رفتن به محتوای اصلی

بحث شیرین! تغیریاتعویض خط
13.02.2013 - 19:57

نکاتی مختصر درباره جزوه ی مصوب فرهنگستان زبان وادب فارسی

چندتوضیح قبلی

الف- هدف من ازاین نوشته، نشان دادن نارسائی هایِ ِحروف ِالفبای ِعربی برای نوشتن زبان فارسی بوده و دیالوگ باهموطنان مترقی ودموکرات را ازهرزبانی که اعلامیه جهانی حقوق بشر، برابری انسانها وبتبع آن برابری زبانها را قبول دارند،لازم و ضروری میدانم.

***

ب- گرچه میدانم پان های هرقوم وقبیله ای ونیز منقورتها وآسیمیله شده ها دردفاع از زبان تحمیلی واجباری که کاسه ی داغتراز پان های حاکم فارس اند، مرا لعن ونفرین خواهند کرد ولی کار تمام پان ها بجز تخریب وایجاد نفرت ونفاق ملی چیزدیگری نیست.

***

پ- متعصبین به تاریخ وفرهنگ ساختگی و موهومی و جعلی را که درخرابه های باستانی سرگرم اند و هر یافته و نایافته ای رابه نژاد پاک! و اصیل! حواله میدهند را کاری نیست! چه اینها بعد از سالها زندگی درکشورهای غربی بقول برتولدبرشت «آنکه واقعیت را نمیداند ناآگاه است ولی آنکه میداند و انکار میکند تبهکار است.» و یا «بیدارکردن آنکه خود را بخواب زده است ممکن نیست».

 زیرا فقط یک نژاد انسانی «ژنوتیپ» وجود دارد با «فنوتیپ»های مختلف سفید و سیاه و زرد و... که دراثرتغیرات طبیعت و جغرافیا است.

***

ت- من حروف لاتین را با تغیراتی دربعضی حروف مصوت مثل کشورهای اسکاندیناوی وآلمان ضروری میدانم ولی تا تعویض خط موجود ازطرف فرهنگستان از حروف عربی به لاتین، رعایت اصول و قواعد درست نوشتاری که تا حالا در دبستان و دبیرستان آموخته ایم، را ضروری میدانم.

***

تغییر یا تعویض خط

جزوه ی 53 صفخه ای «دستورخط فارسی» مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی بتاریخ 1380-04-30 با لینک زیر در دسترس است.

www.persianacademy.ir/UserFiles/File/D_Final.zip

1- هرکسی که نه با تعصب بلکه با دید روشن سازنده و انتقادی این نوشته ی سرتاسرمتناقض و گنگ(بچند نمونه در زیر اشاره میکنم) که با کلمات ثقیل عربی مرتبآ وتکراری نوشته شده، درحالیکه زبان فارسی برای اکثراین کلمات معادل فارسی دارد، را بخواند باید از خود بپرسد آیا وضع فرهنگستان زبان وادب فارسی بعد ازچندین دهه سرمایه گذاری های کلان بحسا ب نابودی زبانهای بنیه دار با پشتیبانی ماشین سرکوب دولتی واقعآ باین حد نازل وحقارت باراست؟

2- جواب سئوال بسیار ساده ی بالا را با مراجعه بزیرنویس ص 2  مقدمه درمعرفی اعضای کمیسیون انتخابی فرهنگستان، میتوان گرفت. «دستورخط فارسی» درجلسه ی 211بتاریخ 1380-04-30

بعد از تائید و تنفیذ!!! رئیس جمهور و تذکرات رهبر!!! بتصویب رسید. بعبارت دیگر پس این «هذیان نامه مکتبی!» حاصل کار عده ای کاسه لیس بارگاه ولایت فقیه است و با علم و دانش زبانشناسی و نوشتاری بیگانه است.

3-  در بین اعضای کمیسیون مندرج در زیرنویس ص2 مقدمه از نام آوران زبان فارسی مثل داریوش آشوری، محمدرضا باطنی، اسماعیل هادی خبری نیست و محمدرضا باطنی بعد از 16 جلسه بتاریخ 72-06-30 بهر دلیلی (اخراج، بازنشستگی اجباری، ترک اختیاری) دراین کمیسیون نبوده است. درعوض ازپیشنهادات تنی ازبیهوده نویسان و باستان پرستان ضدانسان، نژادپرست و فاشیست مقیم داخل و خارج استفاده شده است که به «هذیان نامه مکتبی» رنگ و بوی «آش شلم شوربای» فارس سازی نیز داده است.

این اساتید همه چیزدان وعقل کل های فارسی ندان! خط عربی را بنام خط فارسی مصادره کرده، در صفحه اول مقدمه باستناد رسمی بودن خط فارسی! بموجب اصل 15 قانون اساسی جمهوری جهل وجهالت فارسی/اسلامی، نوشتن کلیه اسناد رسمی و مکاتبات، کتابهای! درسی صحبت کرده و مینویسند «...و طبعآ چنین خطّی باید قواعد و ضوابطی معلوم و مدوّن داشته باشد تا همگان با رعایت آنها، هویت خط را تثبیت کنند و محفوظ دارند.»

همانطوریکه می بینید دراین جمله کوتاه با استفاده از11 کلمه عربی و سه مرتبه از حرف ربط عربی «و» کلمه عربی خط را دو مرتبه بکار برده اند. یکدفعه با تشدید و یک مرتبه بدون تشدید!!! و آنموقع ازهمگان میخواهند که ضوابط معلوم و مدوّن را رعایت، تثبیت و محفوظ دارند!!! ولی خودشان احتیاجی باین پیشنهاد خود ندارند! این پریشان فکری وتشتت در سرتاسر جزوه وجود دارد.

درهمین ص اول مقدمه 7 مرتبه خط را بدون تشدید و4 مرتبه با تشدید نوشته اند. یادش بخیر دوران تحصیل ابتدائی که ما در زنگ دیکته باهمکلاسی های بغل دستی در مورد حرف «ه» از های مهوش! و از حرف «ح» های حسن! و در مواقع نوشتن کلماتی با حروف ط و ت از شیر یا خط استفاده میکردیم که این اساتید هم درمورد تشدید ازهمان شیر یا خط استفاده کرده اند، زیرا دلیلی بر این بی دقتی نیاورده اند.

4- درص 3 جزوه نوشته اند «(2- خفظ استقلال خط، 3- تطابق مکتوب و ملفوظ)» همانطوریکه ملاحظه میشود این گروه مکتبی کاسه لیس بارگاه ولایت فقیه، که القاب و عناوین استاد و دکتر را یدک میکشند، شش کلمه عربی با یک حرف ربط عربی را با پرروئی تمام نوشتند بدون آنکه بتوانند و یا بخواهند معادل فارسی این کلمات(حفظ استقلال خط، تطابق مکتوب و ملفوظ) رابنویسند، این نوشته ی شش کلمه ای  صد در صد عربی را خط فارسی مینامند!!! اینجاست که زبان شیرین فارسی میگوید... خودتانید مردم مثل شما نیستند. آیا فرهنگستان فارسی با آنهمه استاد قادر نیست آن  شش کلمه را بفارسی بنویسد؟

5- ویژگیهای خط فارسی!!! این دانشمندان و اساتید زبان فارسی عضو کمیسیون فرهنگستان مینویسند «الف- برای بعضی از صداها بیش ازیک علامت وجود دارد ...» و مثال ت، ط – ث،س،ص-  ذ،ز،ض،ظ-  را میاورند. این اگر نادانی و نا آگاهی نیست حتمآ شیادی و دغلبازی است. این علامت ها(علائم!)، حروف عربی مختلف اند با صداهای مختلف! کجا درعربی ت وط بیک نوع تلفظ میشوند وهمچنین است ث، س، ص و... برای اثبات این مطلب کلاس اول ابتدائی کافی است از یک عرب زبان خواهش کنید این حروف مختلف الصوت را که در مثال های(امثال!) تار، دست، سوت، و طایر، خطر، ضبط، شرط، را آورده اید، برایتان تلفظ کند، تا برایتان روشن شود که این حروف  مختلف اند و ما ایرانی ها بجز عرب های ایرانی چون نمیتوانیم آنها را تلفظ کنیم، شما نویسندگان «این هذیان نامه» این حروف را با نادانی محض یک صدا وهم صدا مینامید.

6-  درست بخاطر عدم توانائی ما ایرانی ها بجز عربهای ایرانی، در تلفظ حروف گفته شده است و دلیل روشن عربی بودن این حروف، بسادگی نتیجه میشود که حروف الفبای عربی مخصوص زبان عربی اند و برای نوشتن فارسی با هر تغیر و اصلاحی کارائی ندارند و بجز وقت تلف کردن و خودفریبی نتیجه ای ندارد همچنانکه تا حالا نداشته است. و درست باین خاطر است که تمام 151 اثر ابن سینا بعربی است بجز دانشنامه علائی، که بخاطر ناتوانی زبان فارسی، ابن سینا بعدازعدم پذیرش و فهم آن بفارسی، دوباره آنرا بعربی نوسته و تقدیم علاالدوله کرده است. و نیز تمام آثار130 جلدی ابوریحان بیرونی بعربی است بجز التفهیم! (با اسم عربی!) که هیچ نابغه ی زبان فارسی امروزه سطری از آنرا نمی فهمد و بیتشترعربی است تا فارسی با چند حرف اضافه فارسی.

دراین رابطه میتوان ازمردم مثلآ انگلیس وآلمان نام برد که امروزه دراثرتغیروتحولات زبانی، قادرنیستند آثار شکسپیر و گئوته را بخوانند ولی کسانیکه بخواهند میتوانند این آثار را ازطریق ترجمه های تکنیکهای مدرن کمپیوتری بخوانند.

***

7- کمی تفریخ و استراحت! این پریشان نویسی درمورد خوان، خویش، خواهر، و یا خان، خیش، خاهرادامه دارد. که بنده برای تفریخ واستراخت سه پیشنهاد دارم. اولآ درموارد شک دوحرف مخنلف الا ملاء  و مختلف الصوت مانند ت وط ویا ه (های مهوش) و یا ح (های حسن) و نیز کلمات هم صوت خان، خوان ویا خاهر، خواهرازشیوه شیر یا خط معمول استفاده شود. دومآ درمورد حروف مختلف الصوت و مختلف الاملاء ث، س، ص و نیز ذ، ز، ض، ظ که شیریا خط جواب نمیدهد از شیوه ی قسم استفاده شود، بخدا، بامام و به پیغمبر این درست و آن غلط است!!! سومآ شیوه حمل! سی چهل کیلو لغتنامه 15 جلدی دهخدا، یا لغتنامه های عمید و معین که کمی لاغرترند و بچه های دبستان میتوانند بهتر حمل کنند، همیشه با خود حمل کنند تا در جلسه امتحان ودرس استفاده کنند!!!

فکرکنم دربرابر جاهلان بی منطق که هنوز کوچکترین دلیل علمی ومنطقی مثلآ برای «دختر یا دخطر» نیاورده اند و «هذیان نامه مکتبی» را بتصویب رسانده اند، این سه شیوه بهترین جواب باشد.

8- از تبصره پشت تبصره برای گریز ازمنطق در تمام صفحات و نیز استثنا پشت اشتثنا و بدتر اینکه استثنا براستثنائی!!! میگذرم. بدو نکته ی «تنها مثبت» این جزوه ی پریشان حال دانشمندان بی خبر از زبان فارسی اشاره میکنم. اولآ بدرستی درسرتاسر جزوه از زبان فارسی نام برده اند و از کلمات زشت و توهین آمیز پارس و پارسی دوری کرده اند و ثانیآ نوشتن تنوین را درکلمات منوّن الزامی کرده اند، مثلآ، عمومآ ، طبعآ را نباید بطریق غلط مثلن، عمومن، طبعن... نوشت.

***

درمورد جمع بستن کلمات عربی و کاربرد آنها وضع بسیار فاجعه بار و غم انگیز است. من نمیگویم حتمآ واجبارآ قواعد جمع عربی را باید رعایت کرد بخاطراینکه وضع نوشتاری امروزه دراین مورد قاطی پاتی وقاریشمیش!!! است ولی این اساتید که واقعآ نمیدانم ما مردم را یا خودشان را مسخره کرده اند! نه تنها در یک صفحه و یا یک پاراگراف بلکه در یک جمله و همان جمله یک کلمه را بدو نوع مختلف فارسی وعربی جمع بسته اند، توجه کنید درص 36 <«و» که در برخی کلمه های و.......این گونه کلمات...>!!! در این صفحه سه بار کلمات و دو بار کلمه ها نوشته اند. و این تشتت در تمام لغات عربی بکار برده شده ومعلوم نیست کجا و کی باید کلمه ی عربی را بفارسی و چه موقع بعربی جمع بست؟ بازهم حتمآ شیوه ی شیر یا خط معمول!

9- جایگزینی و معادل سازی کلمات عربی در فارسی با کلمات بسیط فارسی غیرممکن است و آنطوریکه سابقه چند دهه ی دانشمندان و دست اندرکاران صادق نشان داده   و عملآ ثابت شده است، فارسی گرایش به کلمات و افعال ترکیبی دارد(در بحث توانائی و یا ناتوانی زبان فارسی اشاره کرده ام). تنها و تنها کلمه بسیط فارسی که بزحمت آقای داریوش آشوری  در5 دهه ساخته و یا پیداشده است ««واژه »» است ولی بخاطر عقیم و نازا بودن ساختارزبان فارسی(محمدرضا باطنی- فارسی زبان عقیم ونازا)، ««واژه»» هم عقیم ونازاست و بجز جمعش واژه ها مشتق دیگری ندارد. ولی سئوال اینست که وقتی این کلمه ی «واژه» در زبان فارسی جا افتاده است، چرا این اساتید سرگردان فرهنگستان بجای واژه فارسی از لغت و کلمه استفاده میکنند تا با سرگردانی نفهمند که چگونه کلمه و لغت را جمع ببندند؟

البته آقای داریوش آشوری و دیگر زبان شناسان کلمات ترکیبی زیادی وارد زبان فارسی کرده اند که متاسفانه بقول آقای محمدرضا باطنی افراط و زیاده روی است. مثلآ بالگرد و چرخ گرد و سر گرد حداقل سه کلمه نامربوط و مسخره برای هلی کوپتر!!! و یا خود آقای آشوری کلمات ترکیبی «زبان نگاره» را بجای خط پیشنهاد کرده و مرتب بکار میبرد درصورتیکه اگر «زبان نگاره» فقط یک معادل آنهم فقط درمورد زبان نوشتاری خط باشد، درمورد خطوط تلفن و حطوط هوائی و زمینی ودریائی و در ریاضیات و... زبان نگاره آنقدرمسخره است که حتی یک بار هم این اساتید فرهنگستان فارسی آنرا بجای خط دراین جزوه ی پریشانشان بکار نبرده اند.

10- نتیجه – جناب داریوش آشوری درمقالات «مشکل زبانی ما» بعدازنشان دادن «قرون وسطائی بودن زبان فارسی با بیماریهای دیرینه، فقر و بی در پیکری چاله یا چاه واپس ماندگی» و نیز آقای محمدرضا باطنی درمقالات مختلف ازجمله «فارسی زبانی عقیم ونازا» میفرماید «6- نتیجه ...زبان فارسی در وضع فعلی برای برآوردن نیازهای روزمره مردم با مشکلی مواجه نیست، ولی این زبان برای واژه سازی علمی زایائی لازم را ندارد و نمی تواند یک زبان علمی باشد، مگر اینکه برای رفع کاستی های آن چاره ای اندیشیده شود.» با خواندن جزوه ی «هذیان نامه فرهنگستان» می بینیم که هنوز در اول بسم اله کلاس اول ابتدائی بعد از حدود 90 سال زور و تحمیل و بگیروببندهای زبانهای دیگر خط و الفبای درست و حسابی وجود ندارد و آنطوریکه آقای باطنی دقیقآ میفرماید زبان فارسی برای نیازهای روزمره مردم! (دقیقآ یعنی خرید ماست و خیارازبقالی) با مشکلی مواجه نیست. با توجه بنکات دهگانه ی فوق جایگزینی الفبای ناکارآمد عربی برای زبان نوشتاری فارسی با الفبای لاتین با تغیرات لازم  در بعضی حروف ضروری واجتناب ناپذیراست، اگرچه مرتجعین کهنه پرست و پان های سرگردان در خرابه های باستانی که وجود چند دفتر شعر را بهانه قرار داده و از پیشرفتهای علوم جدید کامپیوتری درترجمه آثار قدیمی بی خبرند و گویا دلشان برای آیندگان میسوزد! باید بفهمند که بیشترآثار قدیم برای نسل امروزهم بسختی قابل خواندن و فهمیدن است. بفرض محال که محال نیست، «این جزوه هذیان نامه فرهنگستان» بجای اساتید بظاهر طرفدار زبان فارسی ازطرف غیرفارس زبانان نوشته و پیشنهاد میشد!!! آیا این فارس سازان چه در حاکمیت و چه دراپوزیسیون، نمیگفتند این تجزیه طلبان و دشمنان ایران وعوامل بیگانه!!! این جزوه ی پریشان را برای بدنام و خراب کردن زبان شیرین! فارسی نوشته اند؟؟؟ 

 حامدایرانی 2013-02- 12 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.