
میخواهید بدانید چرا انقلاب شد؟ خیلی ساده بخواهم بگویم هیچ چیزی سر جایش نبود. جامعه مقداری هم دین زده شده بود. همچی مد بود. این آهنگ گوگوش را حتما بارها شنیده اید. به نام فصل تازه. لچک به سرش کشید و این آهنگ را خواند. حالب است بدانید ترانه سرا زویا زاکاریان ارمنی مسیحی بود و در جایی از ترانه چنین میسراید:
تو رو می بوسم ای پاکیزهء عریان
تو روپاکیزه مثل مخمل قرآن
طلوع کن من حرارت از تو می گیرم
ظهور کن من شهامت از تو می گیرم
این ترانه سرای روشنفکر کشور.. امروز در لس آنجلس است. از او بخواهید یک ترانه دیگر در وصف قرآن بسراید احتمالا با سنگ دنبال تان می کند. و دیگر ترانه سرای روشنفکر کشور سیاوش کسرایی که میسراید: والا پیامدار محمد... و آهنگساز اسفندیار منفرد زاده هردو چپ توده ای و چه کسی میخواند؟ آنکس که برای سیاهکل خوانده بود و برای تروریست ها غش و ضعف میکرد و تاثیر زیادی بر انحراف جوانان از ساختن کشور و غصه خوردن برای ویت کنگ ها و «پاپتی های ویتنام» وا میداشت. و این جوان نمیدانست که ایران پر از پاپتی در بلوچستان و سیستان و کردستان خوزستان است. میدانید چرا؟ چون مد بود! مد بود که کمونیست باشی و غم ویتنامی ها را بخوری و بیادشان در کافه ها عرق خوری کنی و سبیل استالینی بگذاری. کوچه ها تاریکن طاقا شکسته است.. : فرهاد مهراد! این آقای فرهاد مهراد هم تحفه ای است. هنوز هم بت بسیاری است. خود من عاشق بسیاری آهنگهایش بودم اما هرگز به راه او و سایر خطا رفتگان نرفتم. اجازه بدید فرازی از نمایشگاهی از علاقمندی هایش را که سال 1391 به کوشش همسرش در تهران تشکیل شده بود از ویکی پدیا بیاورم: موزه خانهٔ فرهاد در سال ۱۳۹۱ به کوشش همسر این هنرمند، موزهای از وسایل شخصی او تحت عنوان «خانهٔ فرهاد» در موزه سینما واقع در تهران، خیابان ولیعصر (پهلوی سابق) باغ فردوس دایر گردید تا میزبان دوستداران این هنرمند باشد. خانهای که در سالن سه به این هنرمند اختصاص داده شدهاست و گوشه دنجی است که در آن صدایش رساتر از هرجای دیگری به گوش میرسد و در این گوشه دنج، بخشی از آثار به جامانده از او، از جمله: عبای شکلاتی، شال گردن سیاه که آن را در بسیاری از اجراهایش بر گردن داشت، بخشی از کتابخانه شخصی اش به چشم میخورد. همچنین عینک، ساعت، پیانو، گیتار و دست نوشتههایی با خطی خوش و همچنین قرآن شخصیاش بخش دیگری از آثار موجود در این موزه است که در این خانه به نمایش گذاشته شدهاست.
دقت فرمودید؟ عبا؟ قرآن شخصی؟ این وضعیت توده ای معتقد به ماتریالیسم دیالکتیک است و مادی گرا باید باشد! احسان طبری ایدئولوگ این حزب در تلویزیون ملی پس از انقلاب می گوید ما مسلمان هستیم و هرگز دشمنی با اسلام نداریم! آنوقت همه این حضرات امروز در خارج از کشور به محمدرضاشاه ایراد میگیرند که چرا با زنش و پسرش به زیارت امامرضا میرفتند!!! آخه پدر آمرزیده او پادشاه یک کشور مسلمان شیعه بود و به قانون اساسی سوگند خورده بود که حافظ مذهب شیعه جعفری باشد.. ! اگر او به زیارت امامرضا میرود به اعتقاداتش عمل کرده! تو آدم ماتریالیست که کلا باید قید خدا و پیغمبر را بزنی.. تو توده ای کمونیست.. تو سیاوش کسرایی چرا می سرایی والا پیامدار محمد؟ تو خواننده چپ.. قرآن شخصی؟ عبا؟؟؟ این ها تنها نوک کوه یخ واپسماندگی مخالفان محمدرضاشاه است. همین مجاهدین را که گل سرسبد انقلاب بودند در یوتوب نگاه کنید.. زنان نشان لچک بسر نوحه میخوانند و سینه میزنند. اینها نشان میدهد که قشر روشنفکر ایرانی اگر چه ذهنش با تفکر مدرن آشنا شده اما هرگز نتوانسته خودش را از آن پوسته مذهبی پدر و خانواده اش بیرون بکشد. مثل جلال آل احمد و دیگرانی مانند او که از نوک پا تا فرق سر مذهب زده بودند. از اینجا بود که وقتی سید حسن تقی زاده روشنفکر عصر انقلاب مشروطه با شجاعت میگفت که از نوک پا تا فرق سر باید فرنگی شویم - یعنی افکار مان مدرن شود- امثال جلال آل احمد ابله به او ایراد میگرفتند که غرب زده است! تقی زاده اول طلبه بود و دقیقا بو کشیده بود کجای کار ما ایراد دارد. سید حسن تقی زاده متولد صد و پنجاه سال پیش را با مسعود رجوی قرن 21 مقایسه کنید تا متوجه شوید چرا در ایران انقلاب اسلامی شد. دلیلش شاه نبود بلکه ملتی مذهب زده با روشنفکرانی مذهب زده بود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید