تخمي را در نظر گيرد كه كاشته مي شود و قرار است طبق باغباني حساب شده، به گياهي بدل شود و سپس در باروريش زهرميوه دهد. كساني كه آن تخم را مي شناسند، پيشاپيش هشدار مي دهند كه عاقبت آن زهرميوه است، اما كساني كه نمي شناسند، تصور مي كنند كه واقعيت چنين چيزي را نشان نمي دهد! آري، واقعيت امروز ميوه آن را نشان نمي دهد، اما دانه اي را نشان مي دهد كه قرار است به آن ميوه بدل شود.

وضعيت مصر امروز چنين اوضاعي است كه دانه اي را كه اخوان المسلمين كاشته، قرار است پس از چندين سال به زهرميوه ديكتاتوري مذهبي همچون ايران بدل شود. درست است كه حالا مرسي چنان نيست و اتفاقاً در آغاز انقلاب 57 نيز حتي فضا بازتر از مصر امروز بود و از همه احزاب و گروه ها بودند و دولت بازرگان را همان رهبراني كه پس از تشكيل، دولت "امام زمان" خواندند، به فاصله چند ماه حذف كردند و مدام گروهي تندروتر از قبلي سر كار آمد و پله به پله اين پسرفت حساب شده ادامه داشت. خط زدن ده وزير و جايگيزين شان با فاصله اندكي با اخواني ها ديگر شاهد ان مدعاست. نه تنها شيوه كاشت، بلكه روش هاي تبليغ، تخريب رقبا (اتهام دادستان جديد به رهبران اپوزيسيون تحت عنوان اين كه قصد براندازي داشتند)، بالا رفتن از نردبان ترقي (پل سازي گروه هاي مياني و بالا رفتن تندروها از آن) و انداختن آن از پشت سر دقيقاً عين انقلاب ايران است و آنقدر شبيه كه مي توان گفت، الگوي كاري مشابه "يك تيم امنيتي" است. اميدواري حاكمان ايران نسبت به بهار عربي در مصر در مقام مقايسه با ساير كشورهايي كه بهار عربي در آن ها به نتيجه رسيد، بي دليل نبود و آنان سال هاست، در سطح مديريتي و امنيتي با هم همكاري دارند.

اقدامات سران امارات و عربستان در مهار اخوان المسلمين و هر گروه اسلامي كه به دموكراسي پايبند نباشد و از انتخابات بخواهد نردباني بسازد، جهت ديكتاتوري مذهبي، بسيار درسيت بود و بايد تودام يابد. بايد فعاليت هاي اخواني ها در تمامي كشورهاي عربي متوقف شود و در صورتي كه با سپاه قدس و نيروهاي امنيتي ايران همكاري دارند، بايد دستگير و محاكمه شوند. ساير كشورهاي حاشيه خليج فارس نيز بايد اقدامات مشابه اي را به شكلي جدي در دستور كار قرار دهند؛ به خصوص كويت در معرض خطر است تا اخوان المسلمين در انتخابات بعدي نهادهاي قدرت را تسخير كند. قطر هر گونه كمك به گروه هاي اسلامي در خاورميانه را بايد متوقف كند؛ آنان امروز به اسم تمايل به شما از شما كمك هاي مالي دريافت مي كنند و فردا براي تصاحب قدرت با نهادهاي امنيتي ايران ساخت و پاخت مي كنند؛ همان گونه كه با حماس چنين شد و كشورهاي عربي با كمك هايشان آن را پديد آورده و تقويت كردند و سپس مهره هاي امنيتي نفوذي موساد، آن را به سوي ايران هل دادند؛ تمامي اين نقشه زير نظر موساد در منطقه است؛ مديريت امنيتي با موساد است و با پول كشورهاي عربي و ايران، گروه هاي اسلامي را مهندسي و هدايت مي كند تا بر نهادهاي امنيتي شان و سپس تمامي منابع نفتي و گازي شان مسلط شود و چپاول آغاز شود؛ درست مثل ايران امروز.

سران كشورهاي عربي دقت كنند كه پس از يازده سپتامبر آمريكا حاضر نيست، تقويت حكومت هاي خاورميانه را به بهاي بدنامي خودش در منطقه بپردازد تا در معرض عمليات تروريستي ديگري قرار نگيرد. اين بدان معناست كه از اين پس تنها خودتان ايد و خودمان و روي وعده هاي هيچ يك از كشورهاي غربي نمي توانيد حساب كنيد و اگر به كلي گويي هاي آمريكا درخصوص دموكراسي و مدارا با اسلام گرايان عمل كرديد، سرتان همان مي آيد كه سر شاه ايران و مبارك در مصر آمد و آمريكا حداكثر يك اعلاميه مي دهد و آن را تقبيح مي كند؛ البته پس از اين كه همچون افسران ايران تيرباران شديد. خوب توجه كنيد و قضيه اصلاً شوخي بردار نيست و شما در مقابل نقشه هاي موساد و نيروهاي امنيتي ايران در منطقه بايد كوچكترين غفلتي به خرج ندهيد. تمامي كمك هايتان را به اخوان المسلمين، سلفي ها و هر گروه اسلام گراي ديگر قطع كرده و آنان اگر حزب تشكيل داده منحل شده و اجازه شركت در هيچ انتخاباتي را نبايد داشته باشند. كشورهاي حاشيه خليج و به خصوص عربستان و قطر تنها به دولت هاي بر سر كار آمده در بهار عربي و نهاددهاي مدرن جامعه مدني كه در راه دموكراسي و حقوق بشر فعال اند، كمك كنيد. مقامات اردن توجه كنند كه پس از مصر بيشترين خطر از طرف اخوان المسلمين متوجه شماست و بايد همچون ساير كشورهاي عربي تمامي دفاتر و فعاليت هاي اخوان المسلمين را در اين كشورها متوقف كرده و كساني را كه در مقامات بالاي حكومتي نفوذ كرده اند، از سمت شان بر كنار كنيد و تنها كساني را بازداشت كنيد كه با نهادهاي امنيتي ايران قبلاً ارتباط برقرار كرده اند. باز هشدار مي دهد، توصيه هاي آمريكا براي باز گذاشتن دست اخواني ها و اسلام گرايان كمكي به حالتان نمي كند و شما در مقابل شان بي دفاع مي سازد. مقامات امنيتي و ارتش مصر بررسي كنند كه اگر مسأله ديدار فرمانده سپاه قدس با مقاماتي از دولت مصر يا اخوان المسلمين صحت دارد، بايد كليه ديدار كنندگان دستگير و بازجويي شوند؛ اگر مي خواهيد تا پس از مدتي مثل ارتشيان ايران تيرباران نشويد و كشورتان به دامن ديكتاتوري مذهبي نيافتد. تنها تركيه بايد اخوان المسلمين باقي مانده را در تركيه جمع كرده و طي آموزش هاي مختلف بدان ها ياد دهد كه چگونه با التزام به دموكراسي بر سر قدرت بيايند و با رأي مردم كنار بروند. تنها احزابي همچون النهضه تونس و اسلام گرايان تركيه كه در عمل ثابت كردند به دموكراسي ملتزم اند، بايد اجازه فعاليت داشته باشند. هر گونه گفتگو درخصوص فعاليت اخوان المسلمين و دستگير شدگان شان را موكول به اقدامات عملي شان در مصر كنيد تا التزام شان را به دموكراسي و آزادي هاي مدني ثابت كنند.

كم كاري ديگر در مصر از طرف نهادهايي بود كه هنوز قدرت را در دست دارند. مثلاً دادگستري مصر و احكام آن مانعي بزرگ در راه يكه تازي هاي اخوان المسلمين به خصوص در مورد پيش نويس اخير قانون اساسي مصر بود، اما اكثر اعضاي آن با كنار رفتن داوطلبانه، عملاً فضا را براي اندك اعضاي وابسته به اخوان باز كردند؛ آن هم به بهانه مورد انتقاد واقع شدن و نشان دادن بي طرفي شان!؟ به عبارت واضح تر، دادگستري مصر با اتخاذ بدترين سناريو، راه را براي تحميل خواسته هاي اخوان المسلمين باز كرد و بدون اين كه بداند و بخواهد، نقشي مكمل با آنان بازي كرد! اگر جامعه مدني مصر و نهادهايي كه هنوز قدرت در دست اخوان نيست، بخواهند اين گونه كرسي ها را با اشتباهات فاحش واگذار كنند، فاتحه تان را بخوانيد. تصميمات كليدي شما در زمان مناسب است كه مانع از ديكتاتوري مي شود، نه واگذاري قافيه به شكلي كودكانه! قضات مصر مثل هر نهادي، اگر تصميمي بگيرند، همان گونه كه موافقاني دارند، همواره مخالفاني نيز خواهند داشت و اگر به صرف مخالفت عده اي و تجمع در محل كارشان، از وظايف شان صرف نظر كنند، كه هيچ آينده اي نخواهيد داشت و بايد منتظر بمانيد تا در آينده اي نه چندان دور به خانه هاي يك يك تان بيايند و به زندان و جوخه هاي اعدام بسپارندتان!؟ (همان گونه كه اينك دادستان منصوب و ديوانه شان، پرونده اي برعليه رهبران جبهه نجات ملي آماده كرده) بازنده بزرگ تصويب پيش نويس قانون اساسي اخير، پس از مرسي، قضات مصر و تصميم غلط شان بود. در نقطه مقابل، دادستان منصوب مرسي كه تحت فشار استعفاء داده بود، ديديم كه به سرعت آن را پس گرفت كه كاملاً پيداست قيم دارد و دستورات اش را از جاي ديگري مي كرد كه رأي اش را زدند و به سرعت دوباره پرونده سازي عليه رهبران جبهه ملي را با اتهاماتي مشابه حاكمان ايران (براندازي، ارتباط با بيگانگان و غيره) را در دستور كار قرار داد. عقب نشيني تان در پذيرش پشيماني دادستان از استعفاي اش نيز اشتباه بزرگ ديگري بود كه مرتكب شديد و اگر همين طور ادامه دهيد، بايد به جاي دادگاه و بر سر كارتان، پشت ميله هاي زندان با هم تشكيل جلسه دهيد. همين الگوي اخوان المسلمين مصر قرار است در جاهاي ديگر نيز توسط شعبه هاي اخوان المسلمين در ديگر كشورها پياده شود و آنان دنبال فضا در كشورهاي ديگر مي گردند و اساس برنامه ريزي و سازماندهي شان كاملاً يكي است. از اين سبب بايد از آن درس گرفت و اخوان المسلمين به عنوان دزدان بهار عربي، در هيچ كشوري نه اجازه تشكيل حزب داشته باشند و نه اجازه شركت در انتخاباتي را، چون در عمل نشان داده اند به دموكراسي معتقد و پايبند نيست. اخواني ها هم اگر مي خواهند خدمتي به آخرت خود بكنند، تنها در همان امور خيريه فعال بمانند و قطر و عربستان هر نوع كمكي را به آنان و به خصوص سلفي ها مي كردند، قطع كنند و به جاي آن كمك به جوامع مدني و دولت هاي نوپاي اين كشورها را در دستور كار قرار دهند.

از نزديك وقايع مصر و اقدامات مرسي و اخواني ها را زير نظر دارم و در صورت يك تخطي ديگر، آنان آخرين اشتباه شان را مرتكب خواهند شد.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز