رفتن به محتوای اصلی

اين يك رستاخيز است
27.03.2013 - 16:28

 اينك به وضوح مي توان ديد كه اتحاديه عرب به يكي از موثرترين سازمان هاي بين المللي بدل شده كه نه تنها چون بسياري از سازمان هاي بين المللي تنها اعلاميه صادر نمي كند، و يا برخلاف برخي از نهادهاي منطقه اي كه به همكاري هاي اقتصادي معطوف مي شوند، علاوه بر آن در مهمترين اقدامات سياسي و تحولات منطقه اي نقش آفريني مي كند؛ كاري كه پيش از آن تنها شوراي امنيت و اتحاديه اروپا انجام مي دادند، حالا اتحاديه عرب نشان مي دهد كه چگونه وقتي شوراي امنيت به علل مختلف –از جمله تضاد منافع قدرت هاي بزرگ- آچمز شد و قادر به تصميم گيري نبود، به جاي آن تصميم بگيرد. كاري كه بايد اتحاديه هاي ديگري نيز در مناطق مختلف انجام دهند و از آن طريق بخشي از نقش و مسئوليت شوراي امنيت را برعهده گيرند؛ اين است راهكار موثر براي تقسيم مسئوليت شوراي امنيت بين كشورها و اتحاديه هاي مختلف و يافتن راهي براي حل مشكلات منطقه اي تا بدون آن كه به يك درگيري جهاني دومينووار كشيده شويم، بتوانيم راهكاري راهگشا عرضه كنيم و افزايش كشورهاي داراي حق وتو مشكل را حل نمي كند، بلكه بر افزايش ضريب احتمال قفل شدن تصميم گيري در شوراي امنيت مي افزايد.

اتحاديه عرب علاوه بر راهكارهاي رسمي اتخاذ كرده، نشان داد كه وقتي با چنان كشتار جمعي و جنايتي همچون سوريه مواجه شويم كه حاكمي مردم اش را با توپ و موشك هدف قرار دهد و دل به متحدان اش در شوراي امنيت براي وتوي هر قطعنامه اجرايي ببندد، بتوان از تداوم فاجعه با روش هاي غيررسمي به مردم جلوگيري كرد و به حاكمان جاني فهماند كه تنها راه سپردن آنان به دستان عدالت، شوراي امنيت نيست. علاوه بر آن، راهكاري براي مشكلات مادي فلسطين نيز موجب مي شود تا دولت جديد فلسطين با قابليت بيشتري براي احقاق حق و استقلال كشور فلسطين تصميم گيري كند و ديگر كشورها و به خصوص اسرائيل نمي تواند از آن طريق به دولت فلسطين فشار آورد. درضمن، اتحاديه عرب از طريق مشوق ها و تحريم كالاها مي تواند از اهرم فشار بسيار قوي تر از سلاح براي تأمين اهداف مشروع اش سود جويد و البته اينك كه تازه به قابليت هايش پي برده به تدريج مي تواند از كاربرد كاراي آن اهرم نيز بهره برد. قرار دادن اصلاحات در دستور كار اتحاديه عرب، يكي از اقدام بسيار به جا براي دوران پيش روست و اين نشان از عزم جدّي كشورهاي عرب براي اصلاحات دارد و به جاست كه اپوزيسيون كشورهاي عربي نيز اين فرصت را مغتنم شمرده و از طريق گفتگو و همكاري و مشاركت و روش هاي مسالمت آميز در پيشبرد اصلاحات و توسعه كوشا باشند و از تحريم هاي اين روندها كه تازه آغاز شده و انتظارات تحولاتي جهشي و ناگهاني پرهيز كرده و آماده باشند تا گام به گام و با كمترين هزينه به سوي اهداف و حقوق شان حركت كنند.

اميد است تا تركيه نيز به همراه ساير كشورهاي ترك زبان و داراي مشتركات فرهنگي در آسياي ميانه و قفقاز اتحاديه اي همچون اتحاديه عرب تشكيل دهند تا در اين تقسيم تصميم گيري و نقش آفريني در بخشي ديگر از منطقه موثر باشند؛ اگر تاكنون كشورهايي هستند كه براي تشكيل و پيوستن به چنين اتحاديه اي ترديد دارند، حالا مي توانيد برايشان بهتر روشن سازيد كه هدف تان نه امپراطوري جديد، بلكه اتحاديه اي همچون اعراب است تا همه اعضا از حقوق و مشاركت يكساني برخوردار شوند و بتوانند به جاي اين كه بيشتر تماشاچي وقايع باشند، بيشتر در تصميمات ضروري و مفيد منطقه اي از سهمي برخوردار گردند.

ما در كشورهايي از منطقه كه در آن ها با تغيير رژيم مواجه بوديم، آن تماماً شامل حكومت هايي مي شد كه جواب اعتراضات را با گلوله دادند و از مستبدترين حكومت هاي منطقه نيز به شمار مي رفتند. حكومت قذافي و رژيم بعث سوريه كه نزديك به نيم قرن بر مردم با زور مسلط بودند، به تاريخ پيوستند و گرچه اسد و برخي از نزديكان اش هنوز مقاومت مي كنند، اما با دستاورد بزرگي كه اخيراً ائتلاف سوريه بدست آورده و دولت موقت تشكيل داده و در اتحاديه عرب و برخي از كشورها، كرسي نماينده سوريه بدان ها اهداء شده است، يعني كه حكومت اسد سقوط كرده و او تنها براي فرار از قصاص يا به تأخير انداختن اش دست و پا مي زند.

ايندر حالي است كه بقيه حكومت هاي منطقه نيز اصلاحات و گفتگو با مخالفان و اپوزيسيون را به منظور تغييرات شروع كرده اند؛ در اين ميان از اسلام گرايان حزب النهضه تونس موفق بوده و بقيه احزاب و طيف هاي اسلام گرا پرونده خوبي از خود به جا نگذاشتند؛ به خصوص اخواني ها كه در قرن بيست و يكم، كابوس هاي قرون گذشته را بسان مدينه فاضله تعبير مي كنند و حالا در منطقه و به خصوص مصر مي بينيم كه چه بحراني را به وجود آورده و نزد افكار عمومي و به ويژه جوانان به عنوان "انقلاب دزد" شهرت يافته اند. در صورتي كه اخواني ها به يكه تازي هايشان و دستگيري انقلابيون و معترضان و پرونده سازي براي رهبران اپوزيسيون ادامه دهند، كشورهاي عربي بايد پول هاي شان را از بانك ها و بازارهاي مالي مصر بيرون كشيده و كمك هاي قول داده را نيز مسكوت بگذارند و كمك هاي مالي را به تونس منتقل كنند. در لبنان كه شرايط بسيار حساس و تغيير دشوار مي نمود و با وجود ترورهايي كه دست همپيمانان اسد را اشاره مي زد، سقوط دولت به مصلحت و در دستور كار نبود، اما با اشتباه بزرگي كه متحدان اسد مرتكب شدند، دولت شان سقوط كرد، در عين حالي كه خوشبختانه نقشه اسد نيز كه بدنبال كشيدن جنگ به لبنان بود، تاكنون نگرفته است. در يمن تحولات و گفتگوها زير نظر سازمان ملل انجام مي شود كه اميدوار كننده است. بحرين و اردن نيز با وجود توجه به خطرات گروه هايي كه با نهادهاي امنيتي كشورهاي ديگر همكاري دارند، گفتگوها را با ساير احزاب و طيف هاي جامعه شروع كرده اند. سلطان نشين عمان نيز در اقدامي ميمون، بسياري از زندانيان سياسي را عفو نمود. اميد است كه بحرين و عربستان نيز عفو بسياري از معترضان و مخالفان اخير را عملي سازند. كمك هاي مالي كشورهاي حاشيه خليج فارس به بسياري از كشورهاي منطقه بسيار مفيده بوده و از آنان كشورهايي موثر و كليدي در منطقه ساخته است كه تنها به مشكلات خود نمي انديشند و مشكلات ديگر كشورهاي عرب را نيز مشكل خود مي بينند كه نياز به راه دارد؛ پيشنهاد قطر براي كنفرانسي جهت سازندگي در سوريه آينده از اين اقدامات بسيار ضروري براي مردم سوريه و انساني براي آسيب ديدگان از جنگ به شمار مي آيد. در اين ميان، عراق و ايران همچنان ول معطل اند و حكومت عراق كه با دخالت هاي بي جا در سوريه، منتظر آن است كه پس از اتمام كار در سوريه، رزمندگان به سراغ عراق بيايند و حكومت ايران به سوي دو فاجعه مي رود كه هر يك به تنهايي براي سقوط كافي است، و مصداق اين ضرب المثل شده است كه "خانه از پاي بست ويران است، خواجه در پي نقش ايوان است"!

گرچه بزرگترين پيروزي سوريه نه در ميادين جنگ، بلكه نخست در ايستادگي مقابل ظلم و زور و سپس موفقيت شناسايي به عنوان نماينده سوريه نزد جامعه جهاني حاصل شد، اما بدان ها محدود نماند و در صحنه رزم در سوريه نيز ادامه دارد. در حالي كه، نظاميان اسد انتظار حملاتي را از شرق و شمال شرقي داشتند، رزمندگان در محور جنوبي و درعا كه تا قبل از آن كمترين پيشرفت را داشتند، به پيروزي هاي پي در پي و گسترش متصرفات و كسب غنائم نائل شدند و كمربند محاصره اسد را تنگ تر كردند و همزمان جبهه جديدي را نيز در مرز لبنان گشودند. گرچه مجروح شدن يكي از فرماندهان ارتش آزاد خبر ناگواري بود، اما فرماندهان ديگر جدا شده از اسد آنقدر زيادند كه وقفه اي در عمليات رزمندگان سوري به وجود نمي آورد. احساس مسئوليت نمايندگان كنوني مردم سوريه نسبت به كشتار مردم و كمك هاي جهاني - كه با آن سرعت و شدتي كه انتظار مي رود، صورت نمي گيرند، تا بدان حد كه استعفا مي دهند، از نكته مهم ديگري نيز پرده برمي دارد كه ايشان بدنبال كسب قدرت نيستند، بلكه مي خواهند به هر طريقي كاري براي مردم انجام دهند و از اين سبب نمايندگان حقيقي مردم سوريه بايد شمرده شوند.

... و اين همه نبود، مگر حاصل قيام هاي مردمي منطقه كه همگان را به سوي تغيير يا اميدوار ساخت يا مجبور كرد؛ تحولي كه از ايران آغاز شد و بي شك دوباره به ايران باز خواهد گشت. اين موج سر ايستادن ندارد و تازه آغاز شده است؛ چرا كه اين يك رستاخيز است.

 
 

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.