءِ حکومتی و شمشیر 4- دامن زدن به جنگهای عقیدتی درونی و بیرونی، تنها جنگهای عقیدتی بین صفویّان و تُرکان عثمانی صدمات سنگینی بر ایران و هویّت ایرانی وارد کرد، از جمله جدایی بیش از 90 درصد مردمان کُرد ایرانی تبار از جغرافیای ایران 5- رواج حکومت آسمانی بجای حکومتهای زمینی این جهانی 6-  رواج متدولوزیک اندیشه گری متافیزیک چاه جمکرانی تاسوعا و عاشورایی، بجای  اندیشه ورزی خردگرایی این جهانی 7- محرومیّت و ستم طبقاتی بر ایرانیان پیرو سایر ادیان و اقوام دیگر

 8- سرکوب ناسیونالیزم و فرهنگ و جهان بینی ایرانی با جایگزینی فرهنگ امامیّه شیعه گری، ایجاد بحران در هویّت ایرانی 9- جایگزینی ساختار حکومتی خلیفه گری موروثی و جلوگیری از گذار به دوران تکاملی برای پیدایش ساختارهای ضروری قانونمند، سد کردن شکل گیری حکومت ملّی بر اساس پارامترهای دانش محور 10 – جلوگیری از رشد سرمایه داری انقلابی و نفی دوران مدرنیته و رنسانس، ضدیّت با فرهنگ اروپا و غرب 11- جلوگیری از برون رفت جامعه از ساختارهای دینی پسامدرن به ساختارهای سکولار، در مقابل ترویج فرهنگ تعزیه گردانی و روضه خوانی 12- منزوی کردن ایران در جهان، در خاورمیانه، و با همسایگان به مناسبت اشاعهءِ مذهب شیعه گری خاندان صفوی تُرک تبار 13- برتری جویی قومی و اقتدار گرایی تُرک تباری صرفأ به مناسبت مذهب شیعه و تحقیر و سرکوب سایر اقوام در ایران، مسموم کردن فضای ارتباطی بین تیره های ایرانی 14 – دامن زدن به فرهنگ و مسئلهء قومی و تفرقه اندازی بین تیره های ایرانی، ایجاد پروژهءِ تجزیه طلبی قومی

 15- نوسازی و گنبد و ضریح گذاری از طلا بر قبرهای گمنام، در مقابل خرابی آثار باستانی با ارزش جهانی تاریخ قبل از اسلام ایران مانند تخت جمشید،

 16-  جعل تاریخ و به حاشیه راندن تاریخ مستند ایران در مقابل برجسته کردن تاریخ شیعه گری و تُرک تباری قشری و رواج فرهنگ بیگانه 17- ساختن مساجد بسیار و مدرسه های دینی و حوزه های علمیّه و آوردن آخوندهای دینی از لبنان و سایر کشورهای عربی، بجای ایجاد دانشگاههای سکولار  و مترقی دانش محور 18- تسخیر سرزمین و مُلک، تصرف سرمایه های ملّی ایرانیان تحت نام  و امتیاز مذهب شیعه، مشارکت مستقیم در ساختار حکومت مرکزی 19- تبدیل کردنِ جنبشهای  مذهبی شیعه  بجای حرکت های دمکراتیک، جنبش ها در آذربایجان یا دینی و مذهبی و یا برای کسب سرزمین بوده و هر گز در راستای دمکراسی نبوده و نیست 20- مبنا قرار گرفتن موازین شریعت اسلام بجای قوانین مدنی این جهانی 21 – جایگزینی فرهنگ تصوف و عرفان رو بنایی بجای توسل به اصول حقوق بشر 22- به شکست رساندنِ  ارزشهای مدرنیتهء انقلاب مشروطیّت برای جایگزینی قوانین شیعه گری

23- هدایت کردن جنبش دمکراسی خواهی بسویی که جمهوری اسلامی از آن بیرون آمد 24 – برجسته ترین نمونه های حکومتی ماهیّت مذهب شیعه: صفویان، قاجار، و جمهوری اسلامی امروز هست 25- افراد تربیّت شده شیعهء دوازده امامی، شاهان صفوی، قاجار، و چهره های نمادین آن محمد علیشاه، صادق خلخالی، و بویژه علی خامنه ای است 26- سرزمین آذربایجان بعد از مهاجرت مردم تُرک پیوسته استبداد خیز و استبداد پرور بوده و با دمکراسی هنوز فاصلهء بسیار دارد 27- اگر سرزمین آذربایجان خواهان دمکراسی می بود بعد از انقلاب 57 که رژیم اسلامی ماهیّت دیکتاتوری خود را به نمایش گذاشت، مانند کردستان بر علیه آن بپا میخواست و در مقابل  صادق خلخالی برای سرکوب و کشتار جوانان کُرد پیشقدم نمی شد 28- نخبگان سیاسی آذربایجان تمام ایدئولوژیهای استوار بر ماتریالیسم دیالکتیک و  بر پایهءِ راسیونالیسم عصر مدرنیته و لیبرالیسم را از فیلتر شیعه گری قزلباش گذراندند و میگذرانند، امری که نظام جمهوری اسلامی از این فیلتر گذاری بیرون آمد و روند دمکراسی  را همچنان سد کرده و خواهد کرد .

29- آذربایجان با عملکرد نظام جمهوری اسلامی شیعه گری به رهبری علی خامنه ای مستقیم و بدون واسطه خواسته و یا ناخواسته هم سو هست و در جنبش سبز تماشاگر بود. 30- نخبگان  آذربایجان امروز کودکان و نسل جوان خود را برای آینده ای ضد ایرانی و ضد زبان و فرهنگ فارسی تربیّت میکند، آذربایجان امروز سد بزرگی برای رهایی از ستم دینی در ایران و موانعی بزرگ برای پیمودن دوران تکاملی است

31 – تحمیل اجباری مذهب شعیه گری خصوصی خاندان صفوی تُرک آذری تبار به ایرانیان، به همان کشاورزان و زحمتکشان بی خبر از دنیا مایهء ننگی بر پیشانی تاریخ ایران هست 32 - در تاریخ  آذربایجان فقط در سه مورد پیشقدم بوده: گسترش شیعه گری قزلباش واپسگرا، تُرکی کردن زبان مردم سرزمین آذربایجان، و نیروی محرکهءِ انقلاب 57 و نظام جمهوری اسلامی بوده است، در آینده هم به آذربایجان امیدی در جهت جنبش های دمکراتیک نیست، همزیستی مسالمت آمیز با این مردم بدون تغییرات اساسی در جهان بینی و عملکرد سیاسی خود، بسیار دشوار خواهد بود.

 اکنون که جمهوری اسلامی بر پایهء شیعه گری صفوی تُرک آذری بنا شده، در حال فروپاشی است و نقش مذهب شیعه در ایران کم رنگ شده است، نخبگان سیاسی مردم آذربایجان بجای تلاش در جایگزینی دمکراسی، با پشتیبانی پان ترکیسم در منطقه تمام توان خود را بر تسخیر بخشی از سرزمین و جغرافیای سیاسی ایران متمرکز کرده است، که پیامد این حرکت و دیدگاه آینده ای ناخوشایند را برای آنها رقم خواهد زد.

|دسامبر| 2012 میلادی| آلمان| ناصر کرمی|

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
برگرفته از:
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.