رضا پهلوی در سخنان خود بجای استفاده از واژه هایی نظیر مردم یا مردمان یا خلق و غیره در رابطه با مردمان غیر فارس ایران از واژه های تحقیرآمیز و تقلیل گرایانه (دقیقا به سبک رژیم جمهوری اسلامی) نظیر ایلات و عشایر و طایفه استفاده کرد که خود نشان از عدم آگاهی مشاوران ایشان به حساسیت های موجود بین ملل تحت ستم مضاعف و قربانی تبعیض و تحقیر و سرکوب دارد. ایشان می توانستند بگویند: از مردمان دلیر و سرافراز لُر و بختیاری و کُرد و بلوچ تا عرب و قشقایی و تُرک و تُرکمن میخواهم . . . . . .
بعد از این واقع تاسف بار امید است که ایشان هر چه زودتر مشاوران بی اطلاع خود را عوض کنند.
اما برعکس بنا به دلایلی ایشان نمک بر زخم پاشیده و گفتند: از سران و بزرگان ایلات و عشایر و طوایفِ ایران، از لُر و بختیاری و کُرد و بلوچ تا عرب و قشقایی و تُرک و تُرکمن میخواهم تا در پشتیبانی از مردمی که شجاعانه به خیابانها میآیند، پیمان اتحاد و همبستگی ببندید. یعنی بجای نخبگان, دانشگاهیان, فعالان, و جوانان و جامعه مدنی و مدرن این استانها, به سبک و سیاق جمهوری اسلامی سراغ خان و خوانین و سردارهای سنتی رفت که بسیار تاسف انگیز است.
این در حالی است که مرکزگرایان (اعم از جمهوری اسلامی و یا دیگر مرکزگرایان فارس حتی مخالفین رژیم) هرگز از این نوع واژه های قدیمی و منسوخ و خوارپندارانه جوامع عقب مانده نظیر ایل و طایفه و قبیله و عشیره در مورد مردم یا خلق فارس زبان از مشهد گرفته تا کرمانشاه از همدان گرفته تا کرمان هرگز استفاده نمی کنند. اگرچه در بین همه ایرانیان (در همه جای کشور) فرهنگ طایفه ای یا عشیره ای در روستا ها وجود دارد. اما نمی توان کل یک ملت یا ملیت یا خلق (یا هر اسمی که دوست دارید ـ مثل ملت و غیره) را سوا کرد و به مشتی ایل و طایفه و عشیره تقلیل داد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید