رفتن به محتوای اصلی

ایران جوشان در آئینه آبادان ویران
02.06.2022 - 18:04

آبادان درگیر فاجعه‌ای است تا همین‌جا منجر به مرگ نزدیک به  چهل تن که با درنظرداشت هنوز زیر آوار ماندگان و تعداد ناپدید شدگان، به تصریح خود حکومتی‌ها میزان قربانیان می‌تواند از دو برابر کشته شده‌های اعلام شده نیز بگذرد. موج اندوه و خشم بر اثر این واقعه کاملاً اجتناب پذیر، سراسر کشور را فراگرفته است. در واقع فقط برجی با نام پر طمطراق متروپل و تا دیروز مایه فخر فروشی مشتی کلاش محلی سینه‌زن حکومتی فرو نریخته‌است، بلکه مدرک دیگری به نشانه بی‌مسئولیتی حکومتی فاسد و دزد پرور رو شده و بر جای مانده‌است.

در حیات ملت‌ها لحظاتی یافت می‌شوند که در ظرف تنگ خود بسیاری از ویژگی‌های حکومت حاکم بر مقدرات آن ملت را یکجا در خود بازتاب می‌دهند. "متروپل" فروریخته که نتیجه زدوبند شخص سودجویی به نام عبدالباقی با حکومتی‌ها بود، یکی از لحظات این چنینی به شمار می‌رود. همه مشخصات جمهوری اسلامی – و همگی هم منفی - را  می‌توان در آن باز یافت. رانت خواری، فساد اداری، ارتشاء شرعی، ناکارآمدی، سوداگری به پشتوانه ریا و تملق، حامی پروری، بی ارج بودن شایسته سالاری و به‌جای آن خویشاوند سالاری را در لابلای آجرهای پوکیده و خمش تیر‌آهن‌های آغشته به خون این ساختمان آوار شده به صراحت می‌توان دید و بر آن گریست و برآشفت. برجی که حداقل چهار طبقه از آن غیر مجاز بود. آوار شدن این برج پوشالی بر سر قربانیان، پتک بیدارباش دیگری بود بر سروسینه مردم ایران.

بهت اولیه نسبت به این حادثه، سریعاً بدل به خشمی آگاهانه شده است. مردم حق دارند که نشان می‌دهند فریفته هیچ به اصطلاح توضیحات حکومتی‌ها نمی‌شوند؛ زیرا بی باوری به کل حکومت در میان است. مردم بنا به تجارب مکرر خود محق‌اند که فرمایشات ماموران استانی حکومت و نیز اعزامی‌ها از مرکز را صرفاً عبارت پردازی به‌منظور توجیه این جنایت مشخص هم‌چون دیگر جنایات تلقی کنند. داوری راستین و فشرده مردم این‌است که مقصر مستقیم و غیر مستقیم جنایت وقوع یافته کل ساختار قدرت و پایورانآن‌اند. مردم در همین روزهای عزاداری هم خود را با ضرب و شتم مامورین سرکوب حکومتی مواجه می‌بینند. مردم زندان و مشت و لگد را مبنای قضاوت قرار می‌دهند و نه حرف‌های ریاکارانه و همگی دروغ را. مردم بار دیگر تنها آمادگی این حکومت در قبال معضلات را در آمادگی آن برای سرکوبگری می‌یابند.

حالا این فقط اهالی خود شهر آبادان نیستند که در آتش نفرت نسبت به کل حکومت می‌سوزند و مسئولیت جنایت ارتکابی را مستقیماً به حساب راس حکومت می‌نویسند، بلکه عشایر دردمند حواشی شهر هستند که دسته دسته به شهر می‌آیند و با اجرای رقص سنتی یزله و برافراشتن "بیرق" به دادخواهی فرزندان کشته و معلول خود بر می‌خیزند. تنها هم این شهر دلسوخته و کان ثروت کشور، در همان‌حال محل فقر و فاقه بومی‌های خود نیست که به سوگ نشسته است، کل خوزستان مواجه با انواع معضلات هم‌چون بی آبی، ریزگردها، گرانی، بیکاری، زورگویی و سرکوب است که با دلی پریشان بپا خاسته‌اند. مردم در همه ایران، گریان آبادان ویران اند.

در چند روز گذشته نه فقط هیچ حرکت اجتماعی اعتراضی در کشور سراغ نداریم که بر متن حرکت خود از ابراز همدردی با مردم آبادان باز‌مانده باشد، بلکه فاجعه "متروپل" زمینه ساز برآمد نوینی در مبارزات مدنی مردم ایران و البته با درونمایه سیاسی نیز شده است. اعتراض به حکومت نه فقط به‌خاطر سهل انگاری های مکرر منجر به تلفات انسانی و ویرانی‌ها و به هدر رفتن منابع مالی در این شرایط بی امکانی عمومی، بلکه به دلیل آلوده بودن دست حکومتی‌ها در هر سانحه‌ای است که در هر کجای کشور رخ می‌دهد. اینک شاهد اعتراضات فردی چهره‌های عرصه ورزش و هنر در کشور نسبت به فاجعه آبادان است. ورزشکاران و هنرمندان قد برافراشته‌اند تا بگویند نسبت به درد هم‌میهنان خود سخت حساس‌اندد. این فاز تازه‌ای در مبارزه ملی است.

جنبش کارگری، معلمین، زنان، ملیت‌های تحت تبعیض مضاعف کشور، دانشجویی هم که از چندی پیش در اشکال متنوع اصل همبستگی مبارزاتی را از خود بروز می‌دهند، توانستند در کانون ابراز همدردی با سوگواران فاجعه آبادان و بیان اعتراض و خشم خود نسبت به مسببین خرد و کلان این واقعه دردآور، پرچم همبستگی ملی را بار دیگر به اهتزاز درآورند. یک‌سو رسوایی و ورشکستگی سیاسی و اخلاقی حکومتی را شاهدیم و سوی دیگر انسجام یابی مبارزات همبسته در مقیاس ملی را. همبستگی اجتماعی ابعاد جغرافیایی شایان توجهی از خود نشان می‌دهد.

اما باید در نظر داشت که مشابه‌ و نمونه‌های برج "متروپل" و همانندهای عبدالباقی‌ها در کشور بسیارند که یا از حکومت اند و یا با حکومت. آنانی که  برخوردار از امتیازات حکومتی به بهای خانه خرابی و مرگ انسان‌ها هر روز هم بیشتر پروار می‌شوند. هم اینک دست‌کم حدود ۱۲۰ ساختمان چندین طبقه فقط در سطح تهران شناسایی شده‌اند و اعلام رسمی شده‌ که یا جواز قانونی عمران ندارند و یا به دلیل عدم رعایت استانداردهای ساخت و ساز، در معرض فروریزی‌اند که اگر به‌موقع ترمیم و یا حتی تخریب نشوند، باید منتظر مرگ شهروندانی دیگر و ویرانی‌های تازه شد. جمهوری اسلامی، حکومت فاسد‌پرور است و در آن، ثروت اندوزی مشروط به سرسپردگی به حکومت، یک روال به شمار می‌رود.

همین اعتراضات مدنی حاضر در رابطه با مصیبت آبادان از هر طریق ممکن نسبت به بی مسئولیتی‌های سودخواران حکومت حامی پرور را باید مهم شمرد که هم یک وظیفه انسانی به حساب می‌آیند و هم شرکت در مبارزه ملی علیه حکومتی‌اند که ستیز علیه مردم ایران هنجار و کردار آن شناخته می‌شود. درد هم جاری و هم ماندگار آبادان را باید به پرچم اعتراضی بدل کرد. بگذار آبادان چه در وجود جزغاله‌های فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس توسط همین اسلامگرایان ضد انسان پیشا‌قدرت و چه در وجود فاجعه برج متروپل محصول رفتارهای پسا قدرت جمهوری اسلامی، ثبت تاریخی بیابد. آبادان‌ای که یک قرن است شریان‌های هستی ملت ایران را غذا رسانده است و شهری که در مقابله با تجاوز عراق به ایران آوردگاهی برای ابراز حماسه مقاومت بود. آبادان و ایران یک چیزند. برای رهایی ایران، همبستگی ملی را نیاز داریم.

 ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۱ ژوئن ۲۰۲۲    

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.