با گسترش هرچه بیشتر اطلاعات و آسان سازی ارتباطات در فضای مجازی، به این توهم دامن زده که می توان هر چیزی را از طریق این شبکه ها انتشار داد و واهمه ای از مجازات قانونی نداشت.

بی بند و باری کاربرانی که زندگی شخصی و اجتماعی خود یا دیگران را به سریال های دل مال تبدیل کرده و با انتشارشان دود به چشم همگان می کنند. مضرات بی درو پیکری فضای مجازی در ابعاد سیاسی، اجتماعی و روحی قابل پیش بینی نیست..

تماشای برخی تصاویر تکان دهنده و خواندن و شنیدن مطالب خشونت زا در رسانه های ایرانی و در فضای مجازی رغبت آدمی را گاه از دیدن آنها میگیرد..

پر واضح است که پایبندی به حقوق رسانه ای و قواعد حقوقی آن در فضای مجازی این گونه رسانه ها رعایت نمی‌شود.

بدون تردید این سایت‌ها خود نیز بطور غیر مستقیم در گسترش، ترویج و عادی سازی خشونت، دروغ و افترا، و جا انداختن فرهنگ غیردموکراتیک و عدم رعایت حقوق عموم و حقوق فردی اشخاص نقش بسزایی دارند.

از پخش تصاویر تکان دهنده و خشونت بار در رسانه ها و فضای مجازی ایرانی داخل و خارج ازکشور که بگذریم، بازار داغ دروغ، افترا، ایجاد شک و شبهه نسبت به اشخاص و درمظان اتهام قرار دادن آنها با پخش اکاذیب به کاسبی عده ای علاف سیاست زده تبدیل شده است..

و مفتضح تراز دامن زدن به محاکمات مجازیست که توسط گروه ها و افرادی که بعضا یا مواجب بگیر و وابسته به کشورهای خارجی اند یا برخی که در مخیله شان درک درستی از حقوق و محکمه و حقوق بشر و آزادی بیان نگنجیده است..

شگردهای مختلف پخش اکاذیب

از دروغ و شایعه و اتهام شروع شده و به دعوا و محاکمات مجازی می‌رسد،.

با یک کلاغ چهل کلاغ کردن یک جمله یا یک تصویر شخصی را انگشت نما یا بقول خودشان افشا می‌کنند و برای کشف خود کف می‌زنند چرا که این شخص همچو آن‌ها نمی اندیشد و درباند و جناح و جبهه آنها نیست

با منطق هرکس با ما نیست با آنهاست به شایعات و افترا در فضای مجازی پر و بال میدهند و به رنگ کردن مصرف کنندگان مشغول می شوند .

برخلاف اصول و منش دمکراتیک به جای پرسش از فرد مورد نظر یا نقد نظرات و دیدگاه‌های او این دسته جات هوچی و لمپن های مجازی اصرار عجیبی دارند که هر نظری که باب طبع آنها نیست را با اتهاماتی از قبیل طرفداری از جمهوری اسلامی، لابی گری برای حکومت [ لابی گری یعنی وساطت در امور سیاسی یا تجاری و اقتصادی جرم نیست] و حتی اتهامات بزرگ تری چون جاسوسی به فردی بزنند و او را مشکوک قلمداد کرده و برایش خطرات بزرگی بیافرینند..

اینها بدون هیچ گونه مسئولیتی از آلوده کردن فضای مجازی بهره برده یا باج سیاسی از اربابان خود میگیرند.

این عده سود جویان سیاسی یا نا آگاهان غیرسیاسی با سوء استفاده از آزادی بیان در فضای مجازی و دررسانه های غیرمجازی امثال تلویزیون و سایت ها با نشر اکاذیب و هوچی گری لحظه ای و شتاب زده و بازی با حیثیت و شخصیت و اعتبار افراد ضربات برق آسا و غیر قابل جبرانی به آنها میزنند..

افراط و بی رویگی درهوچی گری وهوارکردن متهم فرضی بدون هیچ دلیل یا با دلایل واهی و پیش داوری و محکوم کردن افراد با فرضیه های از من در آوردی نشا نگر بی احترامی به حریم خصوصی و حقوق فردی و اجتماعی دیگراندیشان است.

حتی درمواردی فشار روحی درفضای مجازی و عدم حمایت قانونی از قربانی یا متهم منجر به افسردگی و حتی خودکشی چند نفر درایران شده است.

نمونه آن خودکشی اخیر دو خانم هنرپیشه و فعال رسانه ای در ایران بود این دو پس از انتشار زندگی خصوصی شان دست به خودکشی زدند و لمپنان مجازی به هیچ مجازاتی البته نرسیدند.

در رسانه های ایرانی خارج از کشور عده ای تازه بدوران رسیده سیاسی که سوابق شان بر کسی روشن نیست یا که اجیران کشورهای ارتجاعی و قدرت های جنگ طلب اند، کار سیاسی را با هوچی گری اشتباه گرفته و دلقک وار از این تلویزیون به آن سایت رفته و اتهامات و اکاذیبی را با کمال وقاحت به کسانی که همچو آنها نمی اندیشند و عمل نمیکنند، نسبت میدهند.

بدون آنکه مسئولیتی در پخش اتهام و اکاذیب برای خود بپذیرند.

این وطن فروشان که به سهو خود را منجی دمکراسی و آزادی برای ایران می‌دانند هیچ درکی از اصول دمکراسی و آزادی بیان و حقوق بشر ندارند و پس از چهل سال که در کشورهای دمکراتیک نشسته اند آب در هاون ارتجاع میکوبند.

به جای پرسش از فرد یا گروه و درک مفهوم و فهم متن ودریافت معنای سخن با برشی از یک جمله و با پیراهن عثمان کردن آن فرد مورد نظر خود را به صلابه می‌کشند.

در چنین فضای بی درو پیکری که حقایق وارونه شده یا اصلا رو نمیشوند، اینگونه رسانه ها ی عقب مانده حق آزادی بیان و احترام به حقوق فردی و اجتماعی دیگران به محاق کشیده شده جاروجنجال و هیجانات کاذب جای طرح پرسش ها و حل و فصل مسائل حاد و مبرم جامعه ایران را گرفته است.

این رفتارهای غیردمکراتیک با شدت یافتن مبارزات مردم ایران و بالا گرفتن بگیرو ببند حکومتی نه تنها کمکی به مردم نمیکند بلکه به گمراهی و انحراف کشاندن مبارزات آنها می‌افزاید.
گرچه بخش بزرگی از صاحبان این گونه رسانه ها و تلویزیون ها تابع قانون کشورهای غربی و دمکراتیک می‌باشند و طبق این قوانین نیز مسئولیت قانونی در مقابل نشرو پخش دروغ اتها م و پخش اکاذیب دارند اما خود را مبرا از تحقیق و تایید موضوع میدانند..

جعل متن و تصویر و صدا

بارها اشعار جعلی بنام شاعران معروف ایرانی بدستم رسیده است شاعرانی که دیریست از دنیا رفته اند اما بنامشان اشعار کاذبی دست بدست می‌چرخد و دستشان از اعتراض کوتاه است.

جعل و کلاژ صدا و تصویر و فیلم نیز در فضای مجازی ایرانیان مایه سرگرمی و با هدف ایجاد شبهه و توهم در سندیت آن و نهایتا تخریب فرد دیگر اندیش یا گروه مستقل یا به قصد ضربه زدن به حکومت است.

بخشی از این افراد و دست نشاندگان و جیره خواران یا پادو های کشورهای خارجی در لوث حقایق سیاسی و سیاه نمایی شخصیت های مستقل تبحر یافته و در راستای سیاست های امپریالیستی با تبلیغ جنگ طلبی، تشویق تحریم ایران و حمله نظامی به این کشور، یا با تشویق به آخوند کشی و ترویج خشونت راه را برای تجزیه ایران با مستمسک کردن حقوق اقوام و نه حقوق بشر هموارمیسازند،

آنها در پی تحریف نظرات گروه ها و شخصیتهای مستقلی هستند که به هیچ کجا وابسته نیستند و باجی هم به اربابان آنها نمی دهند.

قانون گذاری سرویس های دیجیتالی در اتحادیه اروپا

دراروپا نیز سال‌هاست که سازمان‌ها و دولت مشغول مجادله و گفتگو درباره کنترل فضای مجازی و منع کردن محتوای غیردمکراتیک یا خطرناک برای افکار عمومی یا تجاوز به حقوق خصوصی در صدد حفظ امنیت عمومی هستند.

در تاریخ بیست و سه آوریل دو هزار و بیست و بیست و دو شورا و پارلمان اروپا توافقی با پیشنهاد فرانسه آلمان و ایتالیا و چند کشور دیگر را به امضا رساند. با هدف حفظ حقوق مصرف کنندگان سرویس های دیجیتالی و برای جلوگیری از انتشار موضوعات جعلی و نفرت برانگیز.

سایت های سرویس دهنده دیجیتال همچون گوگل، فیس بوک، تلگرام، اینستا گرام، تویتر و غیرو را مسوول محتویات و انتشار کاربران خود دانسته و آنها را موظف به پاک کردن مطالب دروغ نسبت به افراد با موضوعات نفرت زا ظرف بیست و چهار ساعت دانسته اند..

این سرویس ها تاکنون دروازه بازی بودند که هرکس میتوانست هرچه را که میخواهد به انتشار عموم بگذارد حتی اغفال کودکان و نوجوانان با ویدیوهای جنسی، انجام جنایت و اعمال تروریستی، ترویج افکار فاشیستسی یا راسیستی یا آزارواذیت روحی و تحت فشار قرار دادن افراد. .

در فرانسه نیز تا کنون چند جوان و نوجوان بعلت عدم تحمل آزار روحی در فضای مجازی دست به خودکشی زده یا دچار افسردگی شده اند..

از این پس سرویس های دیجیتالی باید گزارشی از شفافیت فعالیت خود به پارلمان اروپا ارایه داده و در صورت چاپ مطالب نامربوط جعلی یا فعالیت های غیر قانونی با فوریت در این زمینه اقدام کنند.

وقت آنست که رسانه های ایرانی بویژه در خارج کشور به غربا لگری موضوعات و اطلاعات رصد نشده بپردازند واصول دمکرایتک کشورهای متمدن را در احترام به آزادی بیان و اندیشه و نقد و بررسی نظرات مخالف بکار گیرند..

افسانه خاکپور
دکتردرحقوق بین الملل توسعه و تجارت
وکیل دادگستری درفرانسه
اول ماه که دوهزاروبیست ودو

منبع:

Conseil de l’UE, communiqué de presse « Législation sur les services numériques: accord provisoire du Conseil et du Parlement européen pour faire d’internet un espace plus sûr pour les citoyens européens », 23 avril 2022