رفتن به محتوای اصلی

به نام انسان
17.01.2013 - 18:15

واقعیتی که بر بسیار کسان پوشیده است این است که این اصل ولایت فقیه نه ساختهٔ‌ جهان تشیع است نه اصولاً ساختهٔ‌ جهان اسلام،بلکه ریشه در اصل یهودی پیغمبران پادشاه دارد که شائول و داوود و سلیمان شناختعترین نمونه‌های آن است این واقعیت تاریخی که در آغاز قرن حاضر سالها پیش از آنکه رژیمی‌ به نام ولایت فقیه بر روی کار آید؛توسط محقق آلمانی‌ معروف آلمانی‌ ج.ولهوزن مورد بررسی قرار گرفت،بر این مبنای ایدئولوژی که متکی‌ بر است بر قدرت مطلقهٔ یهوه(در اسلام الله)در آسمان می‌باید در شخص واحدی که نماینده‌ این قدرت در روی زمین در قلمروی قوم برگزیده اوست منعکس شود./// ده قرن پیش ثقة الاسلام کلینی در کافی معروف خود مقلدان را شیعیان ضعیف العقلی،توصیف کرده که خودشان توانایی تشخیص مصلحت خویش را ندارند و به ناچار باید تابع احکام و فتوای مجتهدانی باشند که میتوانند مصلحت آنها را تشخیص دهند در سالهای اخیر با برداشتی امروزی تر این تقسیم بندی را تقسیم بندی دامان و دامپروران توصیف کرده است:جهل توده‌های عوام مقلد و منحطط و بنده واری که رایشان را یک شکم آبگوشت به هر که بانی‌ شود اهدا میکنند و این رای آنان در ردیف ردیف آرا رأس ها،یعنی‌ الاغها و گوسفندها است،نمیتوانند ملاک گزینش رهبری باشد،امامت باید بر اساس ایدئولوژی الهی انتخاب شوند(علی‌ شریعتی‌،امّت و امامت)/// حساب وجود امّت مستلزم روحی‌ است بنام امام،و انسانی‌ که امام خود را نمیشناسد مانند گوسفندیست که چوپان خود را گم کرده باشد(علی‌ شریعتی:شیعه یک حزب تمام)و بنیان گذر این رژیم خود تصریح کرد که قیومیت قیومیت شرعی قیم بر صغیر است و قیم ملت با قیم صغار از لحاظ وظیفه و موقعیت فرقی‌ ندارد(روح الله خمینی :ولیت فقیه)و هم او برای اینکه جای شک باقی‌ نگذارد لزوم این قیومیت را چنین توجیه کرده است که مردم جاهل و ناقص اند و نکاملند و نیازمند کمالند و شرعاً احتیاج به قیم دارند.//// در تاریخ اسلام که مربوط به ۱۲۰۰سال پیش باشد در هیچ روایتی آثاری از مهدی موعود نیست و این مهم در فقه شیعه و در قرعآن که مهمترین مرجع اسلام است سخنی به میان نیاورده شده و اشارای هم به ناجی نشده است هرچه گفت یا شنیده شده به حکم علمای دورهٔ صفویه و مخصوصاً کلینی آورده شده است.اینکه امام زمان میاید اصولاً دو وجه دارد؛یک:اینکه میاید و امتش را از ظلم و بدبختی نجات میدهد/// دوم:امتش باید در راستی‌ بهبود خود بکوشیم و در جهت رشد اخلاقیات انسانی‌ کوشا باشیم که:یک جامعه آرام و در جهت پیش رفت است که بدین صورت آمدن امام زمان کاری از پیش نمی‌برد و فی‌ نفس امری پوچ است که بنا بر فقه شیعه،امامان شیعه کاری پوچ انجام نمیدهند پس نظریهٔ نخست برای ظهور امام زمان لازم است چون باید امّت امام زمان در بدبختی فقر و جهالت و مظلوم و توسری خور باشند که یک چوپان بیاید و امّت را از دست گرگ نجات دهد./// در ایران ماه محّرم بسیار عزیز است مردم برای کسی‌ که قربانی به دست یزید و گماشته‌های او میشود اهمیت بسیار قائلند این مکان کربلا نام دارد در ۲۰۰۰ کیلومتری مدینه قرار دارد و حتا سر راه مکه و کوفه هم نیست.کربلا در کنار رود فرات قرار دارد نه تنها امکان وجود صحرا نیست بلکه با کندن زمین هم می‌توان به آب رسید،دهم عاشورای سال۶۱ هجری قمری برابر با ۲۱ مهرماه سال ۵۹ هجری شمسی‌ است،بله عاشورا در فصل پاییز بود در این ماه از سال هوا رو به سردی میگذارد لازم به توضیح است در آن زمان زمین اینقدر آلوده نبود،هوا از نیمه دوم شهریور ماه رو به سردی گذاشته و در مهرماه کاملأ خنک بوده است(کربلا در مادر تقریباً جغرافیایی اصفهان است)عراق سرزمینی حاصل خیز و جلگه ای‌ است و یافتن کویری خشک و بی‌ آب و علف(آنگونه که دکان دارن دین می‌گویند)در آن سخت است.و خشک بودن آن در سال ۶۸۰ میلادی بی‌ مورد است.رود خانه فرات یکی‌ از پر آب‌ترین رودخانه‌های منطقه است‌که عرض آن در بعضی‌ از نوقت به چند کیلومتر می‌رسد،پس چگونه ادعا میشود که رود را سپه یزید بر سپه حسین و خانواده آاش بسته است؟آیا این ۷۲ تان توانایی کندن زمین را نداشته اند؟حسین ابن علی‌ با کاروانی از شتر‌ها به آنجا آماده بود آیا مردم صحرا با شیر شتر بیگانه اند؟/// این ایدئولوژی در ایران خریدار دارد و جالب اینجاست که آنقدر در مورد امام سوم شیعه مانور داده میشود از مختار ثقفی سخنی نمی‌گویند که نقش یک ظالم بر انداز رو در داستان کربلا به عهد درد،که ظلم را بدون مکافات عمل و بدون امید برای تلاشی در جهت براندازی ظلم رها می‌سازد که دلیل این ایده باور مظلوم پروری‌ و مورد ظلم قرار گرفتن را پر رنگ سازد و یک نوع فرهنگ را گسترش دهد که مختار حسین بدون بدون مختار./// در ایدئولوژی شیعه افراد باید به گذشته ای‌ که مورد ظلم قرار گرفته اند باور,که در داستان کربلا موجود است و آینده ای‌ که ناجی ای‌ در راه می‌باشد که حال حاضر افراد مورد مظلوم و فلجی که توانایی دفاع از خویش را در برابر ظلم ندارند نجات بخشد،این ایده کاملا فلج کنند است.تصور کنید جامعه‌ای که افراد آن فلج و بر روی ویلچر میباشند و منتظرند که کسی‌ آنها را مداوا کند و و سرزنش آنها متوجه کسانیست که خود نیز به درد آنها گرفتارند و در پی‌ این هستند که هم ویلچری های به خاطر آنکه شخص مورد ظلم قرار گرفته و قربانی واقعی شده کمکی‌ نمیکند این فرد سر گشت در بین افرادی که روی ویلچر هستند میگردد و اگر کسی‌ از روی ویلچر برخاسته برای اینکه خود منتظر کس دیگر است و شخص مومن باید باشد به ایمان خود پس آن فرد را نیز بر روی ویلچر مینشاند. دقیقا در یک سیکل بسته،مردمی که در درون آن میباشند با مسائل و مشکلات تکراری درگیرند.در این سیکل مردم مورد ظلم قرار میگیرند و ظلم میکنند(برای بقای نفس ظلم)و برای این مردم سیکل میزان بدبختی هر چه بیشتر باشد امید به ناجی هم بیشتر میشود و با اینکه این اشخاص گاهی به تنگ می‌‌آیند اما به دلیل آنکه این سیکل وقتی‌ افیون خود را به شخص میدهد که مورد ظلم واقع شود یا اگر ظلم کند به خاطر خاصیت که در بیرون سیکل دارد و مورد سرزنش هم ویچریان و به امید اینکه ناجی زود تر بیاید(مهدی)باید این روند را ادامه دهد.اگر کسی‌ در این جامعه در پی‌ آن باشد که اخلاقیات را عمل کند به هم نوع خود عشق بورزد چون در این سیستم از عشق و انسانیت تعریفی‌ نشده و افراد این سیستم از ترس ناشنخته‌ها به حسد ورزی تحقیر کردن این شخص می‌پردازند تا مبادا چرخه‌ زالویی و خون آفرینی برای زالو به هم ریزد تا به جای تغییر خود که سخت است بهتر آن می‌دانند تا آن شخص را نیز به درون سیستم قربانی شدن مظلوم گرایی و ضلعم گرایی بکشانند. جان سخن:راهی‌ که در پیش روی ماست کوشش بسیار می‌طلبد جهت فرو ریختن باوری که در تضاد با ارزش‌هایی‌ بوده که نیاکان ما در این آب و خاک کاشتند،ولایت فقیه نه تنها هیچ دستاورد نداشته است،نه در جهت پیشرفت و آبادانی و شکوفایی دوبارهٔ فرهنگ ایرانی‌،بلکه به سمت ضّد انسانی و ضّد آزاد‌گی و ضّد ایرانی‌ گام بر می‌‌دارد و هر روز به سرعت گامهایی که بر میدارد نیز افزون تر می‌کند.راه پیش رو در جهت زنده کردن هویت یک انسان و به سمت انسان زیستن،هم نوع پذیری و برخواستن و فکری به حل خود کردن است که سرنوشت همهٔ ما در پیوند با یکدیگر است. وقتی‌ که انسان دو پا را بر روی چهار دست و پا وادار به علف خوردن میکنند گرگ بر روی دو پا می‌ایستد و ادعای چوپانی می‌کند. امیر حسین معینی رودبالی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آرمان چاروستایی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.