رفتن به محتوای اصلی

زنگ هاي خطر براي كه به صدا درمي آيند؟
25.03.2013 - 16:29

 اصلاحاتي در خاورميانه كه جدّي گرفته شده اميدوار كننده است

مايه خرسندي است كه مقامات چند كشور خاورميانه كه تا پيش از اين، با اعتراضاتي طي بهار عربي مواجه شده بودند، راهكار تعويق و تأخير را - كه راهگشا نيز نبود، رها كرده اند و به شكلي جدّي به اصلاحات روي آورده اند. يمن، بحرين و اردن از مهمترين شان هستند. يمن كه گفتگوهاي ملي را زير نظر سازمان ملل شروع كرده راه بسياري مناسبي را برگزيده است و اگر با همين ظرافت ادامه دهد، مي توان به تحولاتي اساسي بدون تلفات انساني و مالي اميدوار بود.

 مقامات بحرين نيز گفتگوها را پس از توصيه ها شروع كردند، اما مشكلي كه اينك مشهود است، سردرگمي احزاب شيعي است كه از يك سوي درهاي باز شده را اميدوار كننده يافتند، از طرفي ديگر از سوي نهادهاي امنيتي ايران پالس هاي منفي دريافت مي كنند كه به كمتر از براندازي رضايت ندهند. به اين مي گويند، نقشي مخرب و مضر براي يك كشور، با مطامع جاه طلبانه و تحت لواي دفاع از مظلومان! به هر روي، شيعيان بحرين هستند كه قرار است، برطبق شرايط حاكم بر كشورشان زندگي كنند، نه مقامات ايراني و اگر تصور مي كنيد كه ماندن در اين بلاتكليفي با وعده هاي ايران، كمكي به حالتان مي كند، مي توانيد منتظر بمانيد، اما آينده تبعيت شما از نهادهاي امنيتي ايران، به مثابه يك كارنامه روشن، اينك در عراق پيش روي شماست و امروز نه تنها كردها و سني ها كه حتي طيف هاي وسيعي از همان احزاب شيعي مورد حمايت ايران، در عراق دريافته اند كه حكومت ايران يك رژيم ياغي وآدم كش است كه به مزدوران خودش رحم نمي كند، چه رسد عراقيان. درضمن، مللي كه در جستجوي حقوق شان هستند، همواره تاريخ فرصتي براي ايشان جهت نيل به اهداف شان فراهم نمي آورد و نقاط عطفي در تاريخ شان هست كه اگر از فرصتي كه در اختيارشان گذاشته شده استفاده نبرند، تنها افسوس است كه برايشان به جاي مي ماند.

مايه خوشحالي است كه پادشاه اردن خطر اخوان المسلمين را جدّي گرفته، همان گونه كه كشورهاي حاشيه خليج فارس متوجه خطر شده اند، پيش از آن كه دير شده باشد. اصلاحات با تقويت جامعه مدني بايد راهكار مناسب تان باشد و هر طيف و حزبي كه بخواهد پس از رسيدن به قدرت دموكراسي را باطل كند و خلافت اسلامي بر پا كند، اجازه هيچ فعاليت و مشاركتي را در حكومت نخواهد داشت و اگر كارهاي مافيايي پنهاني و امنيتي انجام مي دهد، بايد دستگير و محاكمه شوند؛ البته با رعايت حقوق متهمان و بدون هر گونه آزار و فشار بازجويي و با داشتن وكيل. واقعيت آن است كه "زمان" خود بزرگترين عامل فشار در زندان است و نياز به هيچ شكنجه و رفتار غيرانساني اي نيست. امروز كه مصر را مي بينيم با اعتماد به اخواني ها چه بلايي بر سرش نازل شده، نياز نيست كه تك تك كشورهاي خاورميانه همان تجربه را با اخواني ها و ساير احزابي كه به دموكراسي پايبند نيستند، عملاً دوباره داشته باشند و پس از مدتي با تاوان هاي بسيار بفهمند چه اشتباهي كرده اند و اخواني ها همچون شبكه اي مافيايي داراي حتي دستورات مشابهي براي بالا رفتن از نردبان دموكراسي و انداختن آن از بالاترين جايگاه هاي قدرت بر سر مردم به نام خلافت اسلامي يا تمدن اسلامي هستند. اتفاقاً تجربه اي بسيار تلخ و مشابه را اروپا نيز پيش از جنگ جهاني دوم از سر گذراند و احزاب فاشيست كه به دموكراسي اعتقادي نداشتند، از انتخابات براي رسيدن بالاترين جايگاه هاي قدرت استفاده كردند و سپس دموكراسي را تعطيل و حكومت فاشيستي را تحميل كردند و همه مي دانيم كه پس از آن بر سر اروپا و جهان چه آمد. در تمامي كشورهاي اسلامي و خاورميانه، هر حزب و طيفي كه در اساسنامه اش خلافت اسلامي يا تمدن اسلامي ذكر شده، يعني به دموكراسي پايبند نيست و اجازه فعاليت سياسي را نبايد داشته باشد و اگر قبلاً حزب تشكيل داده بايد منحل شود. دورنمايه فعاليت چنين احزابي همان رژيم ايران خواهد بود كه به اسم اسلام، بلايي سر همگان مي آورد كه حتي مسلمانان را از هر چه دين و اسلام است، بيزار مي سازد و عملاً فاشيستي مذهبي را به اسم اسلام تحميل مي كند. اميدوارم كه شاهد اصلاحات در ديگر كشورهاي خاورميانه نيز كه با اعتراضات كمتري مواجه شدند، باشيم؛ به خصوص عراق، عمان، سودان و البته عربستان از اين جمله اند.

 

مصر در آتش اخواني ها مي سوزد!

وضعيت در مصر همچنان نگران كننده است و تو گويي مقامات آمريكايي بيش از آن كه وضعيت مصر برايشان مهم باشد، التزام اخواني ها به قرارداد كمپ ديويد با اسرائيل برايشان مهم و حتي كافي است و متوجه نيستند كه چه تيشه اي به ريشه دموكراسي در مصر مي زنند، در عين حالي كه همگان را در مصر لفضاً به دموكراسي و ارتش را عملاً به خويشتن داري تشويق مي كنند! اخواني ها نيز كه نشان داده اند، از تيمي امنيتي دستور مي گيرند، به خوبي بدان نقاط عطف مقامات آمريكا پي برده اند و در حالي كه يكي از اصلي ترين اهداف شان، انحلال قرارداد كمپ ديويد بود، اينك چنان پايبند بدان نشان داده اند كه تندروهاي اسرائيلي آنقدر به صلح ايمان ندارند و به نظر مي رسد كه منتظرند تا به آرامي پس از تصاحب جايگاه هاي قدرت و پست هاي كليدي در نهادهاي امنيتي و ارتش و ترجيحاً تشكيل نهادهاي امنيتي موازي، آن گاه نقاب از چهره شان بردارند و چه بسا آن زمان ديگر اوباما اصلاً نباشد كه تضمين هاي لفظي داده شده، حتي نياز به رد كردن داشته باشد. اما پرسش اساسي اين است كه مصر و هر كشور عربي در صورتي كه بنا بر هر دليلي به فاجعه اي مشابه مواجه شد و امروز اخوان المسلمين و چه بسا فردا گروه يا حزبي ديگر از طريق انتخابات به قدرت برسد و سپس دموكراسي را تعطيل كند، چه بايد كرد؟ به خصوص كه مصر يكي از قوي ترين جوامع مدني را در كشورهاي خاورميانه دارد، حال با چنين بحراني مواجه شده و اگر هر كشور عربي ديگري در اين تله بيافتد، همين مقاومتي را كه اينك جامعه مدني مصر از خود نشان مي دهد، نخواهد داشت و در دامن فاشيست و فاشيست مذهبي چه بسا براي دوره اي طولاني فرو خواهد غلتيد. پاسخ آن است كه ارتش در آن كشورها بايد ضامن دموكراسي و قانون اساسي باشد كه هر گروه و حزبي كه چون اسلام گرايان ايران، بعد از تصاحب قدرت، گفتند تا حالا هر چه گفتند، شوخي كردند و از اين پس حرف حرف آنان است و هر كسي مخالفت كند، ضد انقلاب و فتنه گر است، ارتش گوش شان را بگيرد و پرت كند در زندان تا محاكمه شوند، اما نبايد ارتش دولت تشكيل دهد و تشكيل دولت نظامي تله اي ديگر است كه نبايد در آن افتاد و يكي از دلايل مخالفت غربي ها تا اين لحظه با دخالت ارتش مصر همين بوده است و ارتش بايد به همه طيف هاي سياسي اجازه دهد تا يك دولت نجات ملي موقت تشكيل دهند و تاريخي را براي انتخبات و نگارش قانون اساسي جديد و غيره تعيين كنند و تا آن موقع، كشور توسط همين دولت موقت اداره شود؛ تنها در اين صورت است كه ارتش بي طرف و محبوب مي ماند و دخالت ارتش به مثابه جاه طلبي براي احراز مقام و پست و تصاحب حكومت تعبير نمي شود و با سپردن كارها به دولتي موقت از همه احزاب و گروه ها، ارتش تنها رهبران احزاب كودتاگر را دستگير كرده و براي رسيدگي پرونده شان توسط قوه قضاييه تحويل مي دهد و همزمان دموكراسي را نجات مي دهد. اخواني ها نيز به همراه سلفي ها بايد از ورود به سياست پرهيز كنند و چنان كه مي بينند، همان اعتبار چند دهه اي را كه نزد جامعه مصر داشتند، در همين مدت كوتاه از دست دادند و به جاي آن بايد در عرصه اجتماعي و به خصوص كمك هاي عام المنفعه اجتماعي فعال شوند كه مصر بحران زده امروز محتاج چنين خدماتي است، نه دعواهاي سياسي و آن براي آخرت تان هم بهتر است.

به هر روي، انتخاب با مصريان و در اين شرايط بحراني با ارتش مصر است و مسلماً اگر اخواني ها قدرت را قبضه كنند، وعده هاي مقامات آمريكايي كمكي به حالتان نمي كند و اگر شانس بياوريد و جزو اعدامي ها نباشيد، اين شما هستيد كه بايد زير چتر يك ديكتاتوري مذهبي از اين پس زندگي كنيد و وعده هاي اوباما و دعوت اش به خويشتن داري كمكي به حالتان نمي كند، همچنان كه وعده هاي كارتر كمكي به حال ايرانيان و ارتش ايران نكرد، و اين مصر است كه اينك در آتش مي سوزد، نه سرزمين آنان؛ همچنان كه اينك عراق است كه مي سوزد و وعده هاي آمريكا به سني ها و كشورهاي عربي كمكي به حال شان نكرد و حالا ديگر خيلي دير شده است.

 

آيا خواهان و آماده يك جنگ جديد هستيد؟

لبنان از ديگر قربانيان ايران در منطقه است كه مي رود وارد تله اي شود كه اسد و مقامات ايران برايش بر پا كرده اند و حزب الله لبنان ناآگاهانه در آن راه گام مي گذارد. پرواضح است كه در اين شرايط خطرناك منطقه و در حالي كه اسد مي خواهد ديگران را به سوي جنگ در سوريه بكشد تا شايد خود را نجات دهد و حكومت ايران كه در يارگيري هاي منطقه به شدت كم آورده، دنبال يك يار جديد است تا به سلامتي يكديگر غرق شوند، در چنين شرايطي هر نوع تغيير در مكانيسم انتخابات در لبنان مي تواند آنان را به سوي جنگي با انتهايي نامعلوم بكشاند و حتي نياز نيست، سياستمدار بود و كافي است تا كمي عقل و درايت داشت كه پيداست، برخي از طيف هاي لبناني ندارند كه با روياي كسب كرسي هاي بيشتر از طريق تغيير مكانيسم انتخابات، داوطلبانه به سوي جنگ و ويراني مي روند! به خصوص رئيس جمهور لبنان كه دورانديش و بادرايت نشان داده (و نه چون حزب الله لبنان كه با چند سخنراني آتشين، جوگير مي شود!) توجه كند كه هر تغييري در آن خصوص فاجعه بار خواهد بود و پذيرش آن، يعني ناخواسته و نادانسته رفتن به سوي تله اي كه نهادهاي امنيتي ايران آگاهانه و حزب الله لبنان ناآگاهانه، شما را به سوي آن مي برند.

 

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.