برای احمدی نژاد اکنون دوراه بیشتر وحود ندارد، یا تسلیم باند رقیب می گردد، که این بمثابه مرگ وی و باندش محسوب می گردد. یا اینکه با تمام نیروی خود به مقابله با باند خامنه ای بر می خیزد.
وی این را بخوبی می داند که باند خامنه ای با داشتن دستگاههای تبلیغاتی، قوه قضاییه ، مجلس و نیروهای نظامی توان این را دارند که احمدی نژاد را از راههای قانونی که خود نیز شاید در تصویب آنها نقش داشته است از سمت ریاست جمهوری استیضاخ نماید.
بازتاب فردای احمدی نژاد می تواند سرنوشت و موجودیت وی و باندش را زیر سئوال ببرد.

امکاناتی که احمدی نژاد برای مقابله با باند حریف در دست دارد،
یک: افشاگری دزدیها و جنایتکاریهای بیت رهبری و شخص علی خامنه ای و خانواده ا ش می باشد. که بعید بنظر می رسد این امکان را باند علی خامنه ای به وی بدهند . بلفرض هم که وی این امکان را داشته باشد اما بدون شک باند علی خامنه ای با استناد به دستگاه تبلیغاتی خود می توانند آنرا بسادگی دفعش نمایند.

دوم- بسیج مردم گرسنه به خیابانها برای گرفتن حقوق ابتدایی خود. این امر نیز بستگی به میدان عمل وی و باندش دارد. آیا بیت رهبری که از امکانات بسیار گسترده قانونی، تبلیغاتی و نظامی برخوردارند، اجازه چنین خرکتی را به وی و نیروهایش خواهند داد؟؟
در هر دوصورتش احمدی نژاد شانس زیادی را در مقابل علی خامنه ای ندارد. برای نیروهای تحت پوشش وی مساله مرگ و زندگی مطرح است. به همین دلیل بسیاری از آنها برای حفظ جان و مال خود بسمت نیروی قوی تر را که بیت رهبری ست، خواهند گرفت .

علی خامنه ای در روز یکشنبه آگاهانه لاریجانی رئیس مجلس خود را به جان احمدی نژاد انداخت. و ی صریخا با این عمل خود به احمدی نژاد و باندش نشان داد، که برغم بحران موجود در جامعه، هنوز حرف اول را وی می زند. اگر او و باندش می خواهند زنده بمانند باید خودشان را درصفی که وی برایشان تعیین نموده است قرار بدهند. ضفی که انتهایش چوبه دار است.
هموطنان مسئولیت پدیر:
شما می تونید از این فرصت طلایی یعنی نتش زدایی جنگ گرگها به بهتری وجهش برای سازماندهی خود و مردم بهره برداری نمود.
بدون تردید تنها بدیل رهایی بخش از چنگال این جنایتکاران، ایجاد یک قدرت سازمان یافته اجتماعی ست و این بدون ایجاد پایه های ابتدایی اجتماعی یعنی جمع های چند نفره در میان اقشار متفاوت مردم امکان پدیر نیست. برای این منطور باید

دانش و آموزش سازماندهی و خودسازماندهی را از کانال این جمع های کوچک به میان مردم ببریم.

خودسازماندهی یعنی در خانه و کوچه ، محله و خیابان ، کارخانه و اداره، دانشگاه و مدرسه جمع های مردمی را تشکیل بدهیم تا توسط آنها از منافع ضنفی خود دفاع نماییم.

خودسازماندهی یعنی قادر باشیم به طور جمعی و سازمان یافته در مقابل خشونت سازمان یافته زورگویان به مقاومت متقابل برخیزیم.

خودسازماندهی یعنی تبدیل شدن به شهروندانی که با استفاده ازخلاقیت و توانایی یکدیگر از منافع خویش دفاع کنیم.

خودسازماندهی عبارت است از تبدیل شدن به جمع های قدرتمند به جای افراد فاقد قدرت.

خودسازماندهی یعنی تلاش هدفمند و مداوم شهروند عادی برای بیرون کشیدن خود از ضعف ناشی از پراکندگی، در مقابل ارگانها و نهادهای سازمان یافته ی سرکوب و غارت حاکمیت.