رفتن به محتوای اصلی

گذر و نظري بر شطرنج تحولات سياسي منطقه و جهان
13.04.2013 - 14:30

 بسيار مايه خرسندي است كه سلفي هاي خاورميانه، به جاي كار سياسي، به كارهاي اجتماعي و به خصوص كارهاي خيريه روي آورده اند و اين نقطه عطفي در تحولات منطقه خواهد بود (و پس از تصويب كشور مستقل فلسطين با مرزهاي پيش از 1967 در سازمان ملل، اين بهترين خبري بود كه شنيدم) و اگر چون گذشته به سياست و راه هاي رسيدن به قدرت ادامه مي داديد، چيزي نمي گذشت كه منفور مردم منطقه و حتي نزديكان تان مي شديد و براي ماندن در قدرت چه بسا به كارهايي متوسل مي شديد كه پيش از آن اگر ديگران انجام مي دادند، كثيف و منفور مي شمرديد و روي آوري به امور خيريه اجتماعي هم نياز اصلي مردم منطقه است (و اگر شيعيان عراق فهميده بودند كه مردم به خدمات نياز دارند، نه بازي هاي سياسي، بسياري از مشكلات عراقيان اكنون حل شده بود) و مردم از بازي هاي سياسي و وعده هاي تحقق نشدني خسته شده اند و هم براي آخرت تان بهتر است و فرزندان تان، سال ها بعد كه بهار عربي را در كتاب ها خواهند خواند، به آن افتخار خواهند كرد كه پدران شان برخلاف بسياري از اسلام گرايان در تله قدرت نيافتادند و با خدمت رساني به مردم، از فرصت بهار عربي براي بهبود شرايط زندگي عموم و اقشار اسيب پذير استفاده كردند، نه پله اي جهت تصاحب قدرت و تحميل عقايد خود به ديگران.

اين تحول با توصيه هايي كه به مقامات قطر و عربستان انجام شد، عملي گشت و اين تغيير رفتارشان گواهي روشن است كه آنان خيرخواه مردم اند و اگر در گذشته اشتباهي نيز صورت گرفته، سهوي بوده و آنان پذيراي تغييراتي هستند كه منافع مردم شان را تأمين كند. كار مشابه اي كه سياستمداران ترك با احزاب مختلف اخوان المسلمين در منطقه نيز بايد بكنند و آنان را به فعاليت هاي اجتماعي و امور خيريه تشويق كنند و اگر مي خواهند در سياست وارد شوند، بايد نخست به دموكراسي پايبند باشند و سپس دنياي سياست امروز را بشناسند؛ چون سياست امروز پيش از هر چيز يك علم است و اگر بخواهند بدون توجه بدان جامعه را برانند، خود و ديگران را با آن چپ خواهند كرد و همان اتفاقي برايشان خواهد افتاد كه اينك بر سر مصر آمده و مصر با آن سابقه بزرگ تاريخي و ملي در جهان عرب، اينك به عقب مانده ترين كشور بهار عربي بدل شده كه هر چه زمان مي گذرد، بحران ها عميق تر مي شود و مصر دارد عملاً فلج مي گردد.

مقامات ترك بايد توجه كنند، پاره اي از مخالفت هايي كه در مجلس و ميان ملي گرايان ترك نسبت به توافقات بين دولت و كردها صورت گرفته، رخ داده به سبب آن است كه به اندازه كافي روشنگري در آن زمينه صورت نگرفته و دولت بايد يك كمپين پرجوش از بابت آشتي تاريخي با كردها ترتيب مي داد و همان گونه كه كردها در مناطق خود جشن گرفتند، ترك هايي كه موافق آن اند كه سال ها درگيري با اقليت كرد خاتمه يابد و آن را به سود منافع ملي تركيه مي بينند، در جشني ملي (جشن ملي براي چنين توافق هاي تاريخي است، نه ساختن بمب هسته اي) براي مردم سخنراني مي كردند و همان جشني را كه براي سالگرد حزب عدالت و توسعه برگزار كرديد، بايد براي چنين توافق تاريخي اي بر پا مي كرديد و همين طور جداي از حقوق كردها كه توسط كميته اي مشترك پيگيري مي شود، پاره اي اقدامات را كه براي كردها مهم بود، متقابلاً صورت مي داديد؛ مثلاً عفو و آزادي كردها، به خصوص روزنامه نگاران كرد و فعالان كردي كه مدت زيادي از دوران محكوميت شان مي گذرد و يا برخي از آداب و رسومي را كه كردها تاكنون اجازه برگزاري شان را نداشتند، برگزار مي كردند و اين آزادي هاي جديد بدرستي براي مردم تركيه تبيين مي شد. در ارتباط با اسرائيل نيز تركيه بايد بسيار محتاط عمل كند و براي عذرخواهي و دادن غرامت، برقراري روابط ديپلماتيك كافي است و باز شدن همكاري هاي موثر در ساير زمينه ها تنها بايد زماني صورت گيرد كه اسرائيل نسبت به گفتگوهاي صلح با فلسطينيان گام هاي عملي و جدي بردارد و قرار نيست كه به رفتارهاي غيرمسئولانه و سنگ اندازي نسبت به گفتگوهاي صلح ادامه دهد و تنها با يك عذرخواهي لفظي، همه چيز را بدست آورد. مقامات اسرائيلي بايد بفهمند كه با شامپاين باز كردن و ضيافت گرم با غربي ها، نمي توانند منطقه را به سوي يك جنگ ويرانگر بكشانند و منطقه به جاي شان جنگي نيابتي انجام دهند، چون آنان احساس خطر مي كنند (اسرائيل بايد اين احساس "برگزيده بودن" و "عزيز دردانگي" را كنار بگذارد و بفهمد كه او يك عضو جامعه جهاني است، همچون هر كشوري ديگر و نه بيشتر و نه كمتر) و نبايد انتظار داشته باشند كه با يك معذرت خواهي لفظي مي توانند تعهداتي را كه در بازپسدهي سرزمين هاي اشغالي عربي و فلسطيني دارند، به فراموشي سپرده شود. كليه كشورهاي منطقه توجه كنند كه اسرائيل در انزوا مي ماند تا ياد بگيرد، تغيير عملي اي در توافق با فلسطينيان و مشروع شناختن رسمي كشور فلسطين صورت دهد و امضاء كند و روابط همگان زماني با آن عادي مي شود كه حتي يك وجب از خاك كشورهاي منطقه و اعراب را در تصرف نداشته باشد و آمريكا اگر مي خواهد گشايشي در روابط اسرائيل با كشورهاي منطقه صورت گيرد، راه اش تداوم بازي غلط "عدم فشار به اسرائيل و تنها فشار به اعراب" نيست، بلكه انعطاف عملي و متقابل است. آمريكا به هر ميزان در بسياري از نقاط دنيا مسئولانه و درست بازي مي كند، جاي تعجب است كه به بازي غلط اش در خاورميانه اصرار دارد و اين يكي از اصلي ترين دلايل شكست سياست هايش در خاورميانه طي اين چند دهه نيز هست. در مصر آمريكا هنوز غلط بازي مي كند! در حالي كه اخوان المسلمين به جاي مشاركت ساير احزاب مصري، راه تعقيب و دستگيري فعالان جامعه مدني و بستن سازمان هاي غيردولتي را برگزيده و كاملاً پيداست كه راه رژيم "انقلاب دزد" ايران را در مصر طي مي كند، آمريكا دلش خوش است كه همگان را لفظاً به گفتگو دعوت مي كند! وقتي اقليت ها كشته مي شوند و فعالان دستگير مي شوند، ديگر كدام گفتگو!؟ گفتگو توي زندان با بازجوها يا توي قبرستان با مرده شورها!! اخواني ها در طول همين مدت نشان دادند كه نه تنها توان اداره كشور بزرگ و متكثري چون مصر را ندارند، بلكه به راه غلط تصاحب نهادهاي قدرت بشدت اصرار دارند و اقليت ها دارند از كشور فرار مي كنند. بازي درست آمريكا در مصر حرف زدن از دموكراسي نيست، بلكه آن است تا مانع از تصميمات جامعه مدني مصر و ارتش آن كشور در به زير كشيدن انقلاب دزدها نشود. همين هشدارها را خيلي ها در چهار دهه پيش به كارتر دادند، اما كارتر نيز به جاي آن، به قصه هايي گوش كرد كه برژنيسكي و تيم خطرناك او از آخوندهاي ايران سروده بودند و آينده نيز نشان داد كه اساساً قصدشان واقعيت گويي شرايط به كارتر نبود، بلكه چه خواب هايي كه براي منطقه نديده بودند. اوباما و جان كري بايد توجه كنند كه اگر نمي توانند در مصر درست بازي كنند، نبايد لااقل مانع تصميمات درستي شوند كه مصريان و ارتش مصر با شناخت و تجربه از كشور خود اتخاذ مي كنند.

در نقطه مقابل، نمونه بارز رفتار مسئولانه آمريكا را در مقابل كشور كوچك و انتحاري كره شمالي ديديم كه حتي اظهاراتي كه خطاب به تهديدهاي كودكانه رهبران كره شمالي صورت دادند، پخته و بدور از تنش آفريني بود و رفتار بزرگوارانه يعني اين. يعني كشوري كه با وجود بزرگي، نسبت به كشورهاي كوچكتر شكيبايي بيشتري پيشه كند و تمام عواقب تصميماتي را كه مي گيرد، مسئولانه در نظر آورد. يادم نمي رود، در ميزگردي كه در يكي از رسانه هاي ايراني گذاشته شده بود، از كارشناسان ايران و اعراب براي مناظره دعوت شده بود. جدا از دلايلي كه دو طرف براي انواعي از شواهد حقوقي و تاريخي رو مي كردند، نماينده عربي كه فارسي را نيز خيلي خوب صحبت مي كرد، جمله اي تكان دهنده گقت. او گفت كه ايران همواره كشوري بزرگ در منطقه بوده، اما ما همسايگان و به خصوص كشورهاي حاشيه خليج هرگز "بزرگواري" از آن نديديم.

شمال آفريقا همچنان در بهار عربي تغيير مي كند. اعتراضات و تظاهرات اخير در مراكش پس از آن كه به دستور پادشاه اش، انتخابات آزاد برگزار شد، گواهي ديگر بر اين حقيقت است كه هر دولتي كه در بهار عربي سر كار مي آيد و آزادي هاي جديدي را به مردم مي دهد، همزمان بايد به وضعيت اقتصادي و بهبود وضع معيشتي مردم توجه كند و بايد توسعه اقتصادي جدي را به اجرا گذارد و گرنه نارضايتي ها و بحران ها ادامه خواهند داشت. الجزاير نيز كه انتخابات و اصلاحات را شروع كرده، در بخش سياست خارجي به نظر مي رسد كه هنوز در شرايط حاكم بر دوران گذشته مي انديشد و بازي مي كند. اگر نگراني مقامات الجزاير از اسلام گرايان بهار عربي است، ديديم كه به جز مصر كه اسلام گرايان در آنجا مشكل ساز شدند، در بقيه كشورها دولت هاي دموكرات سر كار آمدند و در ليبي كه بيشترين نگراني ها از آينده آن كشور وجود داشت، در ميان دولت هاي بر سر كار آمده، از بقيه دموكرات تر است و از تظاهرات و بحران هايي كه ديگر كشورهاي بهار عربي هنوز از آن رها نشده اند، رها شده است و در سوريه نيز بسيار مفيد واقع گشته است. مقامات الجزاير بايد توجه كنند كه دولت اسد با كشتار بي وقفه اي كه راه انداخته، مشروعيت اش را از دست داده، حتي اگر با فرض محال، القاعده نيز بر سر كار آيد، باز توجيهي بر ماندن حكومتي نمي شود كه دو سال مردم خودش را با انواعي از سلاح هاي كشتار جمعي مي كشد و شهرها و روستاها را به توپ و موشك مي بندد و الجزاير كه در دوران آزادي و استقلال كشورها از دست استعمارگران، تاريخي بسيار درخشان دارد و تا مدت ها به عنوان يك ميانجي تأثيرگذار در روابط بين كشورها شناخته مي شد، با كمك هايي كه اينك به اسد مي كند، نكند كه در بهار عربي نامي بد از خود در يادها و تاريخ باقي گذارد!؟ و ما اميدواريم كه كمك به رژيم جلاد اسد را پايان بخشد و در تعامل با كشورهاي عربي كه راه اصلاحات را در پيش گرفته اند، موثر و مفيد واقع شود.

در اين ميان، با آن كه از تحولاتي كه در سودان اتفاق مي افتد، كمتر سر و صدا در رسانه ها مي شنويم، با وجود آن، در همين چند سال اخير شاهد تحولاتي اساسي در سودان هستيم. از پذيرش استقلال بخش جنوبي كشور و توافقات پشت سرهمي كه مابين مقامات دو كشور صورت مي گيرد، تا عفو عمومي اي كه رئيس جمهور كشور اعلام كرد و اصلاحاتي كه در دستور كار قرار داده است. كشورهاي عربي بايد به شكلي فعالانه اين تغيير رفتار سودان را به فال نيك گرفته و نسبت به كمك هاي مورد نياز براي توسعه و اصلاحات در آنجا كوشا باشند. كشورهاي غربي نيز بايد اين چرخش بزرگ مقامات سودان را براي تجديدنظر در روابط شان نسبت به آن كشور، مهم ارزيابي كرده و باب روابطي نو را با آن كشور پي ريزند و توجه كنند كه كار ما تنها تنبيه ديگران نيست، كه مهمتر از آن تشويق رفتارهاي مسئولانه و چرخش هاي معناداري است كه توسط سياسمتداران و مقامات كشورها صورت مي گيرد.

اتحاديه آفريقا نيز با مشاركتي كه در سومالي براي مبارزه با تروريست هاي اسلامي داشته و همين طور همكاري اي كه با غرب در آزادسازي مناطق اشغال شده كشور مالي توسط اسلامگرايان صورت داده، نشان داده كه به وظايف خود آگاه و نسبت به انجام اش خود را متعهد احساس مي كند. عدم مشروعيت شناختن دولتي از نظاميان كه در آفريقاي مركزي سر كار آمد، تصميم درست ديگري بود كه توسط اتحاديه آفريقا گرفته شد و اين به تمامي دولت هايي كه بخواهند از طريق زور و اسلحه به قدرت برسند، اين پيام را مي دهد كه آنان به عنوان نمايندگان كشورشان شناخته نمي شوند، مگر اين كه انتخابات آزاد برگزار كنند و از طرق دموكراتيك به قدرت رسيده باشند؛ چون اين مردم اند كه صاحب حق اند، نه تفنگ ها. و مردم اند كه حق دارند مسئولان و مقاماتي را كه وظايفي نسبت بدان ها دارند، برگزينند و به آن ها اختيارات دهند و هر موقع كه مردم خواستند اين دولت ها و حكومت ها هستند كه بايد كنار روند و گرنه حكومت ها صاحب حق حكومت بر مردم نخواهند بود و حكومت شان غصبي و غيرمشروع خواهد بود.

نگراني هاي جهاني در سوريه از بابت گروه هاي وابسته به القاعده با آن كه در سطح احساسي قابل درك است، در سطح عملي به دور از واقعيات منطقه است. گروه النصره با بهار عربي سوريه به وجود نيامد و و اين گروه در منطقه و به خصوص عراق وجود داشت، و وجود فعالانه آن در منطقه يعني استمرار عمليات هاي تروريستي مكرر طي سال ها، هم چنان كه پس از يك دهه هنوز در عراق جريان دارد. درگيري هاي سوريه تنها موجب شد كه اين گروه تروريستي و ساير تروريست هاي القاعده به جاي كشتن مردم بي دفاع و بي سلاح منطقه، به سوريه بيايند و با جانيان اسد درگيري شوند و تاكنون حدود 12 هزار نفر از آنان كشته شده اند و از بعثي هاي سوريه نيز بسيار كشته اند و رژيم اسد را نيز به سرنگوني نزديك تر نموده اند. اين يعني يك بازي دو سر باخت براي جانيان و تروريست ها. اين عمل زماني اخلاقي نبود كه براي القاعده در سوريه فرش قرمز پهن كرده بوديم، در حالي كه ما و جامعه جهاني جانيان القاعده و رژيم بعث و پاسداران ايران را از كشتار و جنگ بر سر تصاحب قدرت برحذر داشتيم، اما آنان بدون دعوتنامه و داوطلبانه خودشان به اين قتلگاه آمده اند. اين در حالي است كه كرسي نمايندگي سوريه به النصره اهدا نشده، بلكه به ائتلاف سوريه سپرده شده كه دولتي موقت از همه گروه ها و طيف هاي پايبند به دموكراسي در سوريه تشكيل داده و آينده سوريه به آنان تعلق دارد، نه بيعت هاي تروريست ها با يكديگر. گرفتن كرسي سوريه از رژيم اسد و در اختيار گذاردن آن به ائتلاف و دولت موقت سوريه تصميم بسيار درستي بود و نگراني هاي حاصل از آن براي مقامات ايران و عراق قابل درك است، و اين از معدود مواردي است كه آنان پيام را درست گرفتند و اين روالي است كه از اين پس با اجماع جهاني نسبت به هر حكومت ياغي اي كه با زور بخواهد خواسته هايش را بر مردم تحميل كند و ساير جريان هاي سياسي را حذف و انتخابات را مهندسي كرده و به جاي آن نمايش انتخابات برگزار كند، در پيش گرفته خواهد شد و آنان را از كرسي اي كه به ناحق تصرف كرده اند، محروم خواهند ساخت و اگر مقامات و رهبران ايران و عراق به راه غلط شان ادامه دهند، نوبت آنان هم خواهد رسيد؛ همچنان كه اينك در جوخه سوريه قصاص مي شوند.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.