
در چرائی وضعیت :
مقدمه : شوربختانه صحنۀ سیاست کشورمان از سوی اغلب نیروهای درگیر به سمت گریز از عقل به پیش میتازد - شواهد این گریز : وضعیت دوقطبی فاجعهباریست که به سرعت به نقطۀ اوج خود نزدیک ونشانهای از بلوغ و پختگی از خود نشان نمیدهند.
* مجموعه گفتار و رفتارشان همچون کودک رنج دیدۀ از طریق لجبازی و تنها با انتقامگیری و مجروح کردن عواطف طرف مقابل، که احساس پیروزی میکند و به امکانات و مشکلات خویش آگاهی ندارد.
* چنین محیطی با هیچ سطحی از سیاستورزی عاقلانه برآمده از مردم خواهی و میهن دوستی، سنخیت و سازگاری ندارد و اصرار بر ماندن - سرخوردگی و ناامیدی مطلق از بکار بستن آنهاست ( البته در مواردی میتواند تمهیداتی بدینگونه نیز سازمان یافته حکومت باشد !! )
* نقطۀ آغاز خروج کشور از این وضعیت بحرانی « احیای برجام است » اما حکومت با هیچ منطقی نمیتوان فهمید چرا ؟ و با چگونه استدلالی « با تجربه 4 دهه مخالفت و مقاومت با تعاریف و معیارهای خود که نمیتواند موافق منافع ملیمان باشد .... » فرصت را از دست میدهد !
* این مجال بدلایل بیشمار بیش از حدود یک ماه به درازا نمیکشد و اگر این زمان بگذرد، بعد از آن، دیگر احیای برجام حتی اگر ممکن باشد اثر لازم را برای کنترل بحرانها نخواهد داشت.
( نقل به مضمون از سرگشاده - اندیشمندی وطن خواه )
** اینکه سازمانهای سیاسی فعال و معتبر درون و بیرون وطنمان با همه کوشش و صداقت نیز اغلب ناخودآگاه - البته وفق خواسته حکومت ... بنوعی، طریقی مشابه پیش گرفته اند به نوشته ای خاص نیاز دارد که ... بگذار تا وقت دگر ...
اما بعد : متاسفانه دستاورد تمامی سیاست های اقتصادی با همه توصیه ها، دیدارها، تبلیغات، آمد و شدها، برکناری ها، تقلای مجلسیان، تهدیدها و تحدیدهای حتی خودی هایشان و … فعلا تورم دو رقمی است تا ببینیم با اقدامات دولت خدمتگزار آنهم با برابری ریال با ارز خارجی معادل 33 هزار تومان با همه تمهیدات داهیانه بانک مرکزی و سیاستهای جدید اما مکرر پاسخ نداده ! به ونزوئلا که میزبان رئیس آن شده اند! میرسیم ؟
* ناگفته هویداست که آثار روش ها ی جدید مبتکرانه ! همواره بر لایههای زیرین، دهکهای پایین و اقشار با درآمد ثابت یعنی جامعه ای حدود 10 میلیون نفر ( کارمند با عناوین مختلف، کارگر و بازنشستگان ) با افراد خانواده شان « بیش از نیمی از جمعیت کشورمان » اثرگذار و معیشت و مصیبت آنها را هرچند با پرداختهای سیصد و چهار صد هزار تومانی ... دچار مشکل میکند و دور از انتظار نیست که حکومت در پرداخت حقوق و دستمزدها بدلایل آشکار ... نیز تعلل ورزد ...
* نگارنده به یاد سیاستهای رژیم گذشته و تمهیدات دولتهای مکرر آنزمان میفتد که به ناگهان در اوایل سال ۵۷، هفت هزار و پانصد ریال ( در حدود ۲۵ درصد افزایش دریافتی ها ) که برابر ارزش ۳ عدد سکه پهلوی در آن روزگاران بود به حقوق و دستمزدها افزود و ملت را بدنبال آزادی ها … چون نیازهای اولیه را تامین می دیدند ... که اکنون مصلحت نظام در چنین مسیری ! طبعا نمیتواند قرار گیرد !
* با همه شعارهای انکارکننده واقعیتها، ایرانمان از آغاز حوادث منجر به تغییر رژیم، با اقتصادی مواجه شد که الویت آن تحت تاثیر هیجانات سیاسی تبلیغاتی قرار گرفت و چنانکه عارف و عامی برآنند بطور روزافزون دچار مشکلاتی بیشمار در این مقوله بسیار اساسی.
* بانک مرکزی مستقل نداریم و برخلاف اصول، تحت آمریت حکومت و دولتها قرار گرفته و هر بار که نظام فاقد نظم و برنامه در تنگنای مالی قرار میگیرد از طریق این سازمان سراغ نشر اسکناس و بالا بردن پایه پولى میرود .... چون میخواهد نیاز حکومت عامل بقای خود را - برآورده کنند. ( البته در مواردی بسیار حرفه ای و هشیارانه عمل مینماید مانند هنگامه انتصخابات و برنامه ریزهای مربوط به آن )
* درهمین وانفسا آنهم در خلوت بدفعات مشاورین تکنوکرات بیطرف، خطر نقدینگی را عامل اصلی نابسامانی اقتصادی دانسته و لی متولیان فاقد تخصص اما متظاهر به تعهد که از داشتن آنهم محروم مانده اند ... سعی در بی اهمیت بودن این خیانت آشکار مینمایند.
* با نشر اسکناس که بروال سالیان متمادی منکر آنند، پایه پولى و به تبع آن نقدینگی بالارفته، تورم افزایش و مردم مجبور میشوند این افزایش را در واقع از جیب نداشته خود پرداخت کنند.
* عدم امکان اشتغال و بتبع آن تامین هزینه نیازهای ضروری مثل آب، برق، نان و … درکشور، با نادیده گرفتن اعتراضات آرام مدنی که در تنگناهای مادی رنگ می بازد، بتظاهرات پراکنده ولی مستمر « از نوع تشکیلاتی نسبتا منظم » انجامیده که میتواند از نتایج سحر باشد.
* زمانیکه کارپرداز بزرگ البته در قامتی جدید با هماهنگی و اقتدار از نوع خودشیفتگی با تکیه بر سپاه و بیت میگویند : دچار بحران نیستیم ؟! چه انتظارى میرود که حکومت با این عرض و طول - برنامه ای مدون علمى - منطقى و موثر براى بسامان کردن اقتصاد داشته باشد؟
* مجموعه منتصبین معتقد نیستند که کشور با بحرانهای بسیاری فراتر از اقتصاد متعلق به غیر آدمیان ؟ از منظر مقبولیت اجتماعی - روبه روست و نسبت به حاکمیت بیاعتمادی مطلق وجود داردکه : خود کرده را تدبیر نیست ...
* مردمان برآمده از نگرانی معیشت ترجیح میدهند ریال در دست را به ارز خارجی یا فلزات گران تبدیل نمایند … که تاثیر منفی خود را در بازار ارز و به تبع آن بدنه اقتصاد کشور میگذارد ... تا آنجا که امن ترین مکان صندوق امانات طی عملیاتی هالیودی - بتاراج می رود ! و در لحظه ای همه سارقین را با سناریوهائی از پیش تعین شده ... دستگیر میفرمایند.
* مضحک اینکه با همه ادعای دستگیری عوامل این سرقت و گرفتن مجموعه اقلام بسرقت رفته، اعلام شده « اموال مال باختگان » در مکان امنی نگه داری میشود ... اگر اموال در دست است ! استفاده از واژه « مال باختگان » چه محلی از اعراب دارد ؟
* سوء استفاده از تریبون ها برای اغفال مردمان ساده لوح - باعث میشود که امنیت اقتصادی و سرمایه گذارى بشدت تحت تأثیر قرار گیرد و اقتصاد کشور متعاقب تصمیمات جدید « آژانس بین المللی انرژی اتمی » در پی تصمیمات بیش از 90 درصد کشورهای عضو و ... مقاومتی از خود نشان ندهد. ( ناگفته نماند : با آراء مخالف چین و روسیه هم چنین رای ممتنع هند و پاکستان، رندان این صحنه اعلام نمودند - قطع نامه اخیر با مخالفت بیش از نیمی از مردمان جهان مواجه شد !! )
* اگر صندوق ارزی در حالت حداقلی قابل دفاع قرار داشت، مانند بسیاری از کشورها، با قرار دادن هر چیز در جای خود بدون دخالت نیروهای امنیتی – نظامی در اقتصاد کشور، اختصاص ندادن کمکهای بی دریغ به کشورهای منطقه و پرداخت اقلام نجومی به نهادهای تبلیغاتی فاقد کاربرد، توجه کامل و اقدام بایسته برای بکارگیری افراد وطن خواه پاک دست بر مبنای صلاحیت های علمی و شایستگی، پاسخگوئی در مقابل ملت معادل اختیارات و مسئولیتها، سیستم تشویق و مجازات، حذف رابطه ها و …
سرمایهگذاری را میشد در همین وضعیت تشویق ... نهایتا اقتصاد میهنمان تا این اندازه به ارز و ماجراهای متعاقب برجام و تشدید تحریم ها « که اسرار را هویدا می کند » وابستگی پیدا نمیکرد.
* امروز با همه انکار : بهرهوری بسیار پایین و انباشت سرمایه کم و بشدت نیازمند جذب سرمایهگذاری های خارجی هستیم که با تصمیمات شعارگونه اخیر بشدت از این مقوله فاصله ای بیشتر خواهیم داشت.
* اگر قرار باشد که این روابط ناچیز با دنیا هم از بین برود یا تقلیل پیدا کند که چنین سرنوشتی با آمدن سران حکومت ونزوئلا ؟ و مذاکرات تلفنی با پوتین متجاوز ! اجتناب ناپذیربنظر میرسد، مسلما کشور دچار آسیبهای جدی تر میشود و روزهای سختتری در انتظار مردم صبور گرفتار چکنم و شاهد بی کفایتی ها خواهد بود ... و آنوقت دیگر اب از سرها میگذرد! و علاوه بر جان گرامی انسانها، زیرساختها و سرمایه های ملی در شرف تهدید و انهدام ...
* پرواضح است که : سیستم مالی علمی و پایدار بر سلامت عمل - آگاهی لازم حکومتها و مهمتر : متکی به رای واقعی و آزادانه مردمان هر دیار ... در برابر شوکهاى اقتصادى و سیاسی داخلی و خارجی تاب می آورد و این ضرورت ملی، بازدارنده خطا و انحرافات عدیده اجتماعی بوده، تخصص و وطن خواهی بدون گرایش به شعار و سخنرانی های مکرر ( دردسر آفرین - البته عادت شده ) را میطلبد.
تا از انحطاط بیشتر ممانعت نماید، همچنانکه دمیدن بر« جهش تولید » و یا هشدار در مورد ریزش پیروان در این بحبوهه، به طنزی مانند شده که در هر کوی و برزن مورد پرسش قاطبه اهالی قرار دارد !
** گویا جماعت باورشان نیست زمانه ای دیگر فرا رسیده و مصاف با تصمیم گیرندگان پر قدرت و دارای نفوذ با پوشش حقوق بشر - که در هر حال برخواسته از علم و تکنولوژی میباشد ... با شعار تامین و با اینگونه اقدامات احساسی فراهم شدنی نیست.
در این باب بیان دیدگاه رهبر سیاسی - اقتصادی مالزی « مهاتیر محمد » خالی از لطف نیست که میگوید :
حکومتهای عاقل امروز دنیا به پستان گاوشیرده مقتدر و هشیاری بنام « ایالات متحده امریکا » برای بهره بردن مادی و معنوی متوسل شده اند اما ... حکومت ایران خود را به هزینه مردمان گرفتار معاش و ناتوان از هرگونه برنامه ریزی و امیدوار به آینده، رودرروی شاخ های درنده ا و آنهم به عمد و با امر بر خود مشتبه شدن قرار میدهد ... که :
« فاعتبرو یا اولی الابصار »
ضمنا :
* در پی تماس و مذاکره تلفنی با پوتین مدافع حقوق انسانها و مسافرت رئیس حکومت ونزوئلا و اینکه مشترکا به اتفاق میزبان مطیع اوامر - تائید فرمودند : آثار تحریمها بس مثبت و ارزنده ! بوده و خواهد بود و یقینا به روال 4 دهه اخیر استقلال - خودکفائی، توسعه، پیشرفت همچنین رفاه انسانها، سلامت عمل و ایمان راستین، توام با بهبود اخلاق و ... را همراه می آورد ... تا آنجا که با کوشش مستمر مجموعه جماعت مکتبی « برابری ارز خارجی به 33 هزار تومان وجه رایج رسید » یعنی اگر یادمان نرود « بیش از 5000 برابر زمان شادروانان » ... واقعا ترقی از این بیشتر ممکنست ؟
• همزمان « آقای مخبر- معاون اول » میگوید : برنامه بعدی !! دولت فخیمه متخصص، یکدست و هماهنگ با بیت و سپاه که بطور کاملا کارشناسی با حضور اقتصاد دانانی مانند اساتید : محسن خان رضائی و دکتر احمد توکلی و ... تنظیم شده : « بالا بردن ارزش پول ملی و کنترل تورم است ... »
از همه جالبتر اینکه : محض خالی نماندن عریضه نمایندگان منتصب همزمان با نشست غیر علنی بسیار اثر بخش همچون موارد قبلی، اعلام فرمودند : افزونی قیمت کالاها و خدمات برخلاف گفته های اولیه از 4 قلم به 700 قلم ( البته تا امروز ) رسیده و با این ترتیب دیگر نمیتوانیم جواب مردمان را بدهیم و .....
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید