رفتن به محتوای اصلی

عرب ها بخوانند و بدانند
06.03.2013 - 16:23

 

عرب ها بخوانند و بدانند

● بتازگی در سایت ایران گلوبال نوشتاری از آقای " نـوری حـمــزة" با عنوان: [ لُرها بخوانند] انتشار یافته است. قبل از هر چیز انتخاب چنین عنوانی(لُرها بخوانند) بیانگر یک فرهنگ تکامل نیافته و تربیت نشدهء قانونمند تمدن و روابط  اجتماعی است. حالتی دستوری و فرمانبری زیردستان و یا فرهنگ کلامی سربازخانه ای و یا حکم راندن بر شُترها و شلاق زدن آنها برای حمله و یا حرکت هست. یا لحن کلام و سخن : "لُرها بخوانند" از همان امر و فرمانهای  آسمانی در آن کتاب افسانه ای  است که گوید:   اقْرَأْ بِاسمِ رَبِّك الَّذِي خَلَقَ  ( بخوان بنام پروردگار که جهان را آفرید).

● چنین فرهنگ دریده و صیقل نخورده در نوشتارها و گفتارهای افراد دوره گردی مانند یوسف عزیزی بنی طرف و یا در نوشتارهای جوانان عرب خیال خام و بدون تجربه و بدونِ شناختِ تاریخی و سیاسی مشاهده شده است که تا کنون به آنها اهمیّتی داده نشده و نادیده گرفته شده اند. با پوزش من  عنوان این نوشتهءِ کوتاه پیش رو را مطابق با فرهنگِ دیالوگِ  آقای" نـوری حـمــزة " انتخاب میکنم. (عرب ها بخوانند و بدانند)

●  در اینجا زمان پرداختن به تاریخچهء مستند و زندهءِ جغرافیای غرب و جنوب غربی ایران که استان خوزستان ایران را هم در بر میگیرد نیست و فقط پاسخی کوتاه و هشداری به افرادی مانند نـوری حـمــزة و یوسف عزیزی بنی طرف، و جوانان نپختهء فکری و احساسی عرب تبار هست.

● متن و پیام اصلی نوشتار آقای " نـوری حـمــزة"  در نوشتهء " لُرها بخوانند" حود این هست که مردم بختیاری از ساکنان اصلی جنوب و جنوب غربی کشور از جمله استان خوزستان نیستند و با رواج صنعت نفت به عنوان کارگران مهمان به بازار کار استان خوزستان پیوسته اند و یا اینکه مردم بختیاری آسمیلاسیون پان فارسیسم  شده اند و ابزار  دست حکومت رژیم جمهوری اسلامی میباشند.

هویّت و زبان مردم بختیاری

● مردم بختیاری بدون شک یکی از تیره های باستانی ایرانی و یکی از ده خانوادهءِ اصیل هخامنشیان هستند و زبان و گویش آنها زبان پارسی میانه هست که مورد هجوم و تأثیر گذاری زبانهای عربی و تُرکی قرار نگرفته است. مردم بختیاری و لُر از ساکنان اصلی و اولیّهءِ استان خوزستان بودند هستند. در کنار تحقیقات در مورد مردم شناسی مردم بختیاری، تزی هست که گویند واژهء بختیاری از کلمهء باختری (منظور جغرافیای غرب و جنوب غربی ایران امروزی) مشتق شده است.

● واژهء لُر که مفهوم نژادی و فرهنگی و بار سیاسی و تاریخی با پشتوانه ای هم ندارد و از زمان صفویان به بخشی از جغرافیای سیاسی غرب و جنوب غربی نسبت داده شده است، از واژهء شهر باستانی" لور " بازمانده از تمدنهای شش گانهء بین النهرین و از عهد ساسانی و هخامنشی گرفته شده است. شهر "لور" در واقع در بخش شمالی استان خوزستان امروزی ( ناحیّهء جغرافیایی اندیمشک و پایین تر از آن) بوده و امروز هم هست. با این برداشت و بشکلی مفهوم بختیاری و لُر بر گرفته از جغرافیای استان خوزستان است.

● در ایران ملّتی بنام فارس وجود ندارد، که مردم بختیاری اسیمیلاسیون آن شده باشند، اگر منظور از فارس همان پارس و پارسی و هخامنشی است، مردم بختیاری پایهء اصلی پارسی و هخامنشی بودند و هستند، فارسستان و مرکز اصلی آن تهران و یزد و کرمان، اصفهان و کویرهای دور دست نبوده و نیست. اگر قرار باشد فارسستانی باشد، سرزمین بختیاری و بویژه خوزستان و استانهای اطراف آن فارسستان تاریخی مستند و مرکز تاریخی آن بوده و خواهد بود.

ملّتی بنام فارس ساختهءِ پان ترکیسم و پان عربیسم هست.

● نام سرزمین و فلاتی که گذشتگان ما بیش از سه هزار سال قبل در آن ساکن شدند "ایران" نامگذاری شد. خود واژهء ایران یعنی: سرزمین آریایی، آنجا که آریایی ها بسر می برند". این تاکتیک پان ترکیسم و پا عربیسم که هر جام امامزده ای هست و هر جا اسلامگرایی واپسگرا به ایدئولوژی حکومتی و فرهنگی غالب تبدیل شده است و هر جا که قدرت سیاسی حکومت از ترکیبی از ایرانیان رانتخوار غیر پارسی و مردم تُرک تبار تشکیل شده است و کویرهای دور دست از منابع انرژی نفتی و گازی را فارسستان بنامند و مردم بختیاری را قوم و حاشیه ای به حساب آورند بر همگان ثابت شده است و دیگر کاربردی ندارد. از ایران باستان تا به امروز سرزمین  ایران مدیون مبارزات ایران دوستی مردم بختیاری بوده و خواهد بود.

● در کتاب برگزیدهءِ در رشتهءِ جامعه شناسی و مردم شناشی سال  1366 هجری شمسی تألیف" ایرج افشار سیستانی" در همین نظام جمهوری اسلامی ضد ایرانی، در مورد مردم بختیاری چنین نوشته است:[... آنچه مسلم هست بختیاری ها از نژاد طوایف پارسی میباشند که در قرنهای ششم و هفتم قبل از میلاد در دامنه های کوههای بختیاری امروز در مشرق شوشتر و در دو طرف رودخانهءِ کارون مستقر شده اند و با ایلامیان که  مردم بومی آن سرزمین بوده اند در آمیخته اند... و ادامه میدهد که اصولأ زبان بختیاری از اصیل ترین و دست نخورده ترین زبانهای پارسی است که ریشهءِ آن فارسی پهلوی است....]. چنین تعریف و پروسه ای دقیقأ در مورد هخامنشیان هم درست هست.

● در حقیقت این مردمان زاگرس نشین هست که سایر ایرانیان را آسمیلاسیون فرهنگ و زبان قبل از اسلام خود کرده و نه بر عکس. جغرافیای زیستی و حکومتی مادها، اشکانیان، هخامنشیان، ساسانیان در غرب به موازات رشته کوهِ زاگرس از شمال غربی تا خلیج فارس از جمله استان خوزستان است. بنا بر این میشود گفت که تعداد انگشت شماری از روشنفکران بختیاری مانند روشنفکران دینی ایران مرکزی و ایرانِ شمالی و شرقی و از جمله تهران، آسمیلاسیون فرهنگ اسلامگرایی واپسگرا شده اند که خوشبختانه دارند به اشتباهات تاریخی خود پی میبرند.

● مردمی که امروز بختیاری نامیده میشوند در تاریخ ایران از قبل اسلام تا به امروز صفحات درخشانی را در پیدایش هویّت ایرانی و پاسداری از تمامیّت ارضی و فرهنگ ایرانی بدون هیچ پاداش و تمجید و چشم داشتی بخود اختصاص داده است.

بدون مشارکت سواران بختیاری (تحت رهبرانی مانند ابوالقاسم خان ضرغام) پیروزی انقلاب مشروطهء یکم و دوّم غیر ممکن بود. نام صمصام السلطنه و ضرغام السلطنه در جنبش نخستین انقلاب مشروطه و نام سردار ملّی اسعد بختیاری در جنبش دوّم مشروطه که به سرکوبیِ کامل محمد علیشاه قاجار منجر شد، از افتخارات ملّی ایرانیان، بویژه مردمان غرب کشور هست. دکتر شاپور بختیار بینادگذار اندیشهء و سیاست ورزی راسیونال و مدرن و نماد جهان بینی و تمدن ایران قبل از اسلام است که راه  و افکار او در تاریخ ایران به عنوان مکتبی باقی خواهد ماند.

عیلام و مردم عرب

● اقلیّت عرب تبار استان خوزستان بنادرستی خود از بازماندگان تمدنهای شش گانهء میانرود از جمله عیلامی ها میدانند در صورتیکه عیلامی ها از نژاد سامی و به عبارتی روشن تر از نسلهای گذشتهء مردم اعراب امروز نبودند و نیستند. عیلامی ها مردمانی خاص و خطِ منزویِ ویژه داشتند که با مرور زمان مانند هزاران قوم و قبیلهءِ دیگر در جهان در تاریخ ناپدید شدند. گذشته از کشورهای عربی تنها مردمانی را که اقلیّت عرب تبار خوزستان میتواند از نژاد سامی و با پیوند خونی با اعراب بنامد ملّت و کشور اسرائیل هست.

● جغرافیای حکومتی عیلام هم استان های: خوزستان، ایلام، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، لُرستان، استان فارس، بوشهر، کرمانشاه و کردستان، حتّی جغرافیای تا جنوب دریاچهءِ اورمیّه را در بر میگرفته است. جغرافیای اصلی عیلام هم به 2 بخش مهم تقسیم میشد، بخش شرقی آن که استان فارس امروز را هم در بر میگرفت "انشان" نام داشت و بخش غربی آن به جغرافیایی منتهی میشد که امروز استانهای جنوب غربی و یا همان بخش شمالی استان خوزستان و استانهای هم مرز آن بود.

سرزمین عیلام جایگاه اصلی هخامنشیان و پارسی ها

● سرزمین عیلام زادگاه و جایگاه اصلی هخامنشیان بوده است و مردم بختیاری هم تیره ای از هخامنشیان هست بنا بر این سرزمین خوزستان سرزمین مادری و پدری آنها و سایر ایرانیان در استانهای نام برده در بالا میباشد. منابع طبیعی و فسیلی و انرژی در استان خوزستان هم در قدم اوّل به مردمان استانهای از شمال غربی از مناطق کُرد نشین و کردستان گرفته تا خلیج فارس هست.

مهاجرت و مسافرت مردم بختیاری و استانهای غرب کشور به هر نقطه از استان خوزستان حق طبیعی  و قانونی و حقوقی آنهاست و کسب بالاترین مقام سیاسی و اقتصادی در این استان از حقوق اولیّهء این مردمان بوده و هست و از این به بعد مورد توجه بیشتری قرار خواهد گرفت. پاسداری از آثار باستانی ایرانیان چه قبل و بعد از هجوم سپاه اسلام و اعراب در استان خوزستان از استان فارس و سایر شهرهای دارای آثار باستانی بسیار مهم تر هست. اهمیّت و پاسداری ازمنابع  نفتی و گاز و انرژی در ردهء دوّم و آخر قرار خواهد گرفت.

● تا کنون هیچ قدرتی نتوانسته و نمی تواند حق مالکیّت سرزمین خوزستان را از این مردمان سلب نماید. تا چه رسد به یک اقلیّت مهاجر عرب تبار به استان خوزستان. ادعای یک وجب از خاک خوزستان از سوی اقلیِت عرب تبار و بیگانگان فاجعه ببار خواهد آورد. امّا در یک سیستم دمکراتیک بر اساس حقوق شهروندی استان خوزستان به همهء ایرانیان از هر قوم قبیله  و با هر پیشینه ای تعلق خواهد داشت.

● اوّلین قرارداد نفتی در ایران را مردم بختیاری با انگلیسی ها بستند. در سال 1909 میلادی برابر با 1288 شمسی شرکت نفت بختیاری تأسیس گردید. منطقهءِ خوزستان و جغرافیای نفت خیز کشور تحت کنترل آنها بود و امروز هم باید با همکاری استانهای در غرب و جنوب غربی و جنوب باشد. استان خوزستان اندامی جدا ناشدنی از استانهای در بالا مذکور  یعنی از مناطق کُرد نشین و  کردستان تا خلیج فارس میباشد.

سردار اسعد بختیاری و شیخ خزعل

●  سردار اسعد بختیاری و شیخ خزعل هیچگاه در یک جبههءِ سیاسی  نبودند و اهداف مشترکی را نداشتند. سردار اسعد یک ایرانی و تحصیل کرده در اروپا و جهاندیده، یک سیاستمدار که مقامهای بالای سیاسی و نظامی را طی کرد. شیخ خزعل یک شیخ ، رئیس خانواده و تیره، یک عرب مهاجر به استان خوزستان است، مقایسهء این دو نفر بی مورد هست. تنها امر مشترک آنها حمایت دولت انگلیس از آنها بود.

شیخ خزعل به تحریک بیگانگان و اعراب ادعای کسب مالکیّت بخش کوچکی از جغرافیای استان خوزستان را برای زیردستان همتبار خود کرد و خواهان جدا کردن آن از ایران بود، در مقابل سردار اسعد بختیاری قدرت مرکزی را به حساب نیاورد ولی قصد تجزیه ایران را نداشت و هرگز به هویّت ایرانی خود و تمامیّت ارضی کشور پُشت نکرد. سردار اسعد بختیار زمانیکه از فرانسه و انگلستان برای نجات ایران از طریق خوزستان وارد ایران شد، اوّل شیخ خزعل را ساکت کرد و پس از آن با نیروی رزمی مردم بختیاری به تسخیر اصفهان و تهران پرداخت.

● اقلیّت مردم عرب در استان خوزستان از مردمان بومی این استان نیستند و از قرن نهم هجری قمری به سرزمین ایران و استان خوزستان بصورت خانوادگی و فردی مهاجرت کرده اند. در هنگام لشکر کشی اسکندر مقدونی به خاک ایران و عبور از خوزستان در قرن چهارم قبل از میلاد نامی از نژاد عرب در استان خوزستان نیست.

● 300 سال بعد از لشکر کشی اسکندر مقدونی، استرابون جغرافیادان یونانی از خوزستان و مردم آنجا نقطه به نقطه از جلگه و کوه دشت و بیابان و از هر سنگی سخن رانده و از نظر مردم شناسی تیره به تیره و طایفه به طایفه نام می برد ولی از مردم عرب خبری و اثری و نامی نیست.

● گویند و روایت هست که در جنگ اردشیر بابکان ساسانی در مقابل اردوان پادشاه اشکانی تیره و طایفه ای عرب تبار بنام بنی العم یا بنی العمی شرک داشته اند. قطعأ با پیروزی قوای عرب تبار اسلام بر ایران درهای استان خوزستان بر روی مردم عرب از عراق و حجاز و یمن و نجد به سرزمین حاصلخیز و پر برکت خوزستان باز شد و به این استان مهاجرت کردند. تا قرن نهم هجری مالکیّتِ یک وجب از خاک خوزستان در اختیار نژاد عرب نبوده است. سرزمین و زادگاه اصلی اعراب بخشی از کشور یمن امروزی است.

● تا دوران صفویان بخش جنوبی عراق عضوی از جغرافیای ایران بود که با حضور اعراب در این ناحیّه، زبان عربی غالب گشت، و اکنون زبان عربی در آنجا رایج شده است. همچنین بحرین. با این برداشت میتوان گفت که مردمانی که اکنون در بخشی از خوزستان عربی صحبت میکنند حتمأ از نژاد عرب نیستند، چنانکه در آذربایجان ایران هم زبان تُرکی جانشین زبانهای ایرانی شد.

● در تاریخ مستند ایران دو نژاد و قوم یعنی  عرب و تُرک به سرزمین ایران مهاجرت کرده اند. اعراب از قرن هفتم تا نهم میلادی و مردم تُرک از اواخر قرن یازده، ولی ادعای مالکیّت همین دو نژاد مهاجر و مهاجم به سرزمین ایران از همهء تیره های ایرانی و هند و اروپاییِ ساکن فلاتِ پهناور ایران که از سه هزار سال قبل در این جغرافیا سکونت داشته اند و امپراطوری ها را بنا نهادند و تمدن جهانی را پایه گذاری کردند، بیشتر هست، و همین دو قوم  جلوی رشد و جهش به دوران تکاملی و تفاهم ملّی را سد کرده اند.

جمهوری اسلامی و پان فارسیسم و پان ایرانیسم

●  بر خلاف ادعاهای مردم عرب و تُرک تبار ساختار نظام جمهوری اسلامی و سیاست های آن، پان فارسیسم و پان ایرانیسم و ایرانی نیست، بلکه کاملأ ضد ایرانی است. ایدئولوژی ای که قانون اساسی نظام جمهوری بر آن استوار هست عربی و از فرهنگ عربی سرچشمه گرفته است، ساختار حکومتی آن هم خلیفه گری و ولایت فقیهی و امامیِ اعراب و تُرک تباران هست. قدرت سیاسی آن هم در دست یک تُرک ضد ایرانی بنام علی خامنه ای  همتبار محمد علیشاه قاجار هست. سیاست های اتخاذی نظام جمهوری اسلامی هم کاملأ در خدمت پان عربیسم و پان ترکیسم هست.  

● هیچ حکومتی حتّی صفویان و قاجاریان و حتّی دوران حکمرانی مستقیم و حضور اعراب در ایران، به اندازهء نظام جمهوری اسلامی علی خامنه ای به این دو نژاد تُرک و عرب خدمت نکرده است و ایران را اینچنین در جهان منزوی و به سقوط و فروپاشی هدایت نکرده است.

 سیاست ضد ایرانی را که علی خامنه ای در پیش گرفته است، بشکل گسترده تر آنرا اعراب از جمله مصر و عربستان سعودی و کشورهای عربی عضو شورای هماهنگی حوزهءِ خلیج فارس و با همکاری مردمان تُرک تبار به رهبری ترکیه در خاورمیانه و در منطقه به پیش می برند.

تشکیل جلسات مشترک نخبگان عرب و تُرک در خارج از کشور و ترتیب دادن برنامه تلویزونی هدفمند مشترک و سایر نشستهای آشکار و پنهان آنها دیگر بر کسی پوشیده نیست، ولی متأسفانه گروهی از هم میهنان خوش سرشت و ساده اندیش در درون کشور که از فعالیّت های ضد ایرانی این دو قوم و نژاد شناختی ندارند، استراتژیها و دفاعیّات پیشگیرانه و عکس العملی ما را مورد انتقاد قرار میدهند.

جمهوری اسلامی و مردمان تُرک و عرب

● اساس آنارشیسم و نابسامانی های ملّی را که  پیشوایان مردم تُرک و عرب در ایران و در خارج از کشور بنام دمکراسی و دست یابی به حقوق قومی و برخورداری از گویش زبانی است راه انداخته اند دقیقأ در جهت: 1- همکاری تنگاتنگ تحت رهبری مستقیم با پان ترکیسم و پان عربیسم است 2- برای استحکام بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی علی خامنه ای است. اینکه در این وسط چند جوان عرب بیگناه و فقیر از طبقهء پایین قربانی میشوند در اصل و ماهیّت و اهداف درازمدّتِ کار پان عربیسم و پان تُرکیسم از اهمیّتی برخوردار نیست.

● ملّت ایران در جهان از دمکرات ترین و با سخاوت ترین و پای بند ترین به حقوق بشر، به صلح و همزیستی مسالمت آمیز بودند و هستند. مردم بختیاری نمونهءِ بارز فرهنگ غنی و انساندوستانهءِ ایرانی است، این مردم اقلیّت مهاجر عرب تبار را با آغوش باز در سرزمین ایران در استان خوزستان پذیرفته اند، پیوسته مدافع حقوق آنها بوده اند، آنها را باخود کوچ میدهند، چراگاههای گرمسیری و سردسیری خود را در اختیار آنها گذاشته اند، با مهر و عطوفت با آنها رفتار کرده اند و میکنند، امّا امروز نتیجهء این همه کردار نیک را در نوشته های امثال " نـوری حـمــزة" و در گفتار و نوشتار  یوسف عزیزی بین طرف می بینید که به به چه شکلی توهین آمیز و تحقیر کننده پاسخ میدهند.

● فقط شهر تهران ایران را در نظر بگیرید که چند میلیون مردم تُرک آذری به این شهر مهاجرت کرده اند، محل کار ایرانیان را اشغال کرده، مشکلات فراوان از جمله شهر سازی شکل گرفته است امّا ایرانیان تهران نشین و مردم شمال کشور با مهمان نوازی و فرهنگی جهانگیر از این مردم استقبال کرده اند. آیا تهرانی ها و ساکنان استان فارس و خوزستانی ها و کردستانی ها می توانند در تبریز و اردبیل هم اقامت کنند ؟ یا رفتار کم نظیر ایرانیان با مردم مهاجر تُرک قشقایی ها در استان فارس که خود به بحثی طولانی نیاز هست. در زمان جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، مردم استانهای جنوب و جنوب غربی، در خانه های خود را بر روی هم مینهان عرب تبار باز کردند، چندین سال خانه  در اختیارشان گذاشتند، از هر کمکی دریغ نکردند.

نخبگان عرب بخوانند و بدانند.

 در این شکی نیست که مردم عرب در استان خوزستان مورد ستم چندگانهءِ غیر انسانی قرار گرفته اند، تبعیضاتی که بر مردم بختیاری و مردمان بومی استانهای غرب جنوب غربی و جنوب رفته است بر آنها هم روا شده است، امّا برای پایان به این بی عدالتی ها و ستم چندگانه، به بیگانگان متوسل شدن، عامل دست پان ترکیسم و پان عربیسم بودن، به مردمان بومی استان خوزستان و به همسایگان آن و به تاریخ و فرهنگ ایران توهین و گردنکشی و درشتخویی کردن، بازیچهءِ دست گروهی از مردم تُرک آذری تجزیه طلب شدن، کار بجایی نخواهد برد.

● مردم بختیاری و مردم استانهای غرب و جنوب غربی و جنوب کشور تا زمانیکه شما مردم عرب به شیوه ای دمکراتیک خواهان حقوق شهروندی خود هستید در کنار شما هستند و مانند گذشته احترام شما را دارند، امّا  شما مردم عرب بدانید که اگر قصد مالکیّت و جدایی یک وجب از خاک خوزستان را بکیند، همین مردم بر علیه شما بر خواهند خاست، در آنصورت  مسئولیّت پیامد هر گونه خونریزی و خشونت شما نخبگان مردم عرب هستید.

● شما مردم عرب بیشتر از هر نقطهءِ ایران بخوبی میدانید که از گذشته تا به امروز مردمان غرب و جنوب غربی و جنوب کشور ناسیونالیست بیدار و دمکراتیک ایرانی با قلبی سرشار از مهر و سادگی و یکرنگی هستند، امّا در هیچ شرایطی خدشه دار کردن تمامیّت ارضی کشور و توهین به فرهنگ و تاریخ ایران را تحمّل نخواهند کرد و بدانید مردم بختیاری در مورد مسائل استان خوزستان تنها نیستند تمامی مردم استانهای غرب، جنوب غربی و جنوب یکپارچه پُشت سر هم میهنان بختیاری ایستاده است.

● در فردای ایران طرف گفتگوی شما مردم عرب برای حلّ بحران در استان خوزستان، حکومت مرکزی، پایتخت کشور، یا سایر استانهای  دیگر، یا مردم تُرک آذری نیست، طرف حساب شما مردمان زاگرس نشین شمالی، مرکزی ( ازجمله مردم بختیاری) و زاگرس جنوبی تا خلیج فارس هست.

● در ایران فدرال فردا، استان خوزستان اندامی جدا ناشدنی از استانهای کردستان، کرمانشاه، لُرستان، چهال محال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، استان فارس، استان بوشهر و استان هرمزگان هست که بصورت ایالتی واحد با داشتن پارلمانی مستقل عمل خواهد کرد. معیار هم بر اساس شایسته سالاری است. ما زمانی میتوانیم ادعا کنیم که ایران دارای فرهنگی غنی و مدرن هست و مفهوم دمکراسی را درک کرده است که یک هم میهن عرب ساکن خوزستان در نوک هرم قدرت سیاسی این پارلمان این مناطق بنشیند، چنانکه جلال طالبانی به بالاترین مقام در عراق رسیده است.

 پیشنهاد من به نخبگان عرب خوزستان این هست که بیش از این خرابی نکیند، تفرقه نیندازید و موقعیّت مردم عرب در خوزستان را به خطر نیندازید. نگذارید احترام شما در بین ایرانیان این منطقه لکه دار شود. مسئولیّت پذیری و آینده نگری اوّلین قدم در عرصهءِ دمکراسی و سیاست ورزی میباشد.

| ماه مارس| 2013 میلادی| آلمان| ناصر کرمی|

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

علی

عنوان مقاله
دفاع از اشاعاتی که ازخارج کشوربه داخل نفوز میکند

جنابعالی کرمی چقدرمست بودین تا تونستی این چرتها راتنظم
کنی.۱.اهانت به مقام معظم رهبری وریس یک کشورکه تمام کشورهای قدرتمندرالرزاند!۲.انداختن فتنه بین دوقومیت لروعرب که سالها مثل دوبرادر دادندزندگی میکنند...نه تونه هزاران مثل تونمی توانندبه قومی
که اصل رسوم آداب فرهنگ دین تمدن هزاران
سال مثل تمدن عیلام .سومربین النهرین تمدن مصردارنداهانت کند
وفعلن همه زیرپرچم جمهوری اسلامی.ورهبری
آیت الله علی خامنه ای
باخوشی وسلامت زندگی
میکنیم وآماده جنگ باهرکشوری که بخواهد
سوءاستفاده کندهستیم
ولسلام

ی., 10.03.2024 - 00:41 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.