جمشید عنبرستانی 

سناریوی شوم شورش سال پنجاه و هفت و به قدرت رساندن ملایان کلاه گشادی بود که بر سر ملت فریب‌خورده ایران گذاشته شد. آنطور که برخی تحلیلگران سیاسی و سیاستمداران ادعا می‌کردند که بر پایه تئوری و نظریه برژینسکی سیاستمدار و مشاور امنیت ملی دولت جیمی‌کارتر «ایجاد کمربند سبز اسلامی یا هلال شیعی» در منطقه برای مقابله با نفوذ شوروی سوسیالیستی، یکی از دلایل اصلی قدرت‌های جهانی برای فروپاشی نظام پادشاهی ایران و به قدرت رساندن ملایان در ایران بود، یک جوک سیاسی و ادعای دروغین بود.

پادشاه ایران با وجود اینکه کشور ایران متحد نزدیک و قدرتمند آمریکا و غرب در منطقه خاورمیانه به شمار می‌رفت، بر اساس حفظ منافع ملی ملت و کشور به مفتخوری آمریکا و دولت‌های استعماری اروپایی از منابع ملی ایران و عقد قراردادهای ناعادلانه در زمینه نفت و گاز با این دولت‌ها و خاصه کشور ایالات متحده آمریکا پایان داده بود و خواهان داد و ستدی بود که سود و منافع دو طرف معامله به صورت عادلانه رعایت شود که این مسئله در تضاد کامل با خوی استعماری و زیاده‌خواهی این کشورها بود. از این جهت شاه را یک مانع بزرگ در مقابل منافع خود می‌دیدند که باید ازمیان برداشته می‌شد.

بیش از چهل و سه سال است کشور و مردم ایران تحت ظلم و ستم و غارت و چپاول حکومت ملایان و اوباشان و ماله‌کشان رژیم آخوندها و اربابان شرقی آن چین و روسیه قرار دارند. کشورهای قدرتمند اروپایی نیز که دستشان از منافع سرشاری که در ایران داشتند و اکنون چین و روسیه از آن بهره‌مندند کوتاه شده با مماشات و گاهی باج‌دهی به حکومت ملایان سعی کرده‌اند تا مناسبات اقتصادی خود را با جمهوری اسلامی بهبود و گسترش بخشند تا از چوب حراجی که ملایان به کشور و منابع ملی آن زده‌اند بی‌نصیب نمانند.

انگاری مردم داخل ایران و ایرانیان خارج کشور به خطر نابودی و فروپاشی کشور اهمیتی قائل نیستند. اکثر ایرانیان مقیم خارج (پناهندگان) که خرشان از پل گذشته با مسافرت به ایران و بدون توجه به فقر مردم با تبدیل دلارهای خود به عیش و عشرت و تفریحات «لاکچری» و لوکس که فقط طبقه دزد حاکم در ایران چنین امکاناتی دارند می‌پردازند. بسیاری از این افراد که تابعیت و یا اقامت کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا را دریافت کرده‌اند با سرمایه‌گذاری‌های گوناگون از قبیل خرید ملک و املاک در ایران سود‌های کلان کرده‌اند و ایندسته از ایرانیان منفعت‌طلب و خوشگذران خواهان سرنگونی رژیم ملایان نیستند و منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می‌دهند. فقر و فساد حاکم بر کشور نیز مردم داخل را به گونه‌ای سر کار گذاشته که کسی به فکر فردا نیست و اکثریت مردم در جدال و درگیر با هزاران مشکل امروز خود هستند و به تنها چیزی که توجه ندارند اوضاع بلبشوی کشور است و اینکه ملایان کشور را در سراشیب سقوط و فروپاشی و اضمحلال قرار داده‌اند.

در طول چهار دهه شاهد پیدایش و انحلال تشکیلات سیاسی و اپوزیسیون‌های گوناگونی بوده‌ایم. بسیاری از این اپوزیسیون‌ها ساخته و پرداخته شده از سوی جمهوری اسلامی بوده‌اند که جهت ایجاد تفرقه و جوّ بی‌اعتمادی در میان مخالفان حکومت ظهور کردند و در اجرای ماموریت خود نیز موفق بوده‌اند.

با گذشت چهل و سه سال هنوز اپوزیسیونی که شناخته شده و وجهه‌ای میان مردم داخل ایران داشته باشد شکل نگرفته است. علت این امر تعصب‌های بی‌مورد و افراطی افراد و سازمان‌های سیاسی با تفکرات و نگرش‌های سیاسی گوناگون و در پس زدن و دفع یکدیگر در صحنه سیاسی بوده است. از طرفی نیز موفقیت جمهوری اسلامی در ایجاد تفرقه و بی‌اعتمادی در میان اپوزیسیون‌های مخالف خود و بی‌اهمیت جلوه دادن این تشکیلات نزد مردم ایران نقش بسزایی داشته است که توسط افراد نفوذی و چهره‌های صادراتی اصلاح‌طلب که هنوز هم حضور فعالی خاصه در رسانه‌ها و مراکز حقوق بشری دارند به انجام رسیده است.

طیف گسترده‌ای از مردم ایران اگر شناخت درست و اعتمادی به چهره‌های سیاسی و اپوزیسیون خارج از کشور ندارند، اما نسبت به اعضای حاضر در خانواده شاه فقید ایران، شهبانو فرح و شاهزاده رضا پهلوی احترام و اعتماد قلبی دارند.

شهبانو فرح و شاهزاده رضا پهلوی این پتانسیل و توانایی را دارند که کشور و ملت را از سقوط و اضمحلال نجات بخشند. زیرا خلاء رهبری و نبود آلترناتیو جایگزین حکومت ملایان، اکثریت مردم ایران را به بی‌تفاوتی و عدم واکنش به رفتارهای رژیم ملایان سوق داده است.

مردم ایران چنان بی‌پناه هستند که در درون این حکومت ضد ایرانی از روی درماندگی از عقرب جرّار به مار غاشیه پناه می‌برند هرچند می‌دانند حکومت ملایان از هر طیفی که کلیت آنرا تشکیل داده است دزد و فاسد و دروغگو و ریاکار هستند.

شاهزاده رضا پهلوی به وضوح و آشکارا بیان کرده که حاضر به رهبری هیچ تشکیلات سیاسی و اپوزیسیونی نیست که این امر در وضعیت سخت و دشوار و خطرناکی که کشور و ملت با آن دست به گریبان هستند فرار از مسئولیت است. حضور فعال ایشان در صحنه سیاسی و رهبری می‌تواند تاثیر و نقش مهم و تعیین کننده‌ای در روند مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران داشته باشد.

«رئیس جمهوری کشور اوکراین می‌توانست در زمان حمله و ورود نیروهای متجاوز نظامی‌ روسیه به کشورش به همراه خانواده‌اش به آمریکا و یا هر کشور اروپایی دیگری که به او پیشنهاد کرده بودند برود اما او به عنوان رئیس جمهور و رهبر سیاسی در کشورش ماند و مردمش را در مقابل متجاوزین جنایتکار روسیه تنها نگذاشت».

حال که شاهزاده رضا پهلوی تمایلی برای رهبری سیاسی جهت براندازی و گذار از حکومت ملایان را ندارد شایسته و بایسته است فعالان سیاسی و اپوزیسیون از شهبانو فرح پهلوی که از احترام خاصی نزد اقشار مختلف مردم ایران و همچنین سیاستمداران و رهبران سیاسی جهان و به ویژه کشورهای پادشاهی برخوردار است برای رهبری اپوزیسیون حتا به صورت نمادین درخواست و تقاضای یاری کنند.

حضور شهبانو فرح پهلوی در صحنه سیاسی و در رأس اپوزیسیون یک اعتبار و حقانیت بین‌المللی به این مجموعه و تشکیلات سیاسی همراه آن خواهد داد و از سویی باعث دلگرمی‌ و زنده کردن امید در قلب مردم به آزادی و ایجاد انگیزه در میان مردم داخل میهن جهت همبستگی برای نجات خود و کشور از شرّ حکومت دزد و فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی خواهد شد.