رفتن به محتوای اصلی

و اينك آخرزمان: به سوي جوخه سوريه؛ قصاص قاتلان جنبش سبز در سلاخ خانه سوريه
25.01.2013 - 14:45

 معمولاً كسي داوطلبانه به سوي جوخه نمي رود. زندانيان محكوم به مرگ، گام هاي شان به سوي جوخه و طناب دار لحظه به لحظه سست تر مي شود و گام ها به سختي بلند مي شوند. رفتن به سوي آن يك كابوس و نجات از آن بسان يك معجزه است. اما جوخه اي را تصور كنيد كه اشخاص داوطلبانه و با طمع و شتابان به سوي آن مي دوند. اما چه كساني چنين اند؟ تنها زماني كه جانيان تصور كنند كه دشمنان شان را به مسلخ مي برند و آن گاه در انتهاي پيچ ناباورانه ببينند كه آن جوخه خودشان است! در حالي كه انسان ها، آنان را از رفتن به جوخه برحذر مي داشتند، آن حيوان صفات چون تصور نمي كردند كه جوخه مرگ خودشان بوده و با خيال بردن ديگران به جوخه، بر شيطنت و گام هاي خويش مي افزودند، تا پرده آخر فرو مي افتد و جاي آنان در ميدان جوخه مشخص مي گردد.

اين است ماجراي پاسداران حيوان صفت ايراني كه به سوريه مي رفتند و خيال مي كردند، آنجا نيز يا چون جنبش سبز با مردمي بدون سلاح مواجه اند كه جنايت كنند و به گردن ديگران بياندازند يا چون ميدان جنگ با عراق، جوانان ساده دل را به كشتن دهند و بر پست و مقام شان بيافزايند و فرماندهان بي ناموسي را بسازند كه به قاچاق كالا و موادمخدر مشغول باشند، آن هم براي اقتدار اسلام!! اما در سوريه با مردمي سلاح به دست كه تا پاي استيصال از خود و شرف شان دفاع مي كردند مواجه شدند و همگان ديدند كه چگونه در مقابل شان موش شده بودند و سوريان با آزادي شان در مقابل اسيران سوري، ثابت كردند كه حتي تا آستانه استيصال نيز وجدان شان را زير پا نگذاشته و به انسانيت پايبند هستند. از اين سوي، آن سرداران موش شده با چشمان گريان و پس از ورود به ايران، مواجه با دسته گل شدند؛ دسته گلي كه واقعاً تنها مستحق يك دلقك تمام عيار است و عرضه ندارد حتي نقش يك انسان شرافتمند را بازي كند، چه به جاي آن كه واقعاً به جاي اش باشد. تا همين حالا بر اساس گزارشات حكومتي بيش از هزار نفر از پاسداران كه جملگي از كادر رده بالا هستند، در سوريه -مثل سگ كشته شدند. به ياد بياوريد كه به مردم ايران و جوانان جنبش سبز بشارت داده بودم كه "بدون حتي يك ضربت آنان" و "بدون آن كه حتي يك قطره خون از دماغ شان بچكد"، جانيان و حاكمان كنوني قصاص و سرنگون خواهند شد و حالا همگان مي توانند تحقق آن بشارتي را -كه چه بسا باورنكردني مي نمود، ببينند و اين تازه آغاز كار است.

سوريه همچنان مبارز مي طلبد و به مزدوراني كه قدم در سوريه مي گذارند، بي پرده اعلام مي كند: شما مرده ايد. ميدان سوريه مرد مي خواهد، نه موش هايي كه دين و انسانيت شان را فروخته باشند، چه رسد شرافت و ناموس شان و پاسداران ايراني حالا متوجه اين قضيه شده اند كه خود مرد آن ميدان نيستند و از اين سبب، سوريان را آموزش مي دهند تا نيابتي جاي اين ترسوها بجنگند؛ همان ها كه ادعاي سرداري در جنگ آخرزمان داشتند تا همچون كوفيان كه خود نخستين قاتلان حسين شدند، منفورترين سوي اين نبرد بزرگ را بسازند و بر عليه حق قرار گيرند (و در ركاب سفياني بجنگند؛ درست همچون كوفيان در سپاه يزيد) و بر آن اصرار نيز ورزند و حقيقتاً نيز چه قصاصي بهتر از جوخه سوريه براي اين حيوان صفتاني كه تا زنده باشند، انسان هاي بي سلاح را قرباني مي كنند. تبارك الله احسن الخالقين.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.